به نام یزدان پاک
کمتر کسی است که خبرهای مربوط به خانم آیات القرمزی، شاعر بحرینی را نشنیده باشد. در اینجا به هیچ وجه قصد ندارم مسئولیت دولتها یا آدمهای دیگر را به آنها یادآوری کنم. بلکه فقط میخواهم مسئولیت شخصی خودم را به شخص خودم یادآوری کنم. زیرا اگر هر یک از ما، مسئولیت انسانی، ملی و دینی خود را به درستی انجام بدهیم هیچ ستمگری جرات نمیکند به کسی ستم کند. از روح بزرگ این بانو و همه مردان و زنانی که (در زمان حیات من) در بحرین یا هر سرزمین دیگری به جرم طرفداری از حق، مورد شکنجه و به ویژه آزار جنسی قرار گرفته اند پوزش و بخشایش می طلبم. اما خودم خوب میدانم به دلیل اینکه به این آدمهای حق طلب، کمک موثری نکرده ام تا ابد در برابر خداوند، پیامبر(ص)، امامان (ع) و به ویژه بانوی دو جهان (س) شرمسار و سرافکنده خواهم بود.
ترجمه فارسی بخشی از شعری که به شکنجه و آزار جنسی خانم آیات القرمزی، شاعر بحرینی انجامید را به نقل ازپایگاه آزادنگار ( http://fa.azadnegar.com) بخوانید:
ما زندگی در قصر را نمیخواهیم و هوای ریاست هم در سر نداریم
ما مردمانی هستیم که ذلت و بدبختی را از بین خواهیم برد.
ما انسان هایی هستیم که بدون اعمال خشونت ظلم را از اساس ریشه کن خواهد کرد
چرا که نمیخواهیم مردم در ضعف و بیچارگی خود باقی بمانند
..................
گفتگوی تمثیلی حمد وشیطان
ابلیس: ای حمد از خدا بترس .دل من بخاطر این مردمان تکه تکه شده من بر علی تو به پا خواهم خاست
حمد: من اینگونه یاد گرفتم که آنان را نادیده بگیرم وخوارشان کنم و به انواع بدبختیها مبتلایشان کنم
ابلیس : ای حمد آیا صدای اعتراض مردم را نمی شنوی ؟
حمد: ای ابلیس من از خون این مردمان سیر نمیشوم
بعد از من این سرزمین برای هیچ کودک و جوان و بزرگسالی نباید گوارا باشد
برای خواری و ذلت هزاران در گشوده شده است و جوانها در زندان به سر میبرندوکل مردم را داغدار کرده ام
.............
من سعادت را جز در مرگ نمیبینم و زندگی با ظالمان را جز ننگ و عار نمیدانم
.............
خون مردمان بی هیچ گناهی ریخته میشود
گویی بحرین کربلاست