تبیان، دستیار زندگی

می دونی وقتی خدا داشت بدرقه ات می کرد بهت چی گفت؟
گفت: جایی که می ری مردمی داره که تو رو می شکنن
نکنه قصه بخوری من همه جا با تو هستم.
تو تنهانیستی
توی کوله بارت عشق می ذارم تا بگذری
قلب می ذارم که جا بدی
اشک می دم که همراهیت کنه و
مرگ که بدونی برمی گردی پیشم.

من می خوام نظر تك تك تون رو كه این مطلب رو می خوانین ببینم چیه.

سلام
همش درسته...
خدا همه جا با ما هست ما با اون نیستیم همیشه چشم انتظار ماست مشتاقانه بهمون نگاه می كنه عاشق ماست!
اما ما... همیشه دلشو می شكنیم دل خدا انقده نازكه زودی می شكنه
اما انقدر معرفت داره كه چیزی نمیگه بازم منتظر ماست
تو كوله بار ما خیلی چیزا گذاشته
اما ماها همشو خالی كردیم ریختیم دور
آره تو كولهی ما همه چیز می شه پیدا كرد جز عشق به خدا
در قلب ما به روی هر كس و ناكسی بازه الا خدا
ما واسه هر چیز بی ارزشی گریه می كنیم جز برای خدا
البته نمی گم اینا صد در صده
ولی می شه گفت همین طوریه
همیشه ادعا می كنیم دوسش داریم
از هر كی بپرسی می گه عاشقشم
كو عاشق؟
...ای پسر عمران دروغ می گویند آن هایی كه گمان می كنند مرا دوست دارند حال آنكه تا صبح در خوابند مگر نه اینكه هر عاشقی دوست دارد با محبوبش خلوت كند...
"كسی كه خدا را اطاعت نكند و از فرمانش سر پیچی كند او را دوست ندارد..."
حرف زیاده عمل كمه...
ممنونم

سلام

مجتبی