خشونت چیست ؟ و چرا جنگ می كنیم ؟
بنظر برخی خشونت در نوع بشر ذاتی و سرشتی و یك خصوصیت مذموم انسانی نظیر حسد است ، ولی عده ای آنرا اكتسابی و حاصل تربیت و بخصوص تربیت اجتماعی و رفتار فرهنگی( نظیر عشق ورزیدن) می دانند . جنگ و بخصوص جنگ بین اقوام و ملت ها بارزترین نمایش خشونت جمعی است و بی شك بی رحمانه ترین نوع آن .
دیر زمانی نیست كه پژوهش های علمی برای شناخت این دشمن بشریت و لاجرم حذف آن صورت گرفته است . " از آنجائی كه جنگ ابتدا در ذهن نطفه می بندد ، دفاع از صلح نیز از همین حیطه باید آغاز گردد ... " این آرمان سازمان یونسكو بر گرفته از اساسنامه سازمان ملل متحد است كه در سال 1945 توسط همه كشورهای عضو به توافق رسید . امّا طی شصت سال گذشته دیده ایم كه دولتها در پی اجرای این آرمان انسانی نبوده اند، بلكه با تحریك و تشویق صفاتی نظیر وطن یا قوم پرستی افراطی و سوء تعبیرهای مختلف از ادیان و یا تحریك بیگانه هراسی ، در جهت حفظ سلطه و قدرت فردی و گروهی در خلاف جهت آرمان فوق قدم برداشته اند و حاصل آن جنگ هائی است كه در شش دهه اخیر دیده ایم .
تحقیقات روانشناختی و جامعه شناختی در باب خشونت و جنگ كم نیستند ، ولی آنطور كه می دانیم ، اثر بخشی آنها زیاد نبوده است كه می توان یكی ازدلایل آن راساختارهای قدرت و دیگری تضاد در منافع دولت و فرد دانست . از نگارش دو مقاله ی زیر( كه یكی نامه آلبرت اینشتاین ، مرد برگزیده قرن بیستم و دیگری پاسخ زیگموند فروید كه به گفته ی اینشتاین " غریزه شناس فرزانه انسان ها " ست ) هفتاد و سه سال می گذرد ولی گویی كه هر دو امروز نگاشته شده اند ، این نامه ها در حقیقت به علل و عوامل خشونت و جنگ می پردازند . خواندن نظرات این دو روشنفكر ژرف اندیش در جهت تحقق آرمانی است كه در قلب و ذهن هر انسان والا و بزرگواری جای دارد