تبیان، دستیار زندگی

سلام به همه ی کاربران عزیز .

بالاخره مسابقه ی جدید هم شروع شد . اینبار روند مسابقه کمی فرق کرده . برای اینکه امکان تقلب کمتر شود و دوستان راحت تر بتوانند در مسابقات شرکت کنند این بار راهکار جدیدی را در نظر گرفتیم .

فعلا کتاب « نصیحت های شیطان » را برای مسابقه در نظر گرفتم . این کتاب نوشته « روح الله گایینی و مهدی شعبانی مهردرانی » است که از کتب دینی به شمار می رود . هر چند تهیه آن برای شرکت کنندگان در مسابقه لزومی ندارد . من در طول هفته صفحاتی از این کتاب را تایپ می کنم و در همین مبحث قرار می دهم و پس از همان مطلب سوالی از آن مطرح می کنم . دوستان تا یک هفته پس از درج هر مطلب فرصت دارند پاسخ سوال را با ذکر شماره و موضوع مطلب و نام کاربری به صورت تشریحی به ایمیل : n_bonyad@yahoo.com  ارسال کنند . در پایان مباحث کتاب به کسی که بیشترین پاسخ های صحیح را ارسال کرده باشد جایزه ای به رسم یادبود تعلق میگیرد .

تبصره : هر کس پاسخ سوالات را در انجمن بنویسد از دور مسابقه حذف می شود .

شماره 1 : پیرامون کلمه « شیطان »

کلمه شیطان از ماده « شطن » و « شاطن » گرفته شده و هر دوی این ها به معنای خبیث ، پلید ، نافرمان به کار می رود .این کلمه همچنین به معنی طغیانگر ، یاغی ، هلاک کننده نیز به کار رفته است . این معانی ذکر شده در وجود انسان باشد یا جن ، در چهارپایان باشد یا وحوش ، در هر موجودی از موجودات خداوند که باشد از مصادیق بارز شیطان است .

خداوند شیطان را از اول شیطان نیافریده بود . بلکه او هم موجودی از موجودات خداوند بود که راز آفرینشش چیزی نبود جز عبادت و پرستش خداوند. همانطور که خداوند در قرآن می فرمایند : و ما جن و انس را نیافریدیم مگر برای اینکه ما را عبادت کنند.

بنابر روایتی از حضرت امیر المومنین (ع) سوال شده که نام ابلیس در میان فرشتگان چه بود ؟ و آن حضرت پاسخ داده اند : حارث بود .

بر اساس حدیث امیر المومنین (ع) از ابتدای خلقت ابلیس نام او شیطان نبود و هنگامی که او از دستور خداوند متعال سرپیچی کرد و رانده شد شیطان نامیده شد .

سوال شماره 1: هدف از آفرینش جن و انس چیست ؟ و نام ابلیس قبل از رانده شدن از درگاه الهی چه بود ؟

مهلت ارسال پاسخ به ایمیل n_bonyad@yahoo.com  : بیست و ششم بهمن

سلام دوست گرامی
خوبید ، شما ؟
خوب شد این مسابقه ، فقط به نظرم یک ایراد داره و اون اینکه بسیار ساده است . اگر متن رو طولانی تر کنید جذاب تر میشه .
مرسی
سلامت باشید .

سلام

ممنون ازت، فرستادم

اتاق عمل گرامی با وجود اینکه سوالات انقدر ساده و مباحث هم بیش از حد ساده است استقبال خیلی کمه . ولی چشم . سعی می کنم دو سه تا مبحث کتاب رو با هم بذارم . تا هم حجم یه کم بیشتر شه هم امکان طرح سوال کمی دشوار تر فراهم بشه.
ممنونم ازت دهکده جان . راجع به پیشنهادی که ایمیل زدی هم حتما بررسی می کنم .

nikbonyad گرامی ، شما وافعا زحمت می کشید ولی تبلیغ واسه مسابقه نمی کنید ، تنها مشکل همینه
مطمئن باشید .
یاحق

خبر مسابقه که توسط مدیریت انجمن ها برای کاربران ارسال میشه . منم توی امضای خودم نوشتم . باورتون نمیشه من حتی توی دانشگاه و کارگروه شعر هم که میرم برای مسابقه ی اینجا تبلیغ می کنم . نمی دونم چرا مردم دلشون نمی خواد کتاب بخونن :(

اووه حالا كلی كار میخواد تا مردم علاقمند بشوند...متاسفانه

خیلی مطلب جالبی رو انتخاب کردید. با وجود اینکه مردم از کلمه شیطان در مکالماتشون خیلی استفاده می کنند ولی واقعاً به اینکه شیطان کحا هست و چی هست و چی می گه و چه چیزهایی منشأ شیطانی دارند کسی توجهی نمی کنه و خیلی ها اصلاً نمی دونند که بسیاری از حرفهایی که می زنند و کارهایی که می کنند به خاطر این نیست که دلشون می خواد و خودشون می خواهند یا نیاز دارند بلکه به خاطر اینه که وسوسه شیطان باعث اون شده و اونها آگاهی و مقاومتی در برابرش نداشتند. و اگه بدونیم و باور کنیم شیطان چطور قسم خورده که انسان رو بدبخت کنه و از سعادت محروم کنه خیلی می ترسیم و از خود مراقبت می کنیم و به خدا پناه می بریم.
این فکر می کنم حدیثیه که متاسفانه منبعش رو فراموش کردم. گفته بود: شیطان از جایی شما رو می بینه که شما او رو نمی بینید (یعنی طوری به شما تسلط داره که از پسش برنمی آیید) و خداوند از جایی شیطان رو می بینه که شیطان خداوند رو نمی بینه (یعنی فقط خداوند به شیطان تسلط داره). بنابراین باید از شیطان به خدا پناه برد و حتی وقتی تصمیم می گیریم مراقب افکار و اعمال و سخنان خود باشیم که شیطان در آنها نفوذ نکند باید از خدا کمک و توفیق بخواهیم و به خدا پناه ببریم. چنانچه خداوند در قرآن هم می فرمایند هرگاه از شیطان در تو وسوسه ای ایجاد شد به خدا پناه بر.
راه شناختش هم وقتی آسون می شه که بدونیم هرچه خدا می خواهد و رضایت خدا در آن است، شیطان با آن مخالف است و خوبی و پاکی و سلامتی رو مانع است. برعکس اون هم صادقه، هر پلیدی و زشتی و گناه و آلودگی منشأ شیطانی دارد و حضور شیطان رو به همراه داره. پس می بینیم که هر لحظه انسان نیاز داره به خدا پناه ببره و توکل کنه چون در زندگی روزمره با پلیدی های زیادی روبرو می شه.

 مبحث شماره 2 :

شغل و کار شیطان قبل از رانده شدن شیطان از جنیان بود ولی چنان خداوند را عبادت می کرد که فرشتگان فکر می کردند او هم جزو ملائک است . شیطان در هر آسمانی هزار سال خدا را عبادت می کرد و سپس به آسمان بعدی می رفت . در هر آسمانی او را به نامی می خواندند . در بهشت او را « عزازیل » یعنی عزیز کرده ی خدا می خواندند . زیرا در تمام آسمانها هیچ فرشته یا جنی مقرب تر از شیطان نبود . شیطان گاهی در عرش الهی و گاهی در بهشت مشغول عبادت بود . گاهی ملائک برای او منبر می نهادند او بالای منبر می رفت و فرشتگان را پند و اندرز می داد و راه های عبادت خداوند را به آنها تعلیم می داد .

قصه ی خاک برداشتن از زمین از امیر المومنین نقل شده است که وقتی خداوند اراده کردند که انسان را بیافرینند به جبرئیل فرمودند که مشتی خاک از زمین بیاورد . اما خاک در برابر جبرئیل مقاومت کرد . سپس میکائیل و اسرافیل هم برای آوردن خاک اعزام شدند اما خاک همچنان مقاومت می کرد . تا اینکه خداوند عزرائیل را فرستاد و عزرائیل با وجود لابه های خاک مشتی از آن خاک را به درگاه الهی برد . و این چنین شد که عزرائیل فرشته ی قبض روح انسان از جسم او نهاده شد . وقتی آن خاک را با آب خالص مخلوص کرده و پیکر آدمی را قالب زدند شیطان با خود گفت : این مخلوقی ضعیف است که از گل چسبنده به وجود آمده و تو خالی است . چیزی که تو خالی باشد محتاج و نیازمند غذا است پس می شود او را منحرف کرد . و گفت : اگرچه او بر من و تمام موجودات فضیلت دارد اما من با او مخالفت می کنم و اگر قدرت پیدا کنم او را هلاک خواهم کرد . اگر با من موافقت کند همواره دوست او خواهم بود و کمکش می کنم اما اگر با من مخالفت کند مطیع او نخواهم بود .

لعنت شیطان بر خودش

وقتی شیطان به آسمان هفتم رسید در آنجا و در کنار عرش الهی بالای منبر رفته و ملائک را پند می داد . روزی ملائک به وی گفتند : یکی از مقربان درگاه الهی به نفرین ابدی دچار خواهد شد دعا کن ما آن ملعون نباشیم . شیطان برایشان دعا کرد : خدایا ایشان را از لعنت دور نگه دار. اما خودش را فراموش کرد و همواره می گفت : لعنت خدا بر موجودی که او را سرپیچی می کند . و نمی دانست که خودش را لعنت می کند . و حتی عبارت « لعنت الله علی ابلیس » را بار ها گفت در زمانیکه اسم او در آن زمان عزازیل بود . روزی شیطان به خداوند فرمود : این موجود اغی را به من معرفی کن تا به هلاکتش بیفکنم . این موضوع گذشت تا زمانیکه خداوند حضرت آدم را آفرید و به تمامی مقربان درگاه دستور سجده داد . شیطان چون از آتش بود سجده به موجود خاکی را نپذیرفت و از آن زمان از درگاه الهی رانده شد و مورد لعنت خداوند قرار گرفت .

سوال شماره 2 : عزازیل که از نام های شیطان است به چه معناست ؟ به ترتیب کدام فرشتگان مقرب الهی برای برگرفتن خاک از زمین اعزام شدند ؟

مهلت ارسال پاسخ به ایمیل n_bonyad@yahoo.com : بیست و هشتم بهمن ماه

ghoghnoos عزیز از اینکه بحث را مطالعه کردید و به این مبحث علاقه نشان دادید متشکرم . درست است امروزه ما بسیاری از اعمال که خودمان در آن مقصریم را تقصیر شیطان میندازیم و بسیاری مواقع که شیطان مقصر است تقصیر کار را گردن دین و بزرگان و ... میندازیم. چون شناخت درستی از این مسئله نداریم . امیدوارم این مبحث مورد توجه کاربران قرار گیرد . منتظر ارسال پاسخ ها هستیم :)