• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن مدیریت > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
مدیریت (بازدید: 1249)
چهارشنبه 31/1/1390 - 16:0 -0 تشکر 309905
مدیریت بر خود

     همه مدیران با مفاهیم مدیریت و چگونگی کاربرد و نحوه استفاده از آن آشنایی دارند. درباره تعریف مدیریت نظریات متفاوتی وجود دارد. طیف گسترده تفکر مدیریت بسیار وسیع است. پیشرفتهای علمی تکنولوژیک قرن بیستم و ابتدای قرن بیست و یکم شامل مدیریت نیز میشود و شاید بتوان گفت که آهنگ پیشرفت تکنیکهای مدیریت نسبت به سایر علوم سریعتر بوده است. میدانیم که یکی از شاخصههای معرف مدیریت بهرهوری، استفاده صحیح و مطلوب از منابع در اختیار، به عنوان ورودیهای سازمان است. این منابع شامل نیروهای انسانی، مواد، ماشینآلات، پول، روش، تکنولوژی، اطلاعات، بازار و ... میگردد. ولی آنچه که در میان این عوامل به عنوان حلقه مفقوده قلمداد میگردد، مدیریت بر خود است که غالبا به فراموشی سپرده میشود.

ما اغلب این بزرگترین و مهمترین سرمایه زندگیمان را، که همانا خودمان هستیم، به دست فراموشی سپرده و از آن غفلت کرده ایم.
برای آنکه با اهمیت مدیریت بر خود بیشتر آشنا شویم ابتدا باید اصول این مدیریت را بشناسیم.
این اصول عبارتند از:

۱) ارزش خودشناسی:
 

  چنین توجیه شدهایم که در این عصر، قهرمان و قهرمانپروری وجود ندارد. این امر نمیتواند به صورت اعم قابل پذیرش باشد و مواردی بسیار را میتوان برشمرد که از این قاعده مستثنی هستند. با یک بررسی سطحی هر فرد میتواند به مواردی بر خورد نماید که قهرمانانی توانستهاند در زندگی شخصی و حرفهای آنها تاثیر بگذارند.
البته هدف این نیست که دقیقا از زندگی قهرمانان الگوبرداری شود بلکه هدف آن است که با نگاه کردن به زندگی آنان در ما این اشتیاق به وجود آید که از تواناییهای خود به نحو احسن استفاده کنیم. همواره خودت باش اما در حد کمال. افرادی که به نظر میرسند همه چیز را باهم دارند، عموما خوشبین هستند. دارای آرامش درونی بوده و در اکثر مواقع به هدفهای روحی، احساسی و یافکری خود میرسند. همه افراد مشخصههای لازم راندارند اما بعضیها ویژگیهایی دارند که به نظر میرسد در همه افرادی که همه چیز راباهم دارند مشترک باشد:

شناخت خود:
میدانند که هستند، ضعف و قوتشان چیست تواناییهای آنها کدام ا ست و چطور باید آن را انجام دهند. این آگاهی به آنها کمک میکند که کارهای خارقالعادهای را حتی در زمانی که از نظر جسمی ضعیف باشند انجام دهند.
 

▪ اطمینان:
ترس برای آنها مفهومی ندارد.
 

▪ آگاهی به ارزش انسانها:
 

توجه آنان به افرادی است که به آنها کمک کردهاند نه به خودشان.

▪ احساس اضطرار:
 

بیصبری در مورد کاری که انجام میدهند. این گونه افراد نمیتوانند منتظر طلوع آفتاب روز بعد باشند.
حس دارا بودن ماموریتی شخصی: آرمانگرا و دارای اشتیاق برای رسیدن به آن هستند و تمام هم و غم خود را به آن اختصاص میدهند.

▪ جاذبه شخصی:
 

افراد را جذب میکنند.

▪ آگاهی به ارزشهای خود:
 

خود را با دیگران مقایسه نمیکنندو تمام تمرکزشان بر تواناییهایشان است.
مداومت در مسیر، افکار و ایده جدید، آنها را از مسیر منحرف نمیکند و مدام به سمت تحقق ماموریتهای شخصیشان در حرکت هستند.

▪ آرامش رفتار:
 

معمولا قادرند در موقعیتهای بسیار بحرانی خود را نجات دهند.
اعتقاد اکثریت افراد بر این است که در زمانهای گذشته انسانها اوقات بیشتری برای انجام کارهایشان داشتند اما هنگامی که از آنها سوال میشود خوب چقدر بیشتر از امروز وقت داشتند؟ معمولا در جواب چیزی ندارند که بگویند تنها تفاوتی که بین امروز و صد سال قبل وجود دارد این است که ما با گزینههای بیشتری برای پر کردن وقت خود مواجه هستیم. یکی از دلایل مهم این موضوع انجام سریعتر کارهاست.
جامعه امروز شتاب بسیار زیادی پیدا کرده است و به دنبال این شتاب، ما امور را سریعتر انجام میدهیم به عبارتی در حال حاضر همه چیز تغییر پیدا کرده است تمام کارهای یاد شده را در ظرف چند دقیقه و با استفاده از کامپیوتر شخصی میتوان انجام داد.
مسئله اینجا است که چون کارها را سریعتر انجام میدهیم مشتریان انتظار دارند که کار را در فرصتی تحویل دهیم که چند سال پیش غیرممکن به نظر میرسید. علیرغم آنکه زمان زیادی صرفهجویی شده، باید در زمان باقیمانده کار بیشتری انجام دهیم تا به اهداف تعیین شده برسیم.
امروز عجله به مراتب بیشتر از زمانی است که کارها زمانبر بودند. حتی وقت فکر کردن به کارهایی که در حال انجام آن هستیم نداریم و نمیتوانیم به خود اجازه دهیم که راجع به مسائل طراحی فکر کنیم و شاید راه بهتری پیدا کنیم.
حتی در زمان مرخصی واستراحت نمیتوانیم ارتباطات را قطع کنیم زیرا تکنولوژی این موقعیت را به وجود آورده که حتی در دورافتادهترین نقاط به تلفن همراه جواب دهیم.
به نظر میآید چون این تکنولوژی وجود دارد بایستی از آن بهره برد.
تقریبا همه ما راجع به کاری که روزی میخواهیم انجام دهیم، خیالپردازی کردهایم.
زمانی زندگی واقعا معنی پیدا میکند که ما به این سوالات پاسخ دهیم:
ـ چه چیزی واقعا برای من مهم است؟
ـ به دنبال تحقق کدام یک از اهدافم هستم؟
ـ چه میراثی از خود میخواهم به جا بگذارم؟
ـ ما باید فاصله و شکاف آنچه که بایستی انجام میگرفت با چیزهای انجام شده را از بین ببریم و این ایده را به خاطر سپرده و در حافظهمان حک کنیم. هر روز به هنگام بیدار شدن از خواب بپرسیم: “امروز برای کم کردن فاصله چه انجام میدهم و با آنچه به راستی برایم مهم است چه خواهم کرد؟”

۲) چه چیز برایمان مهم است
 

بایستی درک کنیم چه چیزی برایمان مهم است.بالاترین اولویتها در زندگیمان چیست؟ به عنوان یک شهروند با ارزشترین حقوق هریک از ما کدام است؟ چه چیزی ارزش آن را دارد که به خاطرش بجنگیم و برای چه هدفی باید از جان خود بگذریم؟
تک تک افراد میتوانند اصولی اساسی برای خود وضع کنند تا دریابند که چه چیزی برای آنها مهم است. این اصول نباید از کلمات پیچیده تشکیل شده باشد. این اصول باید نشان دهنده شخصیت شما باشد. بیان کننده احساس شما نسبت به مسائل مختلف زندگی و وقایع باشد. این فرایند از ۳ عنصر: ماموریت، نقش و ارزش تشکیل گردیده است.
این ۳ عنصر در پیدا کردن چیزی که واقعا برایتان مهم است به شما کمک میکند. هرکدام از ما در زندگی با نقشهای متفاوتی روبرو هستیم (اختیاری یا اجباری.) این نقشها بر روی ارزشها اثر میگذارند و از آنها اثر میپذیرند . از طرفی هم نقشهای ما و ارزشهای بنیادین ما بر برداشتمان از ماموریت شخصیمان در زندگی اثر میگذارد.
درک این ارتباطات سه گانه و نحوه تعامل و اثرگذاری متقابل آنها بر یکدیگر به ما کمک میکند که بدانیم:
چه کسی هستیم و چه چیزی برای ما پراهمیتترین است.اگر زمانی را صرف شناسایی، تدقیق و نوشتن ارزشهای اساسی خود کنیم، این ارزشها میتوانند کمک زیادی به تعادل در زندگی ما بکنند. بایستی به خاطر داشته باشیم که این سه پایه و یا معادله سه تایی بیان کننده اصولی واحد هستند.
هر ۳ عنصر بایستی بر زمین محکم باشند تا بتوان به آن تکیه کرد. برای به دست آوردن تعادل در زندگی و کنترل آن باید هر سه عنصر فعال باشند.

۳) انجام دادن کارهایی که به راستی مهم هستند
 

اگر واقعا مترصدیم که ماموریت شخصی ما تحقق یافته و در راستای آنچه که به راستی برایمان مهم است کاری بکنیم باید در زندگی، خود را با همان دقت عملی و تلاش حرفهای که برای ساخت هربنای مستحکم دیگری لازم است بنا کنیم. برای حصول به این هدف بایستی بستر آن را مهیا کنیم و این بستر عبارت است از کشف آن چیزی که واقعا برایمان مهم است.زمانی که مسائل در ذهن ما خلق شد و تصویری آرمانی از آنچه باید انجام شود و نتایج حاصل از آن در مغز ما به وجود آمد، قادر خواهیم بود که این آرمان را در عمل هم محقق سازیم. برای انجام این مهم بایستی مبادرت به برنامهریزی نمود.برنامهریزی به مفهوم تعیین توالی رخدادها قبل از اجراست، یا انجام مجموعهای از فعالیتها به منظور رسیدن به یک هدف مطلوب همینطور که در فرایند چیزهایی که برای ما مهم است و برای شناسایی آن پیش میرویم تصویر روشنتری از آن پیدا کرده و میدانیم که درباره هریک چه باید بکنیم. قدم بعدی برنامهریزی خیلی موثر است. باید مطمئن شویم اقداماتی که برای چیزهای مهم انجام میدهیم خود نیز مهم هستند.این برنامهها باید به صورت مکتوب باشد چون به ما کمک خواهد کرد تحقق یافتن آن را به چشم ببینیم. اگر مفاهیم، نوشته نشده و به صورت مکتوب در نیاید، مثل این است که آرشیتکت بدون آوردن نقشهها روی کاغذ، یک ساختمان بنا کند.
تا زمانی که یک برنامه مدون مکتوب نداشته باشیم، بسیاری از افکار در مرحله “یک روز بالاخره این کار را انجام خواهم داد.” باقی میمانند. به علاوه یک برنامه مدون و مکتوب قدرت و تعهدی را به وجود میآورد که برای شروع کار لازم است.

۴) اهمیت نگاه وسیعتر
 

اجرای این فرایند نیازمند زمان است، بخصوص هنگامی که مبادرت به انجام کاری میکنیم که واقعا برایمان مهم است. اگر با کارهایی که برایمان مهم است، سازگاری به وجود آوریم، به دستاوردی میرسیم که دائمی بوده و نتیجه مختوم آن آرامش درونی است.
نکته مهم این است که قسمت دشوار این کار انجام شده است. نقشها و ارزشهای بنیادی مشخص گردیده و بیانیه ماموریت شخصی را نیز نوشتهایم. ما اکنون در مرحلهای قرار داریم که میتوانیم تعداد زیادی از هدفهای بلندمدت خود را محقق سازیم.
ممکن است با موقعیتی مواجه شویم که مسائل مهم از یک طرف و مسائل اضطراری از طرف دیگر به ما فشار بیاورند و ما را به صورت موقتی از آن چیزی که به راستی مهم است باز دارند. اما باید بدانیم که فرایند در اختیار ما بوده وهر وقت که بخواهیم در حدکمال از آن بهره بگیریم.
در واقع سازمانها و کسب و کارهایی که این اصول بنیادین را به کار گرفتهاند جزو سازمانها و کسب و کارهای موفق بودهاند.

● زندگی کردن با ذهنیت سرشار:
 

زمانی که زندگی ما همساز با آنچه به راستی برایمان مهم است باشد، قدرت درون ما آشکار خواهد شد. زمانی که این اتفاق رخ میدهد یک واکنش زنجیرهای شبیه واکنش اتمی پدیدار میشود.
ما به دلیل اینکه نیازهای شخصیمان برطرف شده احساسی از آرامش درونی و کسب دستاوردی مثبت خواهیم داشت. از طرفی این احساس باعث خواهد شد که ما با اشتیاق بیشتر و آمادگی بالاتری به دیگران نیز در جهت رسیدن به زندگی سرشارتر کمک کنیم.
زنجیره درجایی تکمیل میشود که ما متوجه میشویم که با این خدمت به دیگران زندگی خود ما نیز سرشارتر شده است. اگر به زندگی با این ذهنیت نگاه کنیم آنگاه از وفور و سرشاری بیشتری بر خوردار خواهید شد.پیروزیهای بزرگ نصیب کسانی نمیشود که سریعتر از بقیه هستند و یا باهوشتر، درخشانتر و ثروتمندتر هستند. پیروزی نصیب کسی میشود که هر بار افتاد از زمین برخیزد.
به عبارتی شخصیت منحصر به فرد خود را بشناسید. نقشهایی را که برای شما مهم هستند، مشخص کنید. قانون اساسی شخصی خود را با تشخیص و تبیین ارزشهای بنیادیتان بنویسید. یک بیانیه ماموریت شخصی سرشار از انگیزه خلق کنید. ماموریتی که همیشه در وجودتان بوده اما تا به حال هیچگاه آن را بر روی کاغذ نیاوردهاید.
منابع:
کتاب مدیریت بر خود - نوشته هیرم اسمیت منصوره کاظمی کارشناس حوزه ستادی وزارت آموزش و پرورش
روزنامه رسالت
www.rasekhoon.net

چهارشنبه 18/3/1390 - 22:35 - 0 تشکر 328925

با سلام استاد شهيد مرتضي مطهري در کتاب پاسخ به صد سوال برتر اين چنيني عنوان ميکنند که حتي در عبادت هم زياده روي مطلوب نيست و مديريت بر خود با روش مديريت دل و انگيزه و نيت کارساز و حرف اول را ميزند آفرين به اين ديدگاه برتر که در انديشه مديريتي امروز جاي آن بسيار خالي و احساس ميشود./.

شنبه 21/3/1390 - 17:57 - 0 تشکر 329913

اجرتون با امام حسین

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.