6. صباحی بیگدلی
صباحی بیگدلی شاعر سده دوازدهم و اوایل سده سیزدهم هجری و معاصر با پادشاهان زندیه بود که در سوگ و مرثیه امام حسین(ع) ترکیببندی به تقلید از کلیم کاشانی ساخته است .
افتاد شام گه به کنار افق نگران
خود چون سربریده از این طشت، واژگون
گفتم محرم است و نمود از شفق هلال
چون ناخنی که غم زده آلایدش زخون (10)
7. ملک الشعرای بهار
ملک الشعرا محمدتقی بهار، شاعر دوره مشروطیت نیز در رثای سید الشهدا گفته است:
ای فلک ، آل علی را از وطن آواره کردی
ز آن سخن در کربلا شان بُردی و بیچاره کردی
تاختی از وادی ایمن غزالان حرم را
پس اسیر پنجه گرگانِ آدمخوار کردی
جسم پاک شیر مردان را نمودی پاره پاره
هم دل شیر خدا را زین مصیبت پاره کردی
گوشوار عرش رحمن را بریدی سر ، پس آنگه
دخترانش را زکین بی گوشوار و یاره کردی
جبهة فرزند زهرا را ز سنگ کین شکستی
تو مگر ای آسمان دل را ز سنگ خاره کردی
تا کنی خورشید عصمت را به ابر کینه پنهان
دشت را ز اعدای دین پر ثابت و سیاره کردی
جورها کردی از اول در حق پاکان و لیکن
در حق آل پیمبر جور را یک باره کردی
کودکی دیدی صغیر اندر میان گا هواره
چون نکردی شرم و زکین قصد آن گهواره کردی
چاره می جستند در خاموشی آن طفل گریان
خود تو در یک لحظه از پیکان تیرش چاره کردی
سوختی از آتش کین خانة آل علی را
و ایستادی بر سر آن آتش و نظّاره کردی
خانمان آل زهرا رفت بر باد از جفایت
آوخ از بیداد و داد از جور و فریاد از جفایت
آسمانا جز به کین آل پیغمبر نگشتی
تا نکُشتی آل زهرا را از این ره بر نگشتی
چون فکندی آتش کین در حریم آل یاسین
ز آه آتش بارشان چون شد که خاکستر نگشتی
چون حسین بن علی با لشکر کین شد مقابل
از چه پشتیبان آن سلطان بی لشکر نگشتی
چون دچا ر موج غم شد کشتی آل محمد
از چه رو ای زورق بیداد بی لنگر نگشتی (11)
8. محمدحسین شهریار
سید محمدحسین شهریار شاعر بزرگ معاصر که شیفته و دلباخته اهل بیت و ائمه اطهار بود، بارها در رثای امام حسین(ع) و شهدای کربلا شعر سروده و به درد گریسته است. استاد شهریار غزلی دارد تحت عنوان «کاروان کربلا» که مطلع آن بدین گونه است:
شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین
روی دل با کاروان کربلا دارد حسین
از حریم کعبة جدش باشگی شست دست
مروه پشت سر نهاد اما صفا دارد حسین
می برد در کربلا هفتاد و دو ذبح عظیم
بیش از اینها حرمت کوی منا دارد حسین
پیش رو راه دیار نیستی کافیش نیست
اشک و آه عالمی هم در قفا دارد حسین
بس که محمل ها رود منزل به منزل با شتاب
کس نمی داند عروسی یا عز ا دارد حسین
رخت و دیباج حرم چون گل به تاراجش
برند تا بجایی که کفن از بوریا دارد حسین
بردن اهل حرم دستور بود و سرّ غیب
ورنه این بی حُرمتی ها کی روا دارد حسین
سروران ، پروانگان شمع رُخسارش ولی
چون سحر روشن که سراز تن جدا آرد حسین
سر بقاچ زین نهاده ، راه پیمای ¬عراق
می نماید خودکه عهدی با خدا دارد حسین
او و فای عهد را با سر کند سودا ولی
خون به دل از کوفیان بی وفا دارد حسین
دشمنانش بی امان و دوستانش بی وفا
باکدامین سرکند ، مشکل دو تا دارد حسین
سیرت آل علی با سر نوشت کربلا ست
هر زمان ازما ، یکی صورت نما دارد حسین
آب خود با دشمنان تشنه قسمت میکند
عزّت و آزادگی بین تا کجا دارد حسین
دشمن هم آب میبندد به روی اهل بیت
داوری بین با چه قومی بی حیا دارد حسین
بعد از اینش صحنهها و پردهها اشکست و خون
دل تماشا کن چه رنگین سینما دارد حسین
ساز عشق است و بدل هر زخم پیکان زخمهای
گوش کن عالم پر از شور و نوا دارد حسین
دست آخر کز همه بیگانه شد دیدم هنوز
با دم خنجر نگاهی آشنا دارد حسین
شمر گوید گوش کردم تا چه خواهد از خدا
جای نفرین هم به لب دیدم دعا دارد حسین
اشک خونین گو بیا بنشین به چشم شهریار
کاندرین گوشه عزایی بی ریا دارد حسین(12)
تاثیر نهضت امام حسین(ع) بر ادب فارسی فراوان است که خوانندگان می توانند به این منابع مراجعه نمایند:
* پیشینه مرثیه سرایی عاشورا در ادبیات فارسی، مجله بصائر، سال سوم، شماره 24.
* جایگاه شعر در تبیین فرهنگ عاشورا، نشریه ره توشه راهیان نور، ویژه محرم الحرام، نشر دفتر تبلیغات اسلامی، 1375.
* مرثیه پردازی در ادبیات فارسی، نشریه سروش، نشر صدا و سیما، 1360، ش 132.
* نگاهی به انقلاب کربلا در ادب فارسی، منصور یارویسی، نشریه اطلاعات 22/1/81.
------------------------------------------------
پینوشتها:
1. حماسه حسینی در ادبیات فارسی، گفتگو با عبدالجبار کاکایی، نشریه خراسان، 27/12/80.
2. دیوان ناصرخسرو، ص 141.
3. مجموعه مقالات امام حسین(ع)، ج 10، ص 139.
4. همان، ص 149.
5. همان، ص 143.
6. دیوان جامی، ص 78.
7. مصاحب، دائرةالمعارف فارسی، ج 1، ص 18.
8. مجموعه مقالات همایش امام حسین(ع)، ج 12، ص 62.
9. چند مرثیه از شاعران پارسی گو، دکتر ابوالقاسم رادفر، انتشارات امیرکبیر، چاپ اول 1365، ص 57.
10. همان، ص 69، 70 و 71.
11. همان، ص 116، 117.
12. دیوان اشعار شهریار، انتشارات زرین و نگاه، چاپ هفتم، 1371، ج 1، ص 98.