کم کم داشتیم نزدیک میشدیم
مارو در گاراج پیاده کردند باید نفری 1000میدادیم تا به حرم میرساندند
ما با چند از تن خانمهای کاروان سوار یکی از موتورها کردند (برای اولین بار تجربه میکردم جالب بود موتور سواری ..از این موتورهای گاری دار )
مامور عراقی همراه ما آمد در بین راه از سامرا تعریف میکرد که چه شهر زیباییه ..سامرا جمیل .....ما که زیبایی ندیدیم فکر کنم زیباییش مربوط به قبل از جنگ بود
مارو در حرم پیاده کردند اما هیچ اثری از حرم نبود
مسیر زیادی را پیاده پیمودیم تا رسیدیم به در حرم
خیلی صحنه دردناکی بود
همه جا ویران شده بود ...گنبد نبود...مثل خانه خرابه میماند
اذان شده بود ....وارد حرم شدیم
مقداری از فضای قبلی حرم مانده بود اما خیلی دلگیر بود
نماز را به جماعت خواندیم ..بعد از نماز روحانی کاروان زیارتنامه خواند وگفت سریع بروید زیارت کنید وقت نداریم
وارد محلی شدیم که قبور این بزرگان بود
اثری از ضریح نبود یک دیواری از چوب بود که پارچه ای سبز رنگ پوشیده بودند
مات ومبهوت مانده بود م
دلم گرفته بود ...قبل از سفر فکر میکردم فرصت پیدا میکنم باهاشون خیلی حرف بزنم
اما ازدحام جمعیت اجازه نمیداد
نماز زیارت خواندم ...نمیتونستم دل بکنم ..شرمنده امام زمان عج شدم ..جلوی پدر ومادرش شرمنده شدم
دلگیررررررررررررررر بود خیلی
روحانی کاروان ادم خوبی بود برامون کامل توضیح میداد صدای خوبی هم داشت مارو به سرداب امام زمان عج برد
بعد از اون مهمان اقا شدیم ...نهار تو حرم در یک محوطه ای کوچک داخل حرم ...امکانات رستورانهای امام رضا ع نداشت
یک مهمانی ساده بود ....این همه راه به عشق اقا بری ونتونی باهاشون حرف بزنی
بعدش اقا کریمی کنه ونزار نهار نخورده بری
ان روز دلگرفته از حرم خارج شدیم .....باهاشون خیلی کار داشتم بخصوص مادر حضرت اماااااا
راهی کربلا شدیم......
روحانی کاروان یک مطلبی بیان کردند ویادگاری دادند به همه ....
اینکه بعد از نماز صبح وعشا 7مرتبه این ذکر بخواینم
لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم
اینم قرار عاشقی ما در سامرا که بعد از سفر باهاشون حرف زدم ....انشالله از یاران صدیق امام عصر عج باشیم
پس اگر میخواید همراه ماباشید به این پیام حضرت حجه عج خوب گوش کنید
بیایید در خودمون این پیام رو پرورش بدیم ....شما دلتون پاکته برای منم دعا کنید
قرار عاشقی بعدی اتاق عمل گرامی زحمت میکشند
التماس دعا
یاعلی مدد