• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن قرآن و عترت > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
قرآن و عترت (بازدید: 1669)
جمعه 30/7/1389 - 22:39 -0 تشکر 244369
*اسرار اذان و اقامه*

با سلام

 شیخ سعید ابوجعفر محمّد بن بابویه - رضوان اللَّه علیه - به سند خویش روایت کرده که حضرت موسى بن جعفر به نقل از پدر بزرگوارش حضرت جعفر بن محمّد از پدر بزرگوارش حضرت محمّد بن علىّ از پدر بزرگوارش حضرت علىّ بن حسین از پدر بزرگوارش حضرت حسین بن على (علیهم‏السلام) فرمود: [روزى‏] در مسجد نشسته بودیم، که مؤذّن [به بالاى مناره‏] رفت و گفت:

أَللَّهُ أَکْبَرُ، أَللَّهُ أَکَْبرُ

امیرالمؤمنین علىّ بن ابى طالب (علیه السلام) گریست و ما نیز به خاطر گریه‏ى آن بزرگوار گریستیم، هنگامى که مؤذّن اذان را به پایان برد. فرمود: آیا مى‏دانید که مؤذّن چه مى‏گوید؟ عرض کردیم: خدا و رسول و وصىّ او آگاهترند. فرمود: اگر مى‏دانستید که چه مى‏گوید، مسلّماً کم مى‏خندیدید و بسیار مى‏گریستید.


أَللَّهُ أَکْبَرُ معانى فراوانى دارد، از آن جمله اینکه: مقصود از آن بزرگتر بودن خداوند از جهت قدیم و ازلى [و ابدى‏] بودن و علم و قدرت و بردبارى و بزرگوارى و بخشش و عطا و کبریا و بزرگمنشى و عظمت خداوند است، یعنى وقتى مؤذّن أَللَّهُ‏أَکْبَرُ مى‏گوید، در واقع مى‏گوید: خداوندى که آفرینش از آن اوست، و امر به دست اوست، و مخلوقات به خواست او پدید آمده‏اند، و همه چیزِ مخلوقات از اوست، و خلایق به سوى او رجوع مى‏کنند، اوست که اوّل پیش از هر چیز است و ازلى است، و آخر بعد از هر چیز و جاودانى آشکار فوق هر چیز است که نمى‏توان او را درک نمود، و باطن در هر چیز که بى‏حدّ و مرز است؛ پس اوست پاینده و باقى، و هر چیز غیر او فانى و نابود است.


معناى دوّم أَللّهُ أَکْبَرُ این است که: خداوند داناى کاردان و خبیر، به هر چه که پدید آمده و پدید مى‏آید، پیش از به وجود آمدن آن آگاهى دارد.


معناى سوّم أَللَّهُ أَکْبَرُ اینکه: خداوند بر هر چیز قادر است، و بر هر چیز بخواهد تواناست، و به قدرت خویش نیرومند، و بر مخلوقات مقتدر است، و ذاتاً قوىّ است، و قدرتش بر تمام اشیا قائم و استوار است، و هرگاه چیزى را به حتم اراده نماید، تنها به آن مى‏گوید: موجود شو، و آن چیز [بلافاصله ]پدید مى‏آید.


معناى چهارم أَللّهُ أَکْبَرُ بر اساس معناى حلم و کَرَم خداوند است، یعنى: خداوند آنچنان حلم و بردبارى مى‏کند که گویى از گناه بنده آگاهى ندارد، و آنچنان عفو و گذشت مى‏کند که گویى نمى‏بیند، و آنچنان گناهان بندگانش را مى‏پوشاند که گویى آنان گناه انجام نداده‏اند، و از روى کرم و گذشت و بردبارى، در عقوبت شتاب نمى‏کند.


و وجه دیگر در معناى أَللَّهُ أَکْبَرُ این است که: خداوند بخشنده و بسیار عطا کننده و افعالش بزرگوارانه و با کرامت است.


رویکرد دیگر در معناى أَللَّهُ أَکْبَرُ اینکه درباره‏ى نفى کیفیّت و چگونگى داشتن خداوند است، گویى گوینده‏ى آن مى‏گوید: خداوند بزرگتر و منزّه از آن است که توصیف کنندگان اندازه‏ى اوصافى را که او بدان متّصف است درک کنند، و کسانى که او را مى‏ستانید تنها به اندازه‏ى درک خویش مى‏ستایند، نه به اندازه‏ى عظمت و جلالى که او دارد. منزّه و بسیار بلند مرتبه است خداوند از اینکه ستایش کنندگان بتوانند او را آنچنان که هست توصیف کنند.


وجه دیگر در معناى أَللَّهُ أَکْبَرُ اینکه گویى گوینده‏ى آن مى‏گوید: خداوند بلندتر و بزرگوارتر، و از بندگانش بى‏نیاز است، و هیچ نیازى به اعمال مخلوقاتش ندارد.


معناى أَشْهَدُ أَنْ لا إِلهَ إِلاّ اللَّهُ، اعلام شهادت و گواهى دادن است، و شهادت جز با شناخت قلبى میسّر نیست، گویى مؤذّن مى‏گوید: آگاهى دارم که معبودى جز خداوند - عزّوجلّ - نیست، و تمامى معبودها جز خداوند - عزّوجلّ - باطل و نابود هستند، و با زبان به آگاهى درونى‏ام اقرار مى‏نمایم به اینکه: مسلّماً معبودى جز خداوند نیست، و شهادت مى‏دهم که هیچ پناهگاهى براى گریز از خداوند جز به سوى او نیست، و راه نجاتى از شرِّ هیچ بدْ رسان، و فتنه و آسیب هیچ آسیبْ رسان نیست، جز به وسیله‏ى خداوند.


معناى أَشْهَدُ أَنْ لا إِلهِ إِلاَّ اللَّهُ در بارِ دوّم این است: شهادت مى‏دهم که راهنمایى جز خداوند نیست، و من راهنمایى جز خدا ندارم، و خدا را شاهد مى‏گیرم بر اینکه گواهى مى‏دهم که معبودى جز خدا نیست، و نیز ساکنان آسمانها و زمینها و تمام فرشتگانى در آنها هستند و همه‏ى مردم و کوهها و درختان و جنبندگان و جانوران وحشى و هر تر و خشکى را که در آنها وجود دارد گواه مى‏گیرم که شهادت مى‏دهم که آفریدگارى جز خداوند نیست، و جز خداوند هیچ روزى دهنده و معبود و آسیب رسان و سود دهنده، و قابض و باسط، و عطا کننده و جلوگیرنده، و دفع کننده و راننده، و خیرخواه و کفایت کننده و بهبودى بخش، و به جلو اندازه و به تأخیر اندازه‏ى امور نیست، و خلق و امر تنها از آن اوست، و همه‏ى خیر و خوبى منحصراً به دست اوست. بلند مرتبه و منزّه است خداوندى که پروردگار عالمیان است‏


معناى أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ، که مؤذّن مى‏گوید این است: گواهى مى‏دهم که معبودى جز خداوند نیست، و حضرت محمّد (صلى الله على و آله و سلم) بنده و فرستاده و پیامبر و برگزیده و منتخَبِ اوست که خداوند او را همراه با هدایت خود و دین و آیین حقّ به سوى همه‏ى مردم فرستاد، تا برتمام ادیان چیره و غالب گرداند، هر چند مشرکان بدشان بیاید. و تمام پیامبران و فرستادگان و ملائکه و همه‏ى مردمانى را که در آسمانها و زمین هستند گواه مى‏گیرم که حضرت محمّد (صلى الله على و آله و سلم) سرور اوّلین و آخرین مى‏باشد.


و مؤذّن دربار دوّم أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللَّهِ در واقع مى‏گوید: گواهى مى‏دهم که هیچ کس جز به خداوند یگانه‏ى قهّار که از همه بندگان و خلائق بى‏نیاز است، به کس دیگر نیاز ندارد، و مسلّماً او حضرت محمّد(صلى الله على و آله و سلم) را به عنوان بشارت دهنده‏ى مؤمنان و بیم دهنده‏ى کافران و گناهکاران به اذن خود، به عنوان دعوت کننده‏ى همگان به سوى خود، و چراغ روشن براى هدایت مردم، به سوى آنان فرستاد، پس هر کس پیامبرىِ او را انکار نمود و نپذیرفت و به او ایمان نیآورده، خداوند - عزّوجلّ - او را وارد آتش جهنّم مى‏کند، در حالى که جاودانه و پیوسته در آنجا بوده و هیچگاه از آنجا به جاى دیگر منتقل نخواهد شد [یا: هرگز از آن جدا نخواهد شد].


معناى حَىَّ عَلَى الصَّلاةِ یعنى اینکه: بیایید به سوى بهترین اعمالتان و آنچه که پروردگار، شما را به سوى آن فراخوانده، و بشتابید به سوى آمرزش از جانب پروردگارتان، و خاموش نمودن آتشى که به واسطه‏ى گناهانتان افروخته‏اید، و آزاد نمودن خود از گرو گناهانتان، تا خداوند بدیهایتان را پوشانده، و گناهانتان را آمرزیده، و بدیهایتان را به نیکى‏ها مبدّل نماید، که او فرمانرواى با کرامت و بزرگوار و صاحب بخشش بزرگ است، و به ما جماعت مسلمانان اجازه داده که در خدمت و بندگى او و در محضرش وارد شویم.


معناى حَىَّ عَلَى الصَّلاة در بار دوّم یعنى اینکه: بپا خیزید به سوى مناجات با پروردگار و عرضه نمودن خواسته‏هایتان بر او، و با کلام او به او توسّل جویید، و آن را واسطه‏ى بین خود و او قرار دهید، و بسیار به یاد او قنوت و رکوع و سجود و خشوع و خضوع او بپردازید، و حوایج خویش را به [درگاه ]او ببرید، که خود اجازه اینها را به ما داده است.


معناى حَىَّ عَلَى الْفَلاحِ این است که در واقع مؤذّن مى‏گوید: رو آورید به سوى پایداریى [یا: مالى‏] که فنا و نیستى با آن نیست، و رهایى که هیچ گونه نابودى با آن نخواهد بود، و بیایید به سوى زندگانى‏اى که مرگى با آن نیست، و به سوى نعمت [معنوى‏]اى که نابود نمى‏گردد، و به سوى سلطنتى که زوال ندارد، و به سوى خوشحالى و سرورى که اندوهى همراه آن نیست، و به سوى اُنسى که هیچ احساس تنهایى‏اى با آن نیست، و به سوى نورى که هیچ تاریکى با آن نیست، و به سوى گشایشى که تنگى با آن نیست، و به سوى برافروختگى و شادمانى‏اى که پایان پذیر نیست. و به سوى توانگرى‏اى که هیچ نیازى به دیگران با آن نیست، و به سوى تندرستى‏اى که هیچ بیمارى با آن نیست، و به سوى سر افرازیى که هیچ ذلّت و خوارى با آن نیست، و به سوى قدرتى که هیچ ناتوانى با آن نیست، و به سوى کرامتى چه کرامت و بزرگواریى! بشتابید به سوى شادمانى دنیا و آخرت، و نجات آخرت و این جهان.


در بار دوّم حَىَّ عَلَى الْفَلاحِ مؤذّن در واقع مى‏گوید: از یکدیگر پیشى گیرید به سوى آنچه که شما را بدان دعوت نمودم، و به سوى کرامت بسیار و افزون، و منّت عظیم و نعمت بلند پایه و رستگارى بزرگ و نعمت جاودانى در جوار حضرت محمّد (صلى الله على و آله و سلم) در مقام صدق و راستى، نزد خداوندى که پادشاه مقتدر و تواناست.


معناى أَللَّهُ أَکْبَرُ این است که در واقع مؤذّن مى‏گوید: خداوند، بالاتر و بزرگتر است از اینکه احدى از مخلوقاتش از کرامتى که او براى بنده‏اش مهیّا نموده، آگاه باشند، آن بنده‏اى که او را پذیرا گشته و از او اطاعت نموده و او را شناخته و بندگى نموده و به یادش مشغول گردیده و نسبت به او محبّت ورزیده و با او اُنس، و به او آرام گرفته و بر او اعتماد نموده، و از او بیم و هراس داشته و به او مشتاق گشته و با حکم و قضاى او موافقت نموده و بدان خشنود باشد.


در بار دوّمِ أَللَّهُ‏أَکْبَر در واقع مى‏گوید: خداوند، بزرگتر و بالاتر و بزرگوارتر از آن است که احدى اندازه‏ى کرامت او نسبت به دوستان خویش و اندازه‏ى عقوبتش نسبت به دشمنانش، و اندازه‏ى گذشت و آمرزش و نعمتش را براى کسى که دعوت او و رسولش را پذیرفته، و اندازه‏ى عذاب و عقوبت و اهانتش را نسبت به کسانى که او را انکار نموده و نپذیرفته‏اند، بداند.


معناى لا إِلهَ إِلاّ اللّهُ این است که در واقع مؤذّن مى‏گوید: به واسطه‏ى فرستادن رسول، و رسالت و روشنگرى و دعوت او، حُجّت رساىِ خداوند بر مردم تمام شده است، و او بزرگتر از آن است که احدى از آنان بر او حجّت داشته باشند، پس هرکس دعوت او را بپذیرد، فوز و رستگارى و کرامت منحصراً براى اوست، و هرکس او را انکار نماید، براستى که خداوند از همه‏ى عالمیان بى‏نیاز است، و هم او زود حساب رس ترین مى‏باشد.
معناى قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ در اقامه این است: که وقتِ زیارت و دیدار و مناجات و برآورده شدن حوایج و نیل به آرزو و رسیدن و وصول به خداوند - عزّوجلّ - و به کرامت و عفو و خشنودى و آمرزشش فرا رسید.


شیخ جلیل ابوجعفر بابویه - رضوان اللّه علیه - مى‏گوید: راوى به خاطر تقیّه حَىَّ عَلى خَیْرِ الْعَمَل را ذکر ننموده، ولى در روایات دیگر، از امام صادق (علیه السلام) درباره‏ى معناى آن پرسیدند، حضرت فرمود: بهترین عمل همان ولایت است.


و در روایت دیگرى فرمود: بهترین عمل، نیکى کردن به حضرت فاطمه و فرزندان او(علیهم‏السلام) مى‏باشد.

منبع: کتاب: ادب حضور (ترجمه فلاح السائل)

نویسنده: علاّمه بزرگوار سیّد بن طاووس (ره)

یا علی

 
سیب‌سرخ‌60- غریبی‌آشنا       وبلاگم: ماه تابان من 

يکشنبه 2/8/1389 - 10:1 - 0 تشکر 244625

ای کاش موذن بوده ام

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.