به نام خدا
سلام
خب بذارین برای اولین نفر از بابای بابام شروع کنم
من از بچه گی یادمه ایشون رو همه حاج آقا صدا میکردن. خب منم یادم گرفته بودم و این جوری صداش میکردم. جالبه بدونید حتی بابای من و عموهام و بچه های دیگه شون هم همین جوری صداشون میکردن.
طوری که دیگه این حاج آقا برای بابا بزرگم شده بود مثل یک اسم خاص
حالا نوبت مادر بابام میرسه.
همون طور که گفتم یه وقت فکر بد نکنیدا. گفته باشم راستش من مادر بابام رو بهش میگفتم . مادر رئوفه داره
الان حتماً میگین رئوفه کیه !!!!؟ رئوفه دختر عمه من هست که تو دوران کودکی همبازی من بوده . و من چون تو اون موقعی که کوشولو بودم این دختر عمه رو بیشتر وقتا تو خونه مادر بزرگم میدیدم و خیلی دوست داشتم به خاطر اون برم اونجا این اسم رو، رو مادر بزرگم گذاشتم و خونواده ی خودم هم دیگه عادت کردن و همه وقتی در مورد مادر بزرگم صحبت میکنیم میگیم مادر رئوفه داره بعد نوبت مادر مامانم میرسه که من ایشون رو مادر حسن داره صدا میکنم. . حسن هم اسم دایی کوچیکمه که چون تو خونه مادر بزرگم این دایی رو بیشتر میدیدم و باهاش بازی میکردم این اسم رو رو مادر بزرگم گذاشتم .
باور کنید این عبارت ها الان برای من معادل یک اسم خاص شده . نه برای من بلکه برای تمام خونواده
زود باشین شما هم بیاین بگین این عزیزان یا کسان دیگرتون رو چی صدا میکنید؟