قربانیان جنایات عقرب سیاه در گفت‌وگو با فارس نسبت به نقض حكم اعدام توسط دیوان‌عالی كشور، اعتراض كردند.

به گزارش فارس، صبح امروز جلسه رسیدگی به اتهامات عقرب سیاه در شعبه 79 دادگاه كیفری استان تهران برگزار شد اما به دلیل عدم حضور وكیل مدافع متهم، جلسه دادگاه به 3 هفته دیگر موكول شد.

از 30 نفر شاكی این پرونده تنها 2 شاكی در دادگاه حضور یافتند، كه این افراد نیز توسط یكی از بستگان عقرب سیاه كه در ورودی دادگاه حضور یافته تهدید شدند.

عقرب سیاه هنگام ورود به دادگاه و تا زمان برگزاری محاكمه در اداره حفاظت دادگاه نگهداری می‌شد، زمانی كه عقرب سیاه به سمت محل دادگاه برده می‌شد خانواده قربانیان به سمت وی حمله ور شدند.

فهیمه یكی از قربانیان این جنایت در گفت‌وگو با خبرنگار فارس گفت: عصر روز 11 اسفند سال 87 خودرویی را از میدان شوش به سمت خیابان ستارخان به صورت دربست كرایه كردم. راننده خودرو به بهانه فرار از ترافیك، از خیابان‌های خلوت گذر می‌كرد و در یك فرصت با شوكر برقی به سمتم حمله ورشد.

این زن قربانی كه با به خاطر آوردن روز حادثه دست‌هایش می لرزید ادامه داد: عقرب سیاه آن‌قدر به شوكر به بدنم ضربه وارد كرد كه دیگر توان و قدرتی نداشتم. در ادامه این جانی پلید مرا به تپه‌های جاده رباط كریم كشاند و در‌ سرمای سوزناك لباس‌هایم را از تنم درآورده و به طور وحشیانه‌ای مورد آزار و اذیت قرار داد.

فهیمه در حالی‌كه وحشت چشمانش را فرا گرفته بود، افزود: عقرب سیاه دست و پاهایم را بسته بود و از طرفی به دلیل ضربات شوكر توان دفاع از خودم را نداشتم، التماس‌هایم نیز راه به جایی نمی‌برد.

وی اظهار داشت: عقرب سیاه، پس از آزار و اذیت وحشیانه، با دست و پای بسته من را داخل چاه انداخت. در آن لحظه به امام رضا(ع) متوسل شدم و خواستم تا نجاتم بدهد، اصلاً‌ فكر نمی‌كردم كه زنده بمانم. یك جوان بسیجی كه درحال گذر از آن اطراف بود ناله‌هایم را شنید و موضوع را به اورژانس و آتش نشانی گزارش داد و من نجات یافتم.

فهیمه گفت: عقرب سیاه، چندین بار از زندان تماس گرفته و تهدیدم كرده است، به طوری‌كه مجبور به تغییر محل زندگی شده‌ایم.

مادر فهیمه نیز در این ارتباط گفت: آن روز وقتی فهمیه دیر كرد، نگران شدم و موضوع را با شوهرش درمیان گذاشتم تا این‌كه چند روز بعد از بیمارستانی واقع در جنوب تهران تماس گرفتند و گفتند كه فهمیه در بیمارستان بستری است.

مادر فهیمه در حالی‌كه اشك می‌ریخت، افزود: از آن روز به بعد، فهمیه مدام تحت نظر روانپزشك و روانشناس است و باید دارو مصرف می‌كند و این داروها باعث شده تا وزنش زیاد شود. فهیمه در حال حاضر از مردان غریبه وحشت دارد، قبل از رسیدن به دادگاه نیز مضطرب بود و دستانش می‌لرزید.

وی افزود: نمی‌دانم چرا دیوان عالی حكم اعدام عقرب سیاه را نقض كرده است، این فرد برای زنان و نوامیس مردم مزاحمت ایجاد كرده و زنان بی‌گناه را مورد آزار و اذیت قرار داده است.

* عقرب سیاه، زندگی‌ام را از هم پاشید

الهام یكی دیگر از قربانیان این پرونده نیز گفت: روز حادثه، در خیابان پیروزی در حالی‌كه از بانك مبلغ زیادی پول گرفته بودم، برای اولین خودروی عبوری دست تكان داده و خواستم تا به صورت دربست مرا به محل كار شوهرم برساند، راننده پژو به من یك خرما تعارف كرد و گفت این خرما را خورده و فاتحه‌ای برای یكی از نزدیكانش بفرستم.

الهام كه نمی‌توانست، اضطراب خود را پنهان كند، افزود: با خوردن خرما حالت گیجی به من دست داد و در ادامه عقرب سیاه با شوكر ضربات زیادی را به بدنم وارد كرد، طوری‌كه قدرت حركت دادن عضلات بدنم را نداشتم.

وی اظهار داشت: عقرب سیاه من را به سمت تپه‌هایی در اطراف رباط كریم برد و پس از بیرون آوردن لباس‌ها و بستن دست‌ها و پاهایم، به طور وحشیانه آزار و اذیتم كرد. آن روز برف هم آمده بود.

الهام گفت: پس از آن عقرب سیاه، دو شرط برایم تعیین كرد یكی این‌كه مرا خفه كند یا این‌كه با ماشین از رویم رد شود، التماسش كردم و گفتم اجازه بده تا برای آخرین بار عكس تنها فرزندم را ببینم. عقرب سیاه قرآنی را كه عكس فرزندم داخلش بود، محكم به سرم زد و پس از حفر یك گودال، تن زخمی و بی‌حسم را درون گودال انداخت.

وی اظهار داشت: با تقلای فراوان از گودال بیرون آمده و با غلت زدن از روی تپه‌ها خودم را به كنار جاده رسانده و نجات پیدا كردم، پس از این حادثه شوهرم یا یك بچه طلاقم داد.

الهام گفت: تاكنون چندین بار از طرف خانواده عقرب سیاه تهدید شده‌ام و مجبور شده‌ام 3 بار محل زندگی و تحصیل فرزندم را تغییر دهم، اما آنان هر بار آدرس جدید را پیدا می‌كنند و تهدیدات‌شان ادامه دارد. آن‌ها مدعی‌اند یكی از تاجران معروف بازار آهن از بستگانشان است و از نفوذ خود استفاده می‌كند.

س.م یكی دیگر از قربانیان این حادثه در گفت‌وگو با فارس گفت: روز حادثه در حالی كه شوهر و فرزندانم در خانه منتظرم بودند، یك خودرو را دربستی كرایه گرفته تا زودتر به منزل برسم اما راننده خودرو ضمن تغییر مسیر در شرایطی كه جاده مه آلود بود از خودرو پیدا شده و با یك جسم سخت به سرم كوبید موجب شد بیهوش شوم.

وی اظهار داشت: وقتی به هوش آمدم، در تپه‌های معروف اطراف رباط كریم بودم، هرچه التماس كردم و به عقرب سیاه گفتم كه شوهر دارم و این كار نكند اما او بدون توجه به گریه‌ها و التماس‌هایم، وحشیانه آزارم داد.

س.م گفت: شوهرم اجازه نمی‌دهد در جلسات دادگاه حاضر شوم اما از قانون می‌خواهم تا این فرد شرور كه باعث ناامنی و شرارت شده را حتماً اعدام كنند.

عقرب سیاه تحت عنوان مسافربر زنان را سوار خودرو كرده و در فرصت مناسب آنان را به حاشیه شهر كشانده و مورد آزار و اذیت قرار می‌داد. در حالی كه تحقیقات برای شناسایی و دستگیری متهم به صورت ویژه آغاز شده بود، چند زن و دختر دیگر به شاكیان پرونده افزوده شدند.

مأموران سرانجام «عقرب‌سیاه» را هنگام درگیری با یك زن در بیابان‌های اطراف تهران به دام انداختند. پسر 27 ساله در بازجویی‌ها به آزار و اذیت زنان اعتراف كرد و گفت: با خودروی خود طعمه‌هایش را شكار می‌كرد.

بدین ترتیب پرونده با شكایت چند قربانی برای رسیدگی به شعبه 77 دادگاه كیفری استان تهران ارسال و متهم دی ماه گذشته محاكمه شد. عقرب سیاه در جلسه محاكمه غیرعلنی برابر پنج قاضی دادگاه عالی جنایی تهران با انكار اعترافات و اظهارات گذشته‌اش گفت:«فقط برای سرقت پول، طلا و اموال گرانقیمت زنان و دختران را می‌دزدیدم، بنابراین ادعاهای آنها مبنی بر تجاوز بی‌اساس است!»

شاكیان پرونده زمانی كه با انكار‌های متهم مواجه شدند، لحظات هولناكی را كه سپری كرده بودند برای دادگاه بازگو كردند.

در پایان جلسه رئیس شعبه 77 دادگاه كیفری استان و چهار قاضی مستشار ـ به اتفاق آرا حكم اعدام «عقرب سیاه» را صادر كردند.

از آنجا كه عقرب سیاه توانسته بود رضایت تعدادی از شاكیان پرونده را جلب كند، دیوان عالی كشور رأی دادگاه را نقض و بار دیگر پرونده را به شعبه 79 دادگاه كیفری ارسال كرد.

و تجاوز های دیگر که به صورت زجرآورانه زنان را آزار میداده ولی من شنیدم تبرئه شده است و فقط شلاق میزنند.

نظر شما چیست؟ آیا در حق آن زنان بیچاره اجحاف نمیشود اگر او را آزاد کنند؟

سلام مرسی از مطلبتون

یك جوان بسیجی كه درحال گذر از آن اطراف بود ناله‌هایم را شنید و موضوع را به اورژانس و آتش نشانی گزارش داد و من نجات یافتم.

حالا بعضیا هی بیان شعار بدین بسیجی فلان..واقعن اینا نبودن چی میشد؟؟؟

فهیمه گفت: عقرب سیاه، چندین بار از زندان تماس گرفته و تهدیدم كرده است، به طوری‌كه مجبور به تغییر محل زندگی شده‌ایم.

شمارشون رو از کجا داشته؟؟ موبایل دزدیه بوده؟ چی بوده؟ عجیبه ها!

پس از این حادثه شوهرم یا یك بچه طلاقم داد.

متاسفم براش ...مرد ...

پسر 27 ساله در بازجویی‌ها به آزار و اذیت زنان اعتراف كرد 

بیست و هفت سالهههههههههههههههههههههههههه...خدای من چخبرههههههه اینجااااااااااااااااااااااااا

باید اعدام بشههههههه

این خیلی عجیبه که شماره هاشونو داره و مزاحم میشه!!!

حتما تهدید  کرده که آنها رضایت دادن....ای زنهای طفلکیییی...

 خب بقیه چی؟ حق ندارن

این بیاد بیرون همونه

با سلام
حكمی كمتر از اعدام فكر نكنم براش برازنده تر باشه

موفق باشید.

سلام
منم با jtayebe موافقم شماره هاشون و از کجا آورده ؟ خیلی مشکوکه !!
چقدر وحشی بوده باید حتما اعدام بشه

عقرب سیاه تبرئه شد؛ قضاوت با شما!

در خبرها امده است که جوان ۲۷ ساله ای که به اتهام تجاوز به ۳۰ زن دستگیر شده بود، از اتهام وارده تبرئه شده است.

از مخاطبان درخواست دارد اخبار زیر را که از ابتدای رسیدگی به پرونده این فردشیطان صفت است مرور کرده و قضاوت خود در خصوص رای صادره را اعلام نمایند.

۲۰ اردیبهشت ۸۹

حكم اعدام پسر شیطان صفت موسوم به «عقرب سیاه» كه ۱۵ زن و دختر را با تهدید شوكر برقی مورد آزار و اذیت قرار داده بود، از سوی قضات دیوان عالی كشور نقض شد.

هیأت قضایی دادگاه پس از محاكمه و شور، حكم به اعدام متهم دادند اما قضات دیوان عالی كشور به دلیل احراز نشدن شرایط تجاوز به عنف، پس از نقض این حكم پرونده را برای رسیدگی به شعبه هم عرض فرستادند كه بزودی قضات شعبه ۷۹ دادگاه كیفری استان تهران رسیدگی به پرونده را آغاز خواهند كرد.

۱۱بهمن۸۹:

از ۳۰ نفر شاكی این پرونده تنها ۲ شاكی در دادگاه حضور یافته‌اند، كه این افراد نیز توسط یكی از بستگان عقرب سیاه كه در ورودی دادگاه حضور یافته تهدید شده‌اند.

۱۳بهمن۸۹

سارا ۳۲ ساله سومین قربانی عقرب سیاه است كه حدود ۴ سال پیش برای اولین بار قربانی این فرد شده و جسد بی جان وی در اطراف بخش فشافویه كشف شد.

او می گوید: به او گفتم داخل كیفم یك قرآن است و عكس پسرم تورو خدا قرآن را به من بده و اجازه بده با عكس پسرم وداع كنم اما او قرآن را به صورت من كوباند و عكس پسرم را هم پاره كرد و در قبری كه برای من كنده بود ریخت.

بدنم هیچ گونه احساسی نداشت تنها گریه می‌كردم از اینكه چرا لباسی بر تن ندارم حتی نمی‌توانستم خودم را تكان بدهم. نمی‌توانستم فریاد بزنم.

۱۳ بهمن۸۹

به گفته برخی از شاكیان این پرونده، متهم از داخل زندان و به نحوی كه اصلا معلوم نیست، شماره همراه این افراد را به دست آورده و بعد از اینكه موفق نشده است از طریق مسالمت‌آمیز آنها را به اعلام رضایت راضی كند،‌ به زور متوسل شده و آنها را تهدید كرده است.

یكی از این شاكیان مدعی شده است كه متهم بعد از تماس با او، اطلاعات شخصی و حتی محل تحصیل فرزندش را هم به او گفته و او را تهدید كرده كه در صورت عدم رضایت، فرزند خردسالش را قطعه قطعه خواهد كرد.

۲۰بهمن۸۹

محاكمه «عقرب سیاه»، جوانی كه متهم است ۳۰ زن و دختر جوان را ربوده و مورد آزار و اذیت قرار داده است، دقایقی قبل به پایان رسید. در این جلسه، بعد از اینكه حدود ۸ نفر از شاكیان پرونده دوباره با اعلام شكایت از متهم، نحوه اقدامات متهم را بازگو كردند، متهم در جایگاه ایستاد و از خود دفاع كرد.

متهم علیرغم اعترافات قبلی خود در آگاهی كه آن را تحت فشار اعلام كرد، امروز در مقابل قاضی حسینی، فقط اتهامات آدم‌ربایی و سرقت اموال شاكیان را پذیرفت و مدعی شد كه آنها را مورد آزار و اذیت قرار نداده است.

۳۰بهمن ۸۹:

جوان معروف به «عقرب سیاه» و متهم به ربودن، آزار و اذیت و سرقت اموال ۳۰ زن و دختر جوان، بعد از محاكمه در شعبه ۷۹ دادگاه كیفری از اتهام تجاوز به عنف تبرئه شد.

در روزهای گذشته یك نفر از قضات این شعبه، قائل به ۲ بار اعدام این متهم بود اما ۴ نفر دیگر،‌ قائل به این مسئله نبودند و نظر به تبرئه وی از اتهام تجاوز به عنف داشتند اما در نهایت با نظر ۳ نفر از مستشاران، متهم تبرئه شد.

متهم در این خصوص به تحمل شلاق محكوم شد.

پرونده عقرب سیاه عفت جامعه را هدف قرار داده‌ است.

ندای انقلاب نوشت:کی از مسائلی که تحلیل گران مسائل اجتماعی همواره بر آن تاکید داشته و دارند، رابطه‌ای است كه میان جرم و افکار عمومی جامعه وجود دارد. جرم در یك زمان به وجود آمده و شایدگریبان عده معدودی را بگیرد،‌ اما انتقال آن و تاثیراتی كه بر جامعه خواهد داشت، فضای گریزی یافته و اثرات بیشتری خواهد داشت.
از همین رو است که حتی در کشورهای اروپایی که ازکنار بعضی از جرایم به سادگی عبور کرده و مجازاتهای سبکی برای آن در نظر می گیرند در خصوص تجاوز به عنف شدیدترین مجازاتها را اعمال كرده و دلیل آن چیزی نیست مگر تاثیری که اینگونه جرایم بر خدشه دار نمودن افکار عمومی بر جای می گذارند.
از این رو شاید، جنایاتی که توسط عقرب سیاه رقم خورد یکی از نمونه هایی است که بیشترین تاثیر را بر افکار عمومی گذاشته و مردم منتظر فرجام کار و همچنین رایی بودند که دستگاه قضایی برای این جانی درنظر خواهد گرفت. اما حکم تبرئه این جانی نه تنها افکار عمومی را بهت زده نمود، بلکه حتی خود بدنه دستگاه قصایی نیز از فرجام این پرونده در شگفت هستند.
تا جایی كه به گفته بسیاری از رسانه ها "بنا به ملاحظات اخلاقی، رسانه‌ها همواره از لفظ آزار و اذیت به جای تجاوز استفاده می‌كنند، آنچه عقرب سیاه انجام داده، تنها تجاوز نیست، بلکه جرایم او اقدام علیه بشریت است."
مجرمی که مبتنی بر بعضی از شواهد با میانجیگری یكی از اقوام پولدار خود كه از تاجران آهن است، توانسته از طناب دار برای بار دوم فاصله بگیرد و شاید پس از مدتی از رندان نیز خلاصی یابد در حالی که هیج کس به فكر زنان و دختران بی‌دفاعی كه قربانی شدند، نیست!
این مجرم در روش خود، چنان بلایی بر سر قربانیان آورده است كه این زنان بی‌گناه، دیگر توانی برای دفاع از خود نداشته و بسیاری از قربانیان عقرب سیاه، هم‌اكنون دچار بیماری‌های روانی و افسردگی شده‌اند که در این باره باید گفت، یكی از قربانیان طلاق گرفته و همسرش، این زن را با كودكش تنها گذاشته است.

این طنز تلخ از كجا شروع شد؟!
حدود سه سال پیش در اطراف رباط کریم شایعاتی مبتنی بر بازگشت خفاش شب به گوش می رسید که ترس را در جان هر خانم رهگذری که قصد سوار شدن بر ماشین کرایه ای را داشت می انداخت.
گزارشهای متعدد به پلیس بالغ بر ۳۰ مورد در خصوص زورگیری و تجاوز به عنف وجود داشت و پلیس آگاهی با حاد شدن موضوع با تمام امکانات بدنبال این جنایتکار بود. در یكی از روزها،‌ پلیس گشت شاهد درگیری خانمی با راننده ماشین پراید شده و وارد عمل می شود و با دستگیری راننده، متوجه می شوند كه جنایتکاری که ماه هاست به دنیال او هستند در چنگال قانون گرفتار گردیده است.
این جنایتکار که از آن پس، "عقرب سیاه" نام گرفته شد، در مراحل اولیه بازجویی و بازپرسی به ربودن و آزار و اذیت بیش از سی زن و دختر اعتراف می نماید.
پس از طی شدن مراحل بازپرسی پرونده به شعبه ۷۷ دادگاه کیفری استان تهران ارسال شده و هیات قضایی این شعبه بعد از محاکمه، عقرب سیاه را به اعدام محکوم می کنند.

حضور بازیگران جدید، روند پرونده قضایی را تغییر می دهد!
از اینجا به بعد نقش آفرینان دیگری وارد ماجرا شده تا بتوانند به نوعی به جنایتکاری که وجدان عمومی را جریحه دار نموده کمک کنند تا از بند، رهایی یابد.
بازیگر اول این نقش به عهده یک وکیل دادگستری با نام "منصور یاورزاده" و نقش پشتیبانی را یکی از اقوام عقرب سیاه که جزو متمول ترین آدمهای این شهر است، به عهده می گیرند.
رای صادره در دیوان عالی کشور نقض شده و. برای رسیدگی مجدد به شعبه هم عرضه ارسال می گردد این بار شعبه ۷۹ دادگاه گیفری مسئول رسیدگی به این پرونده می گردد .
روز موعود برای رسیدگی فرا می رسد و در حالی که ریاست شعبه در مرخصی است، قاضی دیگری ریاست جلسه را به عهده گرفته و دادگاه شروع می شود.
علاوه بر رای برائت از حکم اعدام که در دادگاه بدوی صادر شده بود و تعجب همگان را بر انگیخت، دادگاه دارای حاشیه هایی و سوال های بی پاسخی بود که افکار عمومی به دنبال آن هستند.

پرسش‌هایی كه بی پاسخ ماند؟
به راستی برگزاری این دادگاه و تبرئه متهم محكوم به اعدام آن، پرسش‌های بسیاری را در اذهان عمومی ایجاد كرد كه تنها، رسالت حرفه ای ایجاب می كند كه بی تفاوت از كنار آن گذر نكرد و هر چند كوچك، پرسش‌های مطرح شده در اذهان عمومی را رسانه ای كرد. شاید كه مسئولان قوه قضائیه با چشم بازتری این پرونده را بررسی كنند!
پرسش اول این كه: از حاشیه های كه شاید از چشمان تیزبین ناظران روند رسیدگی نیز مهجور ماند، حضور تنها ۷ نفر از زنانی بود كه مورد تعرض این جانی قرار گرفته بودند و جای ۲۳ نفر دیگر از شاكیان در دادگاه خالی بود!! این سوال مطرح است كه چرا دادگاه به خود زحمت نداده تا این ۲۳ نفر را خواسته و به شكایت آنها گوش فرا دهد!؟؟
پرسش دوم : چرا قاضی به دو بار اعدام عقرب سیاه رای داده و همکاران ایشان رای به برائت این جانی داده اند!؟؟ بر اساس چه شواهد و مداركی، قاضی حكم به دوبار اعدام می كند و همكارانش متهم را تبرئه می كنند؟! آیا شاكیان تغییر نظر داده اند یا شواهد و مدارك موجود جابه جا شده است؟!!!
پرسش سوم : چرا این موضوع که در میان زنانی که مورد تعرض قرار گرفته اند، زنان شوهردار هم وجود داشته و حتی در یک مورد موجب طلاق و جدایی گردیده، به خوبی مورد رسیدگی قرار نگرفته و هنوز در پرده ای از ابهام قرار دارد؟!
پرسش چهارم : با وجود اینکه در این جلسه قاضی از جزئی ترین تعرضاتی که عقرب سیاه به ۷ نفر شاکی حاضر در جلسه دادگاه سوال می کند تا از سویی پاسخگوی ابهاماتی باشد که دیوان عالی کشور به رای صادره از دادگاه بدوی گرفته و از سوی دیگر عملیات جنایتكارانه عقرب سیاه ثابت شود، باز مستشاران دادگاه رای به برائت این جانی می دهند؟!
پرسش پنجم : آیا این رای، چراغ سبزی به جنایتكارانی که در کمین جامعه می باشند نشان نداده است؟! یعنی ای جنایتكاران ،‌کافی است وکیل خوب داشته باشید و قوم و خویشی پولدار! زین پس از انجام هیج جرم و جنایتی نترسید!
پرسش ششم : آیا اصل پیشگیری از جرم، تنها اقدامات پیشگیرانه، مشاوره و ‌آگاهی بخشی است، یا در زمانی صدور به موقع حكم و قاطع بودن رای صادره نیز می تواند تاثیر بسزایی در پیشگیری داشته باشد.
پرسش هفتم: چرا باید در خصوص کسی که به نوعی می توان به دزد ناموس از آن یاد کرد، به گونه ای رای صادر شود که اینگونه به ذهن متبادر شود که تجاوز به عنف در رسیدگی به پرونده نامبرده لحاظ نشده است. حتی اگر یک نفر از ۷ زن مورد تعرض قرار گرفته نیز به این عمل زشت مجرم اذعان نموده باشند برای صدور رای اعدام کافی است.
و در خاتمه :
حضرت علی ـ علیه السلام ـ در خطبه‌ای از نهج‌البلاغه می‌فرمایند: به من خبر رسیده که مردی از لشکر شام، به خانه زنی مسلمان و زنی غیر مسلمان که در سایه حکومت اسلام بوده، وارد شده و خلخال و دستبند و گردبند و گوشواره‌های او را به غارت برده، در حالی‌ که هیچ وسیله‌ای برای دفاع، جز گریه و التماس کردن نداشته‌اند. لشکریان شام با غنیمت فراوان رفتند بدون اینکه حتی یک نفر آنان زخمی بردارد یا قطره خونی از او ریخته شود. اگر برای این حادثه تلخ، مسلمانی از روی تأسف بمیرد، ملامت نخواهد شد و از نظر من سزاوار است...این‌گونه معصیت خدا می‌شود و شما رضایت می‌دهید؟ (نهج البلاغه، خطبه ۲۷)
این فراز از کلام امیر مومنان چه پیامی دارد؟ به راستی اگر وجدان بیدار جامعه در خصوص نحوه رسیدگی به پرونده به دار آویخته شود سزاوارتر نیست؟!
هم اکنون انتظار مردم از دستگاه قضایی در پرونده عقرب سیاه و پرونده‌هایی كه عفت جامعه را هدف قرار داده‌اند، برخورد قاطع و سخت‌گیرانه است، به گونه ای که مانند جنایت میدان کاج، درس عبرتی باشد برای آنان که حتی فکر چنین کارهایی به سرشان راه می یابد.

اگر دختر قاضی رو برده بود قاضی چكار می كرد چه حكمی می داد ؟!!!!!!