عسل و خربزه با هم نمی سازند!
عالم متقى جناب حاج شیخ محمد باقر شیخ الاسلام - علیه الرحمه - فرمود: شنیدم از عالم بزرگوار وسید عالی مقدار امام جمعه بهبهانى که در اوقات تشرف به مکه معظمه روزى به عزم تشرف به مسجدالحرام و خواندن نماز در آن مکان مقدس از خانه خارج شدم اتفاقی افتاد که متوجه لطف خدا و ناسپاسى بنده شدم ، در اثناى راه ، خطرى پیش آمد و خداوند مرا از مرگ نجات داد و باکمال سلامتى از آن خطر رو به مسجد آمدم، نزدیک در مسجد، خربزه زیادى روى زمین ریخته بود و صاحبش مشغول فروش آنها بود، قیمت آن را پرسیدم گفت آن قسمت، فلان قیمت و قسمت دیگر ارزانتر و فلان قیمت است، گفتم پس از مراجعت از مسجد مى خرم و به منزل مى برم .
پس به مسجدالحرام رفتم و مشغول نماز شدم ،درحال نماز در این خیال شدم که از قسمت گران آن خربزه بخرم یا قسمت ارزانترش و چه مقدار بخرم و خلاصه تا آخر نماز در این خیال بودم و چون از نماز فارغ شده خواستم از مسجد بیرون روم ، شخصى از در مسجد وارد و نزدیک من آمد و در گوشم گفت خدایى که تو را از خطر مرگ ، امروز نجات بخشید آیا سزاوار است که در خانه او نماز خربزه اى بخوانى؟ فورا متوجه عیب خود شده و بر خود لرزیدم ، خواستم دامنش را بگیرم او را نیافتم .
نظیر این داستان بسیار است از آن جمله در کتاب قصص العلماى مرحوم تنکابنى ، صفحه311 مى گوید: و از جمله کرامت سید رضى - علیه الرحمه - آن است که در وقتى از اوقات سید رضى نماز خود را به برادرش سیدمرتضى علم الهدى - علیه الرحمه - اقتدا کرد چون به رکوع رفتند سید رضى نمازش را فرادا خواند و اقتدا را منقطع ساخت ، پس از وى سؤ ال کردند از سبب انفراد، در جواب فرمود که چون به رکوع رفتم دیدم که امام جماعت که برادرم سید مرتضى باشد در مسئله اى از حیض فکر مى نماید و خاطرش بدان متوجه است و در دریاى خون غوطه ور است ، پس نماز خود را فرادا کردم .
و در بعضى از کتب است که جناب سید مرتضى فرموده بود: برادرم درست فهمیده پیش از آمدن براى نماز، زنى مسئله اى از حیض از من پرسش نمود و من درخیال جواب آن فرورفته بودم و از این جهت برادر م مرا در دریاى خون غوطه ور دید.
حضور قلب در نماز هرچند از شرایط صحت نیست؛ یعنى نماز بدون حضور هم تکلیف راساقط مى کند و قضاء و اعاده نماز واجب نیست لکن باید دانست که نماز بى حضور قلب، مانند بدن بى روح است؛ یعنى چنانچه بدن بى جان را اثرى و ثمرى نیست، نماز بى حضور را اجر و ثوابى نیست و موجب قرب به خدا نخواهد شد، مگر همان مقدارى که باحضور بجا آورده شده و لذا بعضى نصف و بعضى ثلث و بعضى ربع تا اینکه بعضى عشر نمازشان پذیرفته است .
در کتاب کافى از امام صادق علیه السلام مروى است که ممکن است شخصى پنجاه سال نماز خوانده باشد ولى دو رکعت نمازپذیرفته شده نداشته باشد."اَللّهُمَّ اِنّى اَعُوذُبِکَ مِنْ صَلوةٍ لا تُرْفَعُ وَ عَمَلٌ لا یَنْفَعُ"
منبع : کتاب داستان هاى شگفت ، اثر : شهید محراب آیة اللّه سیّد عبدالحسین دستغیب