تبیان، دستیار زندگی

سلام

یه سوال واسم پیش اومده:

مگه در قرآن نیست كه "لا یكلف الله نفسا الا وسعها" یعنی خدا هركس رو متناسب با توان و موقعیتش مواخذه و بازخواست می كنه...خب، حالا سوال اینه، اون دختری كه تازه به سن تكلیف رسیده و توان روزه گرفتن رو نداره، و در ماه مبارك، روزه نمی گیره...آیا این دختر باید در زمانی كه به اون توان رسید...یا سال های بعدی، قضای این روزه ها رو بجا بیاره؟؟ یا در مورد نمازها...اون كسایی كه تازه به سن تكلیف می رسند، و خب متاسفانه نماز خوندن واسشون سخته، بهشون می گن كه باباجون، بدون وضو نماز بخون، یا تیمم كن و از این جور چیزا....این شخص وقتی به اون بلوغ فكری رسید، آیا باید قضای این نمازها رو بجا بیاره؟؟

من خودم از یه شخصی كه حرفهاش خیلی درسته، شنیدم كه نه، این موارد(كه تو بالا گفته شد) نیاز به قضا نداره

حالا شما چی میگید؟؟

من چند مدت پیش خونده بودم كه آیت الله بهجت در مورد روزه فرموده بودند باید قضا رو به جا بیاره....تكلیف چیه؟

به نام خدا
با سلام وتشکر از سوال حضرتعالی

ملاک تشخیص در عبادات خود انسان است
مثلا در فرض عبادتی مثل روزه
، اگر ملاحظه کرد که می‏تواند روزه بگیرد و برایش ضرر ندارد، باید روزه‏ها را بگیرد (اگر چه دکتر او را منع کرده باشد). اگر خودش تشخیص داد که روزه نمی‏تواند بگیرد، نباید بگیرد (هر چند که دکتر بگوید روزه بگیر)
التماس دعا

آیا در تکالیف الهی توانایی انسان لحاظ شده است؟
کاری که انسان قادر به انجام آن نباشد، هرگز مورد تعلق تکلیف واقع نمی شود. توانایی انسان محدود است و تکالیف در محدودة‌توانایی ها صورت می گیرد. قرآن مجید می فرماید:"لا یکلف الله نفساً إلاّ وسعها؛ خداوند هیچ کس را جز به اندازة توانایی اش تکلیف نکرده است".2[14] از این رو برای تکلیف شرایطی در نظر گرفته شده مانند بلوغ، عقل، اختیار و قدرت بر انجام کار.
این شرایط عام است و در همة واجبات باید مکلف این شرایط را داشته باشد، مثلاً یکی از شرایط وجوب روزه، قدرت و توانایی است. کسی که نمی تواند روزه بگیرد، تکلیف از او ساقط است یا کسی که نمی تواند جهاد کند، جهاد بر او واجب نیست. علاوه بر حکم شرع، عقل نیز به لزوم این شرط حکم می کند و تکلیف مالایطاق (خارج از قدرت) را جایز نمی داند.
[14] بقره (2) آیه‌ 276.
منبع : سایت جواب

در اوایل بلوغ به جهت ممانعت والدین و اینکه احساس می کردم توانایی لازم جهت روزه گرفتن را ندارم روزه نگرفته ام تکلیف من چیست؟
اگر توانایی برای گرفتن روزه در ماه رمضان نداشته‏اید و بعدا بتدریج می‏توانستید قضای آن را بگیرید باید آنچه ازروزه‏هایی را که بعد از رسیدن به سن تکلیف نگرفته‏اید قضا کنید و علاوه بر آن برای هر روز از آن روزه‏هایی که درسال‏های قبل از شما قضا شده و تا ماه رمضان سال بعد قضای آن را نگرفته‏اید 750 گرم گندم یا جو و یا ... را به عنوان کفاره تاءخیر قضای روزه به فقرا بپردازید.
منبع : سایت جواب

لا یکلف الله نفسا الا وسعها ؛ خداوند هیچ کس را جز به اندازه توانایی اش تکلیف نمی کند» (بقره، آیه 286).
در این آیه شریف، نکاتی درنگ شدنی است:
الف - معنای اصلی وسع، گنجایش مکانی می باشد. آن گاه توانایی انسان همچون ظرفی برای رفتارهای اختیاری او تصور شده است. گویی آن چه را انسان می تواند انجام دهد، توانایی وی گنجایش آن را داشته و آنچه را نمی تواند انجام دهد قدرت او ظرفیت آن را ندارد. از این رو، وسع انسان عبارت است از طاقت و گنجایش قدرت وی.
ب - از آیه پیش از آیه یاد شده که در آن آمده «وقالوا سمعنا و اطعنا» این نکته استفاده می شود که همه حق خدا بر بنده اش آن است که بشنود و فرمان ببرد. پیداست شنیدن در جایی تصور می شود که فهم پذیر بوده و مورد فرمان برداری نیز توانایی اعضا و جوارح انسان می باشد، چرا که ابزار کار است. بدین سان، دادن پاسخ مثبت به دستورات الهی تنها در چیزهایی تحقق می یابد که، زیر توانایی و اختیار انسان می باشد. کوتاه سخن آن که تکلیف نکردن تکلیفی فراتر از توانایی انسان، سنتی الهی است که میان بندگان او روان می باشد (علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 2، ص 443، مؤسسه الاعلمی).
3. سنت الهی یاد شده در فرض پرسش نیز روان می باشد زیرا هر چند به دلیل جایگاه ویژه نماز و روزه در آموزه های دینی؛ یعنی نفس جایگزین نشدنی آن در پدید آوردن تقوای الهی، برای شخص بی توجه یا کم توجه

سلام

خیلی خیلی ممنونم از شما...ولی من هنوز مجاب نشدم....راستی واسه منابع لینك نذاشتین :-)

من قانع نشدم ولی مسلما این دلیلی نمیشه...امیدوارم خدا كمك كنه...

و یه چیز دیگه، الان باید علاوه بر اجرای قضا، كفاره هم بدم؟؟(مرجع تقلیدم مقام معظم رهبری هستند)

یه چیز دیگه: شما در مورد نماز چیزی نگفتید...

می دونین چرا مجاب نشدم؟...چون به این فكر می كنم كه اگه اون دختر در اون سن نتونسته روزه ی كامل بگیره، حداقل همین به اصطلاح كله گنجشكی رو گرفته...خب این قبول نیست؟....در مورد نماز هم بگید لطفا...من در مورد اون فهم واسم سواله...اون موقع این فهم نبوده ولی این شخص درحد خودش می خونده...حالا باید قضا بخونه؟...

بازم ممنون از شما

سلام
من از شما دو ملیون تومان قرض گرفته بودم و مکلف بودم آنرا به شما برگردانم.
به واسطه ی اینکه دستم تنگ بود و اوضاع مالیم خراب، دویست هزار تومنش را به شما پس دادم و همین.
ایا امروز که وسع مالی پیدا کرده ام دیگر باید قید باز پرداخت دو ملیون تومن رو بزنم؟
این مثال ناقصی بود تنها برای درک موضوع.
اونچه بر عهده ی شماست تنها تا زمانی که وسعش و توانش رو ندارین از عهده ی شما ساقطه ولی به محض استطاعت باید ادا بشه.

مثال جالبی بود....جا افتاد واسم....ممنونم

الحمد لله