تبیان، دستیار زندگی

گروهبان        تو زنگ زدی؟

مغازه دار       من...

گروهبان       كری؟ نشنیندی؟ تو گزارش دزدی دادی؟

مغازه دار       نمی دونم چطور شد. بردند. حواسم رفته بود به مشتری. من، من...

گروهبان       چرا اینطوری حرف می زنی.

مغازه دار       تازه پیداش كرده بودم؛ باز دزدیدنش.

گروهبان       بهت می گم درست جواب بده چلغوز!

مغازه دار       همه اش دو روز بود پیداش كرده بودیم.

گروهبان       نوكر عمه ات كه نیستم!

مغازه دار       برو آقا نخواستم پیگیری كنی.

نگهبان          ... مركز... مركز... مورد سرقت دزدی موتور...

مغازه دار       ببخشید متصدع اوقات شریف شدم.

گروهبان       چه غلطی كردی تو الان؟ چی گفتی هان؟ برم؟ نمی خوای پیگیر ی كنم؟ مگه شهر هرته؟! صاف وایسا ببینم. گفتم صاف وایسا. دستهات رو بنداز  از كمرت . گفتم بنداز دستهات رو.

مغازه دار       از خیرش گذشتم آقا جون. موتور منو دزدند شما داری منو سین جیم می كنی!

گروهبان       یك موتوری نشونت بدم بی ناموس؛ افسر پلیس رو منتر خودت می كنی! مركز ... مركز...

مغازه دار       افسرم نیستی بدبختی گروهبانی...

گروهبان       خفه! این غلطها به تو نیومده. دراز بكش زمین ببینم. گفتم دراز بكش... مركز ... مركز... لطفاً  یك گشت بفرستید به محل...جلب مجرم...بله سارق موتور...

مغاره دار       چی چی رو مجرم. آی ایها الناس...

گروهبان       هی یارو خوب تو مغزت این حرفهائی كه می گم رو فرو كن. اینو می بینی باتومه، یك كلمه دیگه جیك بزنی مخت ریخته شده تو دهنت. خر فهم شدی! من جنس جلب شما الدنگها رو می شناسم. زنگ زدی سر منو گرم كنی رفیقات جای دیگه كارشون رو با خیال راحت بكنن، موتورهای مردم رو بدزدند. گفتم خفه یابو! مركز ... مركز... بله... ماشین گشت رسید. بله ممنون.

همسایه        هاشم آقا... هاشم آقا مژده... موتورت پیدا شد!

مغازه دار         كجا بود؟

همسایه         جلوی بانك پاركش كرده بودی . صبح رفتی چكت رو برگشت بزنی؛ با هم دیگه رفتیم یادت رفته.

گروهبان       نگفتم پلیس رو منتر خودش كرده ببریدش بی همه چیز رو! مركز ... مركز ... پایان ماموریت رو اعلام می كنم. خسته نباشید.

کاش یکی میومد و فرق طنز با بی ادبی و... مشخص میکرد.

سلام
تو این زمونه این مسائل خیلی پیش میاد از بس مردم گرفتارن حواس برا آدم نمیمونه که!

بسیار زیبا بود

hamidv2008 عزیزتر از جان!

ضمن خیرمقدم و عرض خوشنودی از ورود شما به انجمن طنز و سرگرمی لازم است نكاتی را در رابطه با نقدتان به مطلب فوق بیان كنم:

نخست اینكه ممنون بابت نقد صادقانه تان. دوم ممنون بابت ظرافت نظرتان به كشف وی‍ژگی بارز این مطلب " بی ادبی "

سوم خواسته بودید فرق میان بی ادبی و طنز را كسی بیان كند اگر رنجیده نشوید من این وظیفه را به عهده خواهم گرفت:

منتقدان و تئوری پردازن عرصه ادب حمله بیرحمانه و منتقدانه به عادات زشت و ناپسندی كه طنزنویس آنها را در اطراف خود مشاهده می كند" هجو" نام نهاده اند. از این رو شما درست حدس زده اید؛ مطلب" گزارش دزدی" طنز نیست هجو است. هجو عادات زشت برخی از مامورین نیروی انتظامی . اگر بنده ناگزیر از به كار بردن برخی اصطلاحات ناپسند شده ام به جهت ترسیم فضای نزدیك به واقعیت بود و گرنه شما بهتر ازمن می دانید كه در دنیای واقعی پرده دری برخی مامورین نیروی محترم انتظامی  در برخورد با مردم خیلی بیشتر از گذشت و فروتنی اشخاص شریفی چون شماست.

با نام خدا و سلام
هم متنتون جالب بود و هم پاسخ بجا و مودبانه و از روی کاردانیتون.
خیلی خوبه این بحثا مطرح بشه و ما متوجه بشیم اصل و ماهیت طنز را.

خیلی ممنون از اینکه پاسخ دادید.
خوشبختانه اینجا نظرات سانسور نمیشه.
آخه تو بعضی از تالار های تبیان هر مطلبی که به مذاق مدیران همون تالار ها خوش نمیاد سانسور میشه.قوانین اون تالار برابر با سلیقه شخصی اون فرد هست.

سلام

سامی عزیز

ا-به علت اینكه عفت كلام در هجو معمولا رعایت نمیشه قاعدتا در تبیان  بهتره از هجو استفاده نشه.

2-این چیزی كه شما نوشتی احتمالا باید ساخته ی ذهن باشه.اگر هم احیانا در واقعیت اتفاق افتاده نباید با ثبت اون زحمات اكثریت قشر زحمت كش نیروی انتظامی رو زیر سوال برد.

برزخ عزیز دوست دارم چهار مسئله را با شما در میان بگذارم تا بر سر آن به تعامل برسیم:

1- من با تقدیس و تعصب بیجا مخالفم. یقین بدانید كه فضای پاك تبیان نه تنها با هجویات آلوده و خدشه دار نخواهد شد كه با ورود به این عرصه ها اعتبار و صداقت آن بیشتر بر همگان اثبات خواهد گردید.

2- به نظر بنده این باور غلط است: نقد صنفی خاص- در اینجا نیروی محترم انتظامی – سبب زیر سؤال بردن تمامی زحمات این عزیزان می شود. اگر اینگونه بود ما حق نداشتیم درباره هیچ كس مطلب بنویسیم؛ چون هركسی مشغول به فعالیتی در صنفی خاص است كه به جای خود خیلی هم محترم است. در همین انجمن ما درباره فوتبالیستها بازاریها پزشكان معلمان و ... نوشتیم؛ آیا خون پرسنل نیروی انتظامی از این صنوف رنگینتر است؟! من می گویم: نه!

3- لغت نامه دهخدا كلمات الدنگ و چلغوز را اینگونه معنا كرده: الدنگ : بلند بالا و نادان. احمق با قدی دراز . لوده و بی غیرت و بی كار و بار. چلغوز : در تداول عامه فضله مرغ و كبوتر و در مجاز برای تحقیر افراد وقتی بخواهند آنها را خرد و حقیر و غیر قابل اعتنا نشان بدهدند.پس گمان می كنم من در نوشته خود بی عفتیی مرتكب نشده باشم. ضمن اینكه با نهایت تأسف باید عرض كنم كه این متن برداشتی از تجربه واقعی من در دنیای واقعی بوده و به تمامی زائیده ذهن من نیست.

4- بنده هیچ اصراری به دفاع از نوشته خودم ندارم؛ تنها قصد من محك و تجربه فضائی جدید در تبیان بوده است.اگر جمع آن را نپسندد از آن صرف نظر خواهم كرد.

باز هم ممنون به خاطر حساسیت و دقت نظرت برزخ جان!

سلام

سامی عزیز..ممنون از توضیحاتت..  اما:

1-شما می دونید كه در هجویاتی كه حتی از شاعران بزرگ وجود داره كلماتی به كار رفته كه ثبت عمومیش در تبیان شاید زیاد درست نباشه.پس منظور من كلی بوده نه كلمات بكار رفته در متن شما....هرچندكه شما راجع به كلمات دیگه ای بكار بردید نظیر:بی ناموس،خر فهم،ویابو توضیح ندادید

2-من قبول دارم باب انتقاد از همه باید در این انجمن باز باشه اما باید طنز ما با واقعیات هم جور باشه.درسته كه بد رفتاری از مامورین انتظامی ممكنه مشاهده بشه ولی این چیزی كه شما نوشتید خیلی تخیلیه...اینجا باید بقیه كاربرا هم نظر بدن كه این نوع رفتاری رو كه شما میگید چند دفعه مشاهده كردند