کارتون زیبای خونه مادربزرگه همه ما را یاد دوران کودکی می اندازد و در این کارتون زیبا که مادر بزرگ با یه گربه به اسم مخمل و یه خروس و خانوادش زندگی می کردند و در هر قسمت برای آن ها اتفاقات جالبی رخ می داد .
خلاصه یکی از قسمتها
جوجه ها تازه هاپوکومار زخمی را پیدا کردند و به خونه مادربزرگه آوردنش تا یک فکری برای اون بکنند. مخمل از وقتی که هاپوکومار به اونجا اومده از ترسش رفته توی خونه و زیر لحاف قایم شده و اصلا هم بیرون نمی آید.
http://www.tebyan-zn.ir/images/af32c357-d8ba-4e5c-b257-54376917af56.jpg
مادر بزرگه و بقیه با هاپوکومار آشنا می شوند و می فهمند که اون صاحبش را گم کرده و تصادف کرده و زخمی شده.مادربزرگ هم تصمیم می گیرد تا موقعی که صاحبش پیدا بشود اون را نگه دارد.
مخمل هم به خونه ی مراد فرار می کند. اما مادربزرگه اون را برمی گردونه و آقا حنایی از اون دعوت می کنه تا این چند روز تو خونه ی اونا بخوابه. اما مخمل شب ها خر و پف میکند و مزاحم آقا حنایی و خانواده می شود. صبح روز بعد که مادربزرگه صدای آقا حنایی را نمی شنوه می آید تا مخمل رو راضی کنه تا برگرده سر جاش بخوابه. اما مخمل راضی نمی شه و هاپوکومار هم که بهش بر خورده تصمیم می گیره بره. اما مخمل راضی می شه برگرده و سرجاش رو ایوون بخوابه.
http://www.tebyan-zn.ir/images/38b09650-0f53-45d8-9661-6fe4f52063f1.jpg
بعد از چند ساعت مخمل صندوقی را می آره تا شب توی اون بخوابه اما وقتی می خواد به جوجه ها نشان بده که چه جوری توش می خوابه می ره توی اون و در صندوق باز نمی شه. مادربزرگ هم رفته خرید و نمی تونه به اون کمک کنه.
اول جوجه ها سعی می کنند در صندوق را باز کنند و بعد آقا حنایی. وقتی هیچ کدام نتوانستند این کار رو بکنند، دنبال مراد می گردند اما مراد هم مدرسه است و آقا حنایی هاپوکومار را مراد صدا می کند و هاپوکومار هم می آید و درصندوق را باز می کنه و مخمل را از خفه شدن نجات می ده.. و در پایان همه به مخمل که فکر میکرد مراد اون را نجات داده و فهمیده بود که اون نبوده می خندند و داستان به خوبی و خوشی به پایان می رسد.
شعر زیبای تیتراژ خونه مادر بزرگه
خونه مادر بزرگه هزار تا قصه داره
خونه مادر بزرگه شادی و غصه داره
خونه مادر بزرگه حرفای تازه داره
خونه مادر بزرگه گیاه و سبزه داره
کنار خونه ما همیشه سبزه زاره
دشتاش پر از بوی گل
اینجا همه اش بهاره
دل وقتی مهربونه شادی میاد می مونه
خوشبختی از رو دیوار
پر می کشه تو خونه
فکر میکنم همه ما از برنامه دیدنی
خونه مادربزرگه خاطرات خوبی داریم
منبع: تبیان زنجان