تبیان، دستیار زندگی

ایران با وجود مشكلاتی كه داشت، فرمانده دلیرمرد خود یعنی احمد متوسلیان و برخی از نیروهای تیپ محمد رسول الله (ص) را روانه سوریه ساخت تا نشان دهد چقدر این مسئله برایش اهمیت دارد.

عملیات غرورآفرین و اعجاب انگیز «الی بیت المقدس» که به فتح خرمشهر انجامید، نه تنها حیرت کارشناسان و فرماندهان نظامی جهان را به همراه داشت و اذعان همگان را به برتری نظامی ایران بر عراق واداشت، بلکه دشمنان و در رأس آن ها آمریکا را بر آن داشت تا با طراحی نقشه ای جدید اذهان عمومی جهان را منحرف سازد و نتایج این پیروزی شگفت آور را کوچک جلوه دهد و چه بسا که همین اتفاق هم افتاد. حمله نظامی رژیم صهیونیستی به لبنان آن هم تنها چند روز بعد از پیروزی ایرانی ها باعث شد تا اکثریت رسانه های جهان حوادث لبنان را پوشش دهند و چشم خود را حداقل برای مدت کمی هم که شده از آثار فتح تاریخی خرمشهر ببندند.

تهران که آن روزها سرشار از شادی بود، میزبانی کنفرانس نهضت های آزادی بخش را نیز یدک می کشید که در آن شخصیت های مهم لبنانی نیز از جمله مرحوم آیت الله سید محمد حسین فضل الله، شیخ راغب حرب و شیخ صبحی طفیلی حضور داشتند و همگان منتظر بودند تا ببینند ایران چه تصمیمی در خصوص بحران به وجود آمده خواهد گرفت. از یک طرف ایران در جنگ مستقیم با عراق قرار داشت و از طرفی دیگر نمی توانست نسبت به شیعیان مظلوم و ستم دیده لبنانی که همگی عاشق امام خمینی (رحمة الله) بودند بی تفاوت بماند.

با درخواست هیأت لبنانی شرکت کننده در کنفرانس مبنی بر کمک فوری ایران به لبنان، مسئولین ایرانی تصمیم گرفتند با اعزام یک هیأت بلند پایه نظامی متشکل از سرهنگ سلیمی (وزیر دفاع وقت ایران)، سردار محسن رضایی (فرمانده وقت سپاه پاسداران) و سرهنگ صیاد شیرازی (فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش) به سوریه و رایزنی با مقامات این کشور نحوه کمک ایران و مقابله با تهاجم رژیم صهیونیستی را بررسی نمایند.

ایران با وجود مشکلاتی که داشت، فرمانده دلیرمرد خود یعنی احمد متوسلیان و برخی از نیروهای تیپ (محمد رسول الله) را روانه سوریه ساخت تا نشان دهد چقدر این مسئله برایش اهمیت دارد.

گرچه ورود نیروهای ایرانی به سوریه با استقبال پرشور مردم این کشور همراه بود اما کمی بر نگرانی های حافظ اسد و مقامات سوری افزود. آن ها به همین راحتی نمی خواستند نفوذشان را در لبنان با ورود ایران از دست بدهند و به همین علت بعد از گذشت چند روز مشخص گردید دولت سوریه چندان عجله ای برای ورود نیروهای ایرانی به لبنان و شرکت مستقیم این نیروها در عملیات رودررو با صهیونیست ها ندارد.

کاسه صبر نیروهای ایرانی کم کم در حال لبریز شدن بود که سخنرانی هوشمندانه امام خمینی راه را بر فرزندان خویش هموار ساخت:

«در این توطئه ما هم یک قدری بازی خوردیم و آن این است که یک نکته ای که پیش ما خیلی بزرگ است و ما نسبت به آن حساسیت زیاد داریم، آن غائله را پیش آورد تا آن که ملت ما را از آن مطلبی که در کشور خودش می گذرد، غافل کند، قضیه هجوم اسرائیل به لبنان... . آن ها دنبال این هستند که صدام را در این طرف سر جای خودش نگه دارند و ایران که در نظر آن ها خیلی اهمیتش بیشتر از لبنان و جاهای دیگری است برای آن ها محفوظ بماند... . باید همه ملت ما و همه دولتمردان توجه به این معنا داشته باشند که در عین حال که ما لبنان را با ایران از حیث مصالح و مفاسد جدا نمی دانیم لکن اگر امروز تمام نظرها متوجه به لبنان بشود و تمام قدرت ها و گویندگان از لبنان بگویند و تمام نویسندگان از لبنان بگویند، این توفیقی است برای آمریکا که ایران جنگ خودش را فراموش کرد، و هم عراق را از دست می دهد و هم لبنان را. نه می تواند در عراق کاری بکند و نه می تواند در لبنان. ما راهمان این است که باید از راه شکست عراق دنبال لبنان برویم نه مستقلاً... . اگر عراق پیروز شد، مطمئن باشید که شما در لبنان هم هیچ کاری نمی توانید بکنید. باید ما این نقشه ای که آمریکا کشیده است برای ما، خنثی کنیم... .»

با حذف گزینه مشارکت مستقیم در نبرد با نیروهای متجاوز صهیونیستی، تصمیم بر این شد تا ایران با توجه به نیاز شدید لبنانی ها برای آموزش نظامی و عقیدتی، نیروهای خود را در قالب مستشاران و مربیانی در این موضوعات وارد لبنان سازد. و از اینجا بود که با انتقال تجربیات نیروهای ایرانی در دفاع مقدس به مردم لبنان مقاومت واقعی در این کشور شکل گرفت.

همزمان 1500 نفر از سپاه پاسداران ایران در شهر بعلبک، هرمل و روستاهای منطقه بقاع به کار آموزش نظامی و عقیدتی پرداختند و می توان گفت بسیاری از نیروهای جنبش حزب الله لبنان عصاره ای از فعالیت های آن دوره سپاه پاسداران ایران در لبنان می باشند.

به تدریج و با گذشت زمان می شد تغیرات حاصل شده در شهرهای لبنان را مشاهده نمود. ایجاد پایگاه هایی برای ثبت نام داوطلبان با عنوان «شهادت»، نمایان شدن شعارهای «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» بر روی دیواره های خانه ها، استفاده از چادر مشکی در بین زنان لبنانی، افزایش عکس ها و تابلوهای امام خمینی در سطح شهرها، راه اندازی رادیویی با نام «صدای انقلاب ایران» و ده ها نمونه دیگر از این دست را می توان از نتایج ورود نیروهای ایرانی به عرصه لبنان برشمرد.

علاوه بر همه موارد ذکر شده این نیروهای ایرانی بودند که بار دیگر مبارزه چریکی را که برای بار اول شهید دکتر مصطفی چمران به لبنانی ها آموزش داده بود، در این کشور احیا نمودند و همین شیوه مبارزه بود که با اجرای ماهرانه آن نیروهای حزب الله توانستند در سال 2000 ارتش رژیم صهیونیستی را بعد از 18 سال با ذلّت تمام از خاک لبنان بیرون سازند.

نویسنده: مهدی بهرامی