سلام
یه شاگرد داشتیم كه اونم فرار كرد...
كلاس رو برای خودم پیش میبرم
پى آمد آرزوهاى طولانى
قال على (علیه السلام):
«اَطْوَلُ النّاسِ اَمَلا اَسْوَئُهُمْ عَمَلا»;
«طولانى ترین آرزوهاى انسانى، متعلّق به انسان هایى است كه بدترین اعمال و كردار را دارند».
میزان الحكمة، باب 117، حدیث 720، (جلد اوّل، صفحه 144).
شرح و تفسیر
حضرت، بین آرزوهاى طولانى و اعمال زشت و بد، رابطه اى برقرار مى كند، و مى فرماید: نه تنها آرزوهاى طولانى بد است، بلكه هر چه طولانى تر باشد اعمال زشتى كه از انسان سر مى زند نیز زشت تر مى باشد.
در مورد «طول امل» (آرزوهاى دراز) مباحث مختلفى، مطرح گشته است، كه در این جا به طرح دو سؤال و پاسخ آن اكتفا مى شود:
سؤال: در روایاتى كه پیرامون «آرزوها» بحث مى كند، تضادّى دیده مى شود; از یك سو روایاتى، مانند آنچه در بالا آمد، «آرزو» را یك امر منفى و غیرارزشى معرّفى كرده و مردم را از آن برحذر مى دارد، و از سوى دیگر مى دانیم كه اگر امید و آرزو نباشد زندگى متلاشى مى شود; چرا كه انسان با امید و آرزو زنده است.
پاسخ: آرزو در حدّ معمول و معقول چیز خوبى است و این همان چیزى است كه رحمت است و مایه ادامه زندگى; امّا آرزوهاى طولانى و نامعقول، آرزوهایى كه تمام ذهن و فكر انسان را اشغال كند، آرزوهایى كه میان او و سعادتش فاصله بیندازد، بدون شك چنین آرزوهایى مطلوب نیست و روایت فوق و مانند آن اشاره به چنین آرزوهایى دارد.
سؤال دیگر: چرا آرزوهاى طولانى آثار بسیار منفى و نامطلوبى بر اعمال انسان مى گذارد؟
پاسخ: زیرا انسان را از مرگ، حساب و كتاب و دادگاه عدل الهى غافل مى نماید، انسانى كه از جهان آخرت غافل شود، سالم نخواهد ماند.
علاوه بر این كه وقتى انسان فكر و استعداد و نیروى محدود خویش را در مسیر تحقّق آرزوهاى طولانى به كار گرفت، دیگر توانى برایش باقى نمى ماند كه اعمال نیك انجام دهد. در روایت تكان دهنده اى از پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله)مى خوانیم: «وَ الَّذى نَفْسُ مُحَمَّد بِیَدِه ما طَرَفْتُ عَیناىَ اِلاّ ظَنَنْتُ اَنَّ شَفَراىَ لایَلْتَقیانِ حَتّى یَقْبِضَ اللهُ روُحى; قسم به خدایى كه جان محمّد در دست اوست، هر زمان كه پلك هاى چشمانم را بر روى هم مى گذارم، قبل از این كه چشمانم را باز كنم، احتمال مى دهم قبض روح شوم!». كمترین واحد زمانى در ادبیّات ما «یك چشم بر هم زدن» است، تضمینى براى ادامه زندگى ما حتّى به اندازه یك چشم بر هم زدن نیست، بنابراین باید آرزوهاى خویش را كوتاه كنیم و بیش تر به فكر تهیّه زاد و توشه اى براى جهان آخرت، كه مقصد اصلى است، باشیم.
«كسى كه یقین دارد بالاخره (با مرگ) از دوستان خود جدا مى شود، و (در نهایت) همنشین خاك مى گردد و مواجه با حساب (و كتاب الهى در یوم المعاد) مى گردد و نیازى به آنچه در دنیا جمع كرده ندارد و محتاج چیزهایى است كه براى آخرتش فرستاده است، سزاوار است چنین انسانى آرزوهاى خویش را كوتاه و اعمال نیكش را فراوان كند».
یا علی