فارس:مجموعه «قهوه تلخ» رونوشتی ضعیف و تكراری از مجموعه «شبهای برره» بود كه در زمان پخش خود از تلویزیون مخاطبان بسیاری را جذب كرده بود. این سریال كه ماجراهای آن در شهری خیالی میگذشت قصد داشت تلویحا به نقد جامعه بپردازد و البته در این میان گاهی اغراق به حدی زیاد میشد كه لودگی جای آن را میگرفت.
این اتفاق در «قهوه تلخ» نیز افتاده است، با این تفاوت كه در «شبهای برره» جامعه مردمی مورد نقد بود اما در «قهوه تلخ» حاكمان بخشی تاریخی كه معلوم نیست چه دورهای است، نقد میشوند. البته این نقد معلوم نیست كه سر به كجا میبرد و از كجا سر بر میآورد. چون آدمهای قهوه تلخ هركدام هر كاری دوست دارند انجام میدهند و هرچه دوست دارند بر زبان میآورند تا مخاطب را پای اثرشان نگه دارند.
شخصیتهای قهوه تلخ از جهانگیر خان دولو تا بانوی اول دربار و نوچههایی كه دارند، هر كدام به سهم خود دریچهای از بیادبی و لغات من درآوری به روی مخاطب باز میكنند تا او را بخندانند و استفاده از برخی لغات دو پهلو و گنگ نیز چاشنی این اثر است.
همچنین علیرغم تلاشی كه مدیری داشته، پس از توزیع سری ششم «قهوه تلخ» بسیاری از مخاطبان این اثر به خاطر طولانی شدن و افت كیفی كار، از ادامه آن صرفنظر كردند و باید دید مدیری مخاطبان باقیمانده خود را برای دیدن ادامه كار با چه برنامهریزی نگه میدارد.
از نكات قابل توجه دیگر در این مجموعه توجه ویژه مدیری به جایگاه زنان است. علیرغم بازی بسیار زیبای الیكا عبدالرزاقی در نقش بانوی اول دربار، زنان این دربار كه مشت و نمونهای از زنان ایران هستند، همه زنهایی فاقد شعور و ادب و متانت هستند و تنها دغدغهشان آوردن فرزند پسر است و در این میان كاترین، همسر فرنگی پادشاه این دربار، الگویی برای زنان ایرانی قرار میگیرد تا با توجه به نظر او لباس بپوشند، غذا بخورند و حتی یاد بگیرند كه از عطر استفاده كنند!
شاید قصد مدیری در تصویر این دربار و حوادثی كه در آن میگذرد، نشان دادن بیلیاقتی برخی پادشاهان ایرانی بوده است كه مثلا پادشاه در ازای علاقه به قطاب بخشی از سرزمین خود را به باد میدهد و یا اطرافیان او فقط به فكر چاپلوسی و به دست آوردن منافع خود هستند. شاید این داستان كه البته نسخه اصلتر آن در شبهای برره خرج شد، قصد دارد برخی موارد را كه در تاریخ بوده است، نقد كند، اما چه بهایی در قبال این نقد پرداخت میشود؟
آیا همه مخاطبان این اثر فقط آن را از وجهه تاریخ نگاه میكنند و یا جذب سایر بخشهای سریال نیز میشوند؟ آیا مخاطبان نوجوان این اثر بیشتر به موقعیتهای طنز كه پر از لودگی و الفاظ زشت است، بیشتر توجه دارند یا آنچه كه مدیری قصد دارد در لابلای دیالوگهای غیر مستقیم آنها را به مخاطب برساند؟
چرا در سریال مهران مدیری شخصیتهای مثبت اثر كه قرار است تاثیر این هجویات را كم كنند، وجود ندارند و مخاطب فقط باید از طریق زل زدنهای سیامك انصاری به دوربین متوجه این امر شود؟
علیرغم این كه در مجموعه «قهوه تلخ» به برخی از رویدادها و حوادث تاریخی و یا بلاهت پادشاه و اطرافیان آن به خوبی پرداخته شد، این مجموعه با الگوگیری از «شبهای برره» ساخته شده و مدیری تلاش كرده است این بار رنگ و لعاب بیشتری به كار ببخشد و با استفاده از دكورهای عظیم و چشمگیر مخاطبان خود را خارج از تلویزیون حفظ كند.