به گزارش فارس، محسن پرویز در یادداشتی به نقد مجموعه قهوه تلخ به كارگردانی مهران مدیری پرداخته است:
تبلیغات گسترده قهوه ی تلخ انسان را وسوسه می كند تا به تماشای آن بنشیند. فارغ از تعبیر و تفسیرهای عجیب و غریبی كه برخی از موضوع و صحنه های فیلم می كنند (و بدون در نظرگرفتن مشابهت ایده كلی فیلم با آن كتاب داستان قدیمی)، چشمگیرترین مساله در فیلم، «تمسخر ایرانیان و ریشخند نسبت به نیاكان» است!
دیگر كشورها هزینه می كنند تا برای خود، یك پشتوانه تاریخی از انسانهای شجاع، مدیر و صاحب بصیرت بسازند و حتی اگر لازم باشد نام افسانه بر آن می نهند تا مورد اعتراض قرار نگیرند(!) و ما به تخریب پشتوانه های خود مشغولیم و خودمان را مضحكه دیگران می كنیم. آیا نمی بینیم كه دیگران چگونه در سریالهای تاریخی شان، چهره های منفور و خونریز را به حاكمانی دلسوز تبدیل می كنند؟!
بحث بر سر تغییر تاریخ نیست. قرار نیست چهره های بی عرضه و بی اراده و واداده را تبدیل به انسانهای خدوم و وارسته بكنیم اما آیا درست است كه در یك فیلم به اصطلاح تاریخی (آن گونه كه در تبلیغات فیلم آمده بود) به بهانه طنز، هرچه هست و نیست را به لجن بكشیم؟
پیشتر كارگزاران فرهنگی رژیم پهلوی، خاندان قاجار را به قدر كفایت بی لیاقت معرفی كرده بودند (تا رضاخان نوكر بیگانه را منجی ایران بنمایانند) و نقاط تاریك آن خاندان باعث شده بود تا مردم این مساله را بپذیرند و با آن خو بگیرند. اما در این سریال یك گام به عقب تر نهاده شده و زندیه نیز به طرز تهوع آوری، بی عرضه و روان پریش معرفی می شود و این بی لیاقتی به همه مردمی كه در آن دوران زندگی می كرده اند، تعمیم داده می شود! در بین این همه شخصیت یك نفر آدم باشعور و با فرهنگ پیدا نمی شود! بدیهی است زندیه در دوران افول خود، مبتلا به آفت هایی بوده اند اما از این همه سیاه نمایی چه چیزی در ذهن فرزندانمان رسوب خواهدكرد؟ آیا جز این است كه تصور خواهندكرد نیاكان ما افرادی بی منطق، بی سواد و بی عرضه بوده اند و دربین آنها حتی یك نفر آدم عاقل و درستكار پیدا نمی شده است؛ حتی در بین مردم كوچه و بازار!
در مقابل، نمایندگان فرنگی ها، نماد عقل و هوش و تدبیر و بدون ذره ای خطا معرفی می شوند. آیا اینها ریشه در واقعیات تاریخی دارد؟ طنز به معنای تمسخر و دروغ پردازی نیست؛ بلكه نوعی بزرگنمایی است و دست گذاشتن بر آنچه دیگران نمی بینند یا كمتر به آن توجه می كنند؛ و همین هاست كه آثار طنز را شیرین می كند. آیا نمی شد با مسخره كردن فرنگی ها صحنه طنزآلود ایجاد كرد؟ آیا نمی شد این همه در دربار یكی از شاهان اروپایی در دوران سیاه قرون وسطی رخ می نمود؟ آیا نمی شد به جای زندیه، پهلوی یا قاجار موضوع داستان قرار می گرفت؟
واقعا مردم عجیبی هستیم. پول می دهیم تا به تمسخر پدرانمان بنشینیم؛ پدرانی كه سازنده یك فرهنگ بزرگ بشری بوده و پس از پیوند با اسلام انسان ساز، منشا تحولات بزرگ علمی و فرهنگی در جهان بوده اند. لابد توقع داریم كه فرزندانمان احیاگر آن فرهنگ كهن و پذیرای آن باشند!
تاسف بار است كه به جای خندیدن به آنها كه شایسته تمسخر هستند، خودمان را مسخره می كنیم و با چشم بستن بر روی واقعیت ها، همه چیز را به سخره می گیریم. آیا گوش شنوایی هست؟»
پیش از این یكی از مسئولان وزارت ارشاد از اعتماد به گروه سازنده قهوه تلخ سخن گفته بود و حتی برخی مسئولان پول داده بودند و تعدادی قسمت های این سریال را خریده بودند!