میدان نقش جهان یكی از 12 میراث جهانی ایران است كه سالها پیش در فهرست جهانی یونسكو به ثبت رسید
میدان نقشجهان اصفهان یكی از چند میراث ایرانی ثبت شده در فهرست جهانی یونسكو است كه ویژگیهای خاص آن باعث شده بازدیدكنندگان با یك اثر منحصر به فرد جهانی روبهرو باشند. ویژگیهای خاص هنر معماری كه در تمامی دنیا منحصرا در این بنا قابل مشاهده است باعث شده نقشجهان نام و آوازهای جهانی برای خویش پیدا كند. چندی پیش تهدیدهایی در زمینه ساخت و ساز در اطراف این بنای جهانی و حتی تخریب در بخشهایی از این بنا باعث شد تا اعتراضات زیادی در این زمینه از سوی دوستداران میراث فرهنگی صورت پذیرد. این متن به معرفی این میراث جهانی كشورمان از نگاهی تازه پرداخته است.
هر شهری بدون توجه به فرم كالبدی آن، دارای مركزی مشخص بوده است. مركز شهر مكانی بوده كه عمدتاً فعالیتهای شهری مانند امور تجاری، سیاسی، مذهبی و فرهنگی در آنجا متمركز میشد. لذا ابنیه و فضاهای مخصوص آنها مانند بازار، مقر حكومت، نیایشگاه اصلی شهر و بالاخره سایر مراكز فرهنگی و خدماتی در آنجا قرار داشته است.
از بارزترین نمونههای مراكز شهری در ایران كه مجموعهای است عالی از فكر خلاقانه معماران فرهیخته ایرانی، میدان نقشجهان (میدان امام) در اصفهان است كه خود مالامال از آثار هنری و اماكن تاریخی است. الگوی اصلی این محل، میدان قبلی شهر (میدان كهندژ یا میدان قدیم) است كه شالوده آن در دورههای قبلتر از دوره حكومت آلبویه (قرن 4) پی افكنده شده، ولی در دورههای سلجوقی، ایلخانی و مظفری نیز در آن اضافاتی صورت پذیرفت.
اگر چه نقشجهان پیشینهای كهنتر از دوره صفوی دارد، اما میدان به شكل امروزین در دوره سلطنت شاهعباس صفوی (1020 هجری قمری) كه دوران فرمانرواییاش اوج اعتلاء و عظمت دولت صفوی را در برداشت، پایهگذاری شد. الحاقات و سایر تزئینات این میدان نیز در زمان جانشینان او تا سال 1047 هجری قمری به طول انجامید، جانشینانی كه تاریخ هنر اصفهان را چنان رقم زدند كه از حیث معماری و شهرسازی از دیگر شهرهای ایران چنان ممتاز گشت كه به عنوان یك تختگاه بزرگ عصر و كانون فعالیتهای علمی و دینی آن ایام به عالم شناسانده شد و به نوعی با انتخاب اصفهان در سال 1006 هجری قمری به عنوان پایتخت نوادگان شیخ صفیالدین اردبیلی، دوره شكوفایی آن بعد از حملات مغولان و تیموریان آغاز میشود و عبارت معروف نصفجهان كه ضربالمثل شده از همان زمان است.
میزبانی از مراسم گوناگون
میدان نقشجهان، قلب اصفهان نو مانند سایر فضاهای شهری مناطق گرم و خشك كاملا از 4طرف محصور شده است. این میدان در محور شمال ـ جنوب به بازار شهر یا بازار قیصریه و مسجد امام (شاه سابق) و در محور شرقی ـ غربی به مسجد شیخ لطفالله و قصر عالیقاپو محدود میشود. دور تا دور میدان یك جداره موزون 2 طبقه قرار دارد. طبقه اول محل حجرههای كسبه بازار و طبقه دوم به عنوان یك نمای ایواندار جهت محصور كردن فضای میدان از جهت اقلیمی و بصری و متناسب نمودن ارتفاع جداره دور میدان با مساحت زیاد میدان است. در یك نگاه، ابعاد فیزیكی این میدان محصور، در خور یك شهر بزرگ و یك حكومت وسیع است كه سطح وسیع میدان دارای عملكردهای گوناگونی بوده است. برگزاری مراسم مذهبی و غیرمذهبی همچون مراسم سوگواری ائمه معصومین، مراسم نوروز، رژه قشون، چراغانی و محل نمایشهای مختلف، برگزاری جمعه بازارهای عظیم و اجرای مسابقات ورزشی مانند تیراندازی و چوگان كه در حال حاضر بقایای دروازههای سنگی مرتبط با این بازی در طرفین میدان به صورت میلههای سنگی مشهودند كه در زمره قدیمیترین دروازه چوگان در گیتی شناخته شدهاند.
همچنین این میدان در گذشته نهچندان دور بزرگترین میدان جهان و امروزه پس از میدان تیانآنمن در چین از بزرگترین میدانهای جهان است.
اوج مسجدسازی در جهان اسلام
در جنوب فضای نقشجهان یكی از بینظیرترین مساجد تاریخی دنیا شكل گرفته كه از حیث كاشیكاری، حجاری و عظمت گنبد و منارههای بلند و باشكوه از تاملبرانگیزترین شاهكارهای مسلم هنر و معماری قرن 11 هجری بهشمار میآید كه خود در قلمروی 7 مسجد قدیمی شاخص مسلمانان دنیا كه همواره به عنوان مفاخر معماری و عجایب مهم جهان شناخته میشوند جای گرفته است.
این ستاره درخشان هنر عصر صفوی، طی سالهای 1047ـ 1021 هجری قمری احداث و در زمان سلاطین این دوره با عناوینی چون مسجد مهدیه، مسجدالمهدی، مسجدجامع عباسی و مسجد سلطانی معروف بود.
از آنجا كه بنای مساجد بزرگ و باشكوه گاهی جنبه سیاسی نیز پیدا میكردند، در زمان شاهعباس كه رقابت سختی بین حكومت وی و دولت عثمانی در جریان بود، این پادشاه در بنای شهر اصفهان و ابنیه آن سعی و اهتمام بسیار كرد تا زیبایی و عظمت آن توجه مسلمانان كشورهای اسلامی و سایر ملل را به اصفهان و نه استانبول (پایتخت عثمانیان) به عنوان پایتخت جهان اسلام معطوف كند. لذا مسجد امام نیز میبایست بنایی با اهمیت بیشتر نسبت به مساجد عثمانی در استانبول میبود. چنانچه اسكندر، منشی مورخ دربار شاهعباس در مورد این مسجد مینویسد: «هیچ بنایی در ایران یا حتی در سراسر جهان متمدن قابل قیاس با این بنا نیست» و ادامه میدهد: «شاه میخواست كه این بهترین مسجد از نوع خود باشد و رقابت كند با بنای كعبه و مسجد اورشلیم.»
به راستی هم در احداث این اثر فاخر، بنایی را خلق كردند كه معرف اوج یكهزار ساله مسجدسازی در جهان اسلام گشت و نقشهاش از نوع كهنتر و سادهتر با طرحی آشنا در معماری ایرانی به شكل 4ایوانی به آرامی كمال یافت و با تكیه بر تجربیات بنایان و هنرمندان در طرح و تزئینات به نهایت تحول معماری مساجد در ایران و جهان نایل آمد.
ایوانهای متعادل سر به فلك كشیده، سر در ورودی مرتفع 42 متری مزین به آرایههای تزئینی كه حالتی دعوتكننده برای نمازگزاران داشته، تالار مربع گنبددار، شبستانی عالی، گنبد عظیم دوپوش 52 متری فیروزهای و گنبد شمالی، منارههای جنوبی اطراف ایوان ورودی كه به میدان رونقی خاص بخشیدهاند، صحن چشمگیر و حوضی مسحوركننده، دالانها و دهلیزها، طاقچه و طاقنماهای متقارن، تودههای مقرنس پوشیده از كاشیهای معرق، منارههای داخلی، مدارس ناصری و سلیمانیه در طرفین مسجد، سنگابهای بیمانند و ارزنده، درهای نقرهپوش با نقشهای تزئینی و اشعار فارسی به خط زیبای نستعلیق، كتیبههای متعدد به خط بزرگترین خوشنویسان این دوره مانند علیرضا عباسی و محمدرضا امامیكه صفویان به وجودشان مفتخرند، ستونهای سنگی و ازارههای مرمری و به طور كل دیوارهها، گنبدها و منارههایی كه بسیار زیبا آراسته شدهاند و در میان نقوش گل و بوتههای باغ مانندی میان انبوهی از كاشیهای هفترنگ و معرق الوان گم میشوند و در یك جمله مهندسان بر پایه اعتقادات مذهبی، معماری را در اینجا به مقبولترین شكل، جولانگاه عرصه تخیلات مهارناپذیر عارفانه قرار دادهاند.
كیفیت مصالح و معماری، نحوه اجرای تزئینات و كاشیها، طرح یكپارچه و متوازن و قرینگی، ارائه شعایر و مفاهیم دینی و الگوپذیری از سنتهای قدیمی در اجرای پلان به مرحله عمل كشاندن عناصر بزرگ ساختمانی در كنار هم، تسهیل در حركت و ارتباط در همه جا به علت نبود هیچ مانعی مانند نرده، پله و صفهای و مهمتر از همه نبود هیچگونه سلسله مقامات دینی و سیاسی در مسجد از طریق عدم احداث فضاهای اختصاصی و جایگاه ممتازی كه برابری و برادری را به بهترین شكل ممكن به نمایش میگذارند از نكات قابل تامل در این مسجد است.
از موارد ویژه بنا، هماهنگی و تطبیق ورودی مسجد با محور میدان است كه بسیار جالب توجه است. به این مفهوم كه سازندگان به جهت عدم تطبیق جهت قبله با میدان، سردر را با ایجاد دهلیزی مورب 45 درجه بدون اینكه احساس بصری ایجاد شود، به سمت جنوب غربی (جهت قبله) منحرف كردند به طوری كه نمیتوان مستقیم وارد مسجد شد.
بازتاب صدا
از خصایص دیگر بسیار مُسَخركننده و منحصر به فرد این مكان كه در نتیجه دو جداره بودن گنبد و فضای خالی 16 متری مابینشان بهوقوع میپیوندد، بازتاب صدا در مركز گنبد جنوبی است كه سبب شگرف بسیار است. همچنین محاسبه، تعبیه و نصب قطعه سنگ بزرگ و یكپارچه مرمری معروف به سنگ شاخص كه ظهر شرعی را در هر 4 فصل از سال نشان میدهد از دیگر ابتكارات طراحان در آفریدن این اثر هنری تلقی میشود.
اما حرف و حدیثهایی كه بتازگی ذهن دوستداران آثار فرهنگی را در مورد این اعتبار اصیل به خود معطوف داشته، اهمال مسوولان در انجام اعمال صحیح و اصولی مرمت و حفاظت این مجموعه تاریخی بالاحض در خصوص گنبد جنوبی و وضعیت تركها و كاشیهایش است كه با وجود بهسازیهایی كه چندی قبل صورت پذیرفت، مجددا دچار چین خوردگی شده و باد كردهاند و در شرف ریزشاند. برای روشن شدن این مساله لازم دیدیم موضوع را از دیدگاه علمی و كارشناسانه بررسی كنیم تا رفع ابهامات موجود حاصل شود.
از آنجا كه بر خلاف سایر ابنیه سنتی ایران كه عملكرد خود را كم و بیش در گذر دوران از دست دادهاند و در حال اضمحلال و خرابی هستند، اما اغلب مساجد ایران با وجود گذشت صدها سال از نظر كالبدی در شرایط نسبتا خوبی قرار دارند كه دلیل اصلی آن وجود اعتقادات اسلامیمردم و از بین نرفتن عملكرد این ابنیه است. البته مساجد زیادی در اثر زمین لرزه، سوانح طبیعی یا مرور زمان از بین رفتهاند و بسیاری نیز در اثر جنگهایی كه شهرها را به ورطه نابودی كشیدند، از صحنه روزگار پاك شدهاند، ولی مردم همیشه در ترمیم و بازسازی شهرها و بناها بویژه مساجد كوشا بودند و شایان ذكر است كه مرمت بسیاری از مساجد همچون مسجد امام طی چند دهه اخیر كمك موثری در حفظ مساجد قدیمی كرده است.
ولیكن در این حین گنبدها همیشه یك استثنا بودند و از آسیبپذیرترین عناصر بناهای كهن در طول تاریخ محسوب میشوند. چراكه از منظر علم مرمت و احیای سازهای، از آنجایی كه این عنصر همواره در معرض تماس مستقیم با عوامل جوی همچون باد، باران (بویژه اسیدی)، یخزدگی، تابش اشعه خورشید و انواع تكنیكهای مختلف اجرا و تزئینات روبهروست، مشكل سازترین بخش از بناهای تاریخی را شامل و درصد آسیبپذیریاش در مقایسه با سایر اركان یك بنا بسیار بالاست و به واقع همان طور كه چشمگیرتر است از ضریب آسیبپذیری بیشتری نیز برخوردار است.
منبع جامجم