رقص شیطان ...
از جاهایى که خوش آیند شیطان است ، و بى اختیار مى رقصد و کف مى زند، هنگامى است که زن با شوهر خود نزاع کند و سر و صدا راه بیندازد.
در گوشه گوشه خانه ها شیطانى کمین کرده و مراقب اوضاع و احوال زن و شوهر است که چه وقت شوهر وارد خانه مى شود.
تا پیش زن بیاید و کارهاى روزانه او را پیش چشمش زینت و بزرگ جلوه دهد و کارهاى شوهر را کوچک و بى ارزش .
لذا وقتى شوهر، خسته از کار روزانه ، به خانه باز مى گردد، با وسوسه هاى شیطان و رفتارهاى نادرست زن ؛ در حالى که گرسنه و تشنه است ، در برابر پرخاش هاى زن و ایرادهایش از کوره در مى رود و بگو مگوها گاهى به قهر کردن از هم مى انجامد و گاهى هم به جدایى مى کشد. این جا است که شیطان خرسند و دو مؤمن از زندگى سرخورده مى شوند. او مى رقصد و این دو به سوگ مى نشینند.
کف زدن و رقصیدن شیاطین ادامه پیدا مى کند تا وقتى که میان آنها صلح و صفا برقرار شود. در این هنگام شیطان عزادار مى شود و مى گوید: خدا نور چشم آن کس را ببرد که نور چشم مرا برد.
در جاى خود گفته شد: شیطان با هر کس که داخل خانه شود و به اهل خانه سلام نکند، همراه شیطان است . شیطانى که اسمش ((داسم )) است او را همراهى مى کند و آن قدر وسوسه مى کند تا شر و فتنه ایجاد نماید و اهل خانه را به جان هم اندازدآن گاه رقص و پاى کوبى مى کند.