با زلزله در هراس و در بیم شدیم
در فکر فرائض و تعالیم شدیم
گفتیم که فکر آخرت باید بود
چون رفت ،همان کسی که بودیم شدیم
***
می گفت دوباره این وری می آیم
با لرزه و پس لرزه، سری می آیم
اینبار نشد ، بزودی انشا ء الله
با ریشتر بیشتری می ایم
***
گفتند که برق شد گران لرزیدیم
از قیمت میوه یا که نان لرزیدیم
ای زلزله کوتاه بیا زیرا ما
در حد توان و وُسعمان لرزیدیم
***
هرچند گسل فت و فراوان داریم
از شوش گرفته تا لویزان داریم
اما دلمان محکم و قرص است همه
زیرا که مدیریت بحران داریم
***
جان پدرت ولم کن ای زلزله جان
انگار تو هم حال خوشی داری هان
هی هل نده بیخودی ،که با این اوضاع
اصلا ،ابدا نمی شود خورد تکان
***
از کوچه صدای هلهله می آید
مادر زن من چو چلچه می آید
فریاد که در خانه و کاشانه ی ما
روزی دوسه بار زلزله می آید