بسم الله الرحمن الرحیم
سلام دوستان.
سخنرانی اخیر امام خامنه ای در جمع شرکت کنندگان درکنفرانس وحدت اسلامی نکته ی جالبی رو توی ذهنم اورد که با خودم گفتم بین دوستان مجازی و حقیقیم مطرح کنم و نظراتشون رو بدونم و اگر تحلیلی حرفی به مباحثی که توی این قسمت از بیانات آقا هست بفرماین و یا حتی این تحلیل ها رو جمع کردیم و شد یه مقاله درست درمون .
اگر تحلیل هامون رو یک کاسه کنیم امیدوارم به جایی برسیم.
خیله خب.
... ببینید، صحنهى صدر اسلام براى ما الگوست.
من نمیخواهم ادعا كنم كه همهى حوادث ما عیناً شبیه حوادث صدر اسلام است؛ نه، دنیا تغییر كرده، انگیزهها و شكلها عوض شده؛ لیكن صدر اسلام یك تابلوى بسیار پیچیده و هنرمندانه و مندمجى است كه بخشهاى گوناگون زندگى تاریخى امت اسلام را تا امروز و تا ابد میشود در اجزاى این تابلو مشاهده كرد.
هركدام از این بخشها را انسان ملاحظه كند و با زمانِ خودش تطبیق كند، میتواند بفهمد.
ملاحظه كنید؛ دو جور آدم در مقابلهى با دشمن وجود دارد:
«و اذ یقول المنافقون و الّذین فى قلوبهم مرض ما وعدنا اللَّه و رسوله الّا غرورا. و اذ قالت طائفة منهم یا اهل یثرب لا مقام لكم فارجعوا».(1)
این یك نگاه است، یك دید است در مقابلهى با این حوادث؛ یك دید دیگر این است كه میگوید:
«و لمّا رأى المؤمنون الأحزاب قالوا هذا ما وعدنا اللَّه و رسوله و صدق اللَّه و رسوله و ما زادهم الّا ایمانا و تسلیما».(2)
این هم یك دید است.
هر دو مال یك حادثه است.
هر دو مال حادثهى احزاب است. یك عده وقتى احزاب را مىبینند، میگویند:
«ما وعدنا اللَّه و رسوله الّا غرورا»؛
عدهاى دیگر وقتى احزاب را مىبینند، میگویند:
«هذا ما وعدنا اللَّه و رسوله و صدق اللَّه و رسوله و ما زادهم الّا ایمانا و تسلیما».
این مهم است. این دارد وضع فعلى ما را به ما نشان میدهد.
ما دو جور انسان داریم:
یك عده هستند كه وقتى هیمنهى آمریكا را مىبینند، قدرت نظامى او را مىبینند، قدرت دیپلماسى او را مىبینند، قدرت تبلیغاتى او را مىبینند، پول فراوان او را مىبینند، مرعوب میشوند؛ میگویند ما كه نمیتوانیم كارى بكنیم، چرا بیخودى نیروهایمان را هدر بدهیم؟
اینجور افراد الان هستند، در زمان انقلاب ما هم بودند.
ما مواجه بودیم با افرادى از این قبیل كه میگفتند آقا بیخود چرا خودتان را زحمت میدهید؛ به یك حداقلى قانع شوید و قضیه را تمام كنید.
یك عده اینجور بودند.
یك عدهى دیگر هستند كه نه، قدرت دشمن را با قدرت خداى متعال مقایسه میكنند، عظمت دشمن را در مقابل عظمت پروردگار قرار میدهند؛ آن وقت مىبینند كه اینها حقیر محضند، اینها چیزى نیستند.
وعدهى الهى را هم راست میشمرند، حسن ظن به وعدهى الهى دارند؛ این مهم است. خداى متعال به ما وعده كرده است:
«و لینصرنّ اللَّه من ینصره انّ اللَّه لقوىّ عزیز»؛(3)
این وعدهى قطعى است، وعدهى مؤكد است.
اگر چنانچه ما به وعدهى الهى حسنظن داشته باشیم، یك جور عمل میكنیم، اگر به وعدهى الهى سوءظن داشته باشیم، جور دیگرى عمل میكنیم.
خداى متعال افرادى را كه سوءظن دارند، مشخص كرده است:
«و یعذّب المنافقین و المنافقات و المشركین و المشركات الظّانّین باللَّه ظنّ السّوء علیهم دائرة السّوء و غضب اللَّه علیهم و لعنهم و اعدّ لهم جهنّم و سائت مصیرا»؛(4)
این «الظّانّین باللَّه ظنّ السّوء» امروز هم هستند.
چند آیه بعد میگوید:
«بل ظننتم ان لن ینقلب الرّسول و المؤمنون الى اهلیهم ابدا و زیّن ذلك فى قلوبكم و ظننتم ظنّ السّوء و كنتم قوما بورا».(5)
سوءظن به خدا موجب میشود كه انسان بنشیند و از حركت و از كار و تلاش باز بماند. اگر حسنظن به خدا داشتیم، آن وقت میتوانیم پیش برویم.
ما حسنظن به خدا داریم، و خداى متعال با ما طبق حسنظنمان عمل كرده است.
در طول این سى و چند سال، خداى متعال طبق همان حسنظنى كه به او داشتیم، با ما عمل كرده.
ما مشكلات فراوانى داشتیم. از همهى این مشكلات پیروز بیرون آمدیم.
محاصرهى اقتصادى چیز كوچكى نبوده و نیست.
ما محاصره را زیر پا گذاشتیم. در همین اواخر به ما گفتند كه بنزین به شما نمیفروشیم. ما یك كشورى هستیم تولیدكنندهى نفت، اما واردكنندهى بنزین؛ گفتند به شما بنزین نمیفروشیم.
این یك نمونهى خیلى كوچكى است؛ صدها نمونه از این قبیل هست.
نیروهاى ما با امید به خدا تلاش كردند و ما در ظرف كمتر از یك سال خود را از واردات بنزین بىنیاز كردیم. هشت سال بر ما جنگ تحمیل كردند.
ما را در مقابل دشمنِ عنودِ بدِ بسیار خبیثى مثل صدام حسین قرار دادند و با همهى نیروها هم از او دفاع و حمایت كردند. ما الحمدللَّه توانستیم بر این حادثه فائق بیائیم.
1) احزاب: 12 و 13
2) احزاب: 22
3) حج: 40
4) فتح: 6
5) فتح: 12
منبع مطالب : khamenei.ir
خب.
انجمن سیاسی ظرفیت این جور فعالیت ها رو داره.
یا علی
اگر فونت نوشته خوب نیست تا شب انشالله درستش می کنم