شوشتری پس از دوران دفاع مقدس به واسطه سال ها حضورش در سطوح ارشد فرماندهی رده های مختلف سپاه، خاطرات زیادی از خود به جا گذاشته است.صدق و صفا و صمیمیت و مردم داری و عشق به مردم به ویژه محرومان و مستضعفان همه آن حرف ها و ناگفته هایی است که هم رزمانش درباره اش می گویند.حضور در سیستان و بلوچستان و فعالیت هایش برای وحدت آفرینی، او را شهید وحدت کرد.
نام و یاد او و نیز هم رزمش سردار محمد زاده امروز در سیستان و بلوچستان می درخشد و هیچ گاه مردمان خونگرم این دیار و این ملک، نام او را از یاد نخواهند برد و همواره با خاطرش به جان صفا خواهند داد.سردار مرتضی قربانی مشاور رئیس ستاد نیروهای مسلح و رئیس سازمان موزه دفاع مقدس کشور که در سال های دفاع مقدس حدود ۳ سال فرماندهی لشکر ۵ نصر خراسان را عهده دار بوده است در این گفت و گو خاطراتی از سردار نورعلی شوشتری می گوید.سردار قربانی اولین آشنایی اش را با شوشتری در عملیات طریق القدس عنوان می کند و می گوید: آن وقت فرمانده تیپ کربلا بودم در خاطرم هست او لباس نظامی پلنگی به تن و قدوقامت رشیدی داشت.
او با ۳۰۰ نیروی تحت امرش با یک گردان برای حضور در حساس ترین جبهه این عملیات آمده و قرار بود با دفع پاتک های دشمن آن محور را تثبیت کند این اولین آشنایی ام با او بود تا زمانی که من فرمانده لشکر ۵ نصر خراسان شدم و بر اساس شناختی که از شوشتری از زمان عملیات طریق القدس داشتم، او را به جانشینی لشکر منصوب کرد.قربانی در روایت خاطره ای چنین می گوید: در عملیات والفجر ۳ عراقی ها ۱۲ روز در محاصره ما بودند.
آن ها در شرایطی بودند که تسلیم نمی شدند و منتظر پشتیبانی بودند. آن جا شاهد بودم که شهید شوشتری با شجاعت علیه ۲ گروه عراقی وارد عمل شد و موفق هم بود پس از آن خود شوشتری برایم تعریف می کرد که «اسلحه کلت همراهم بود که فشنگ هایش تمام شده و دستم خالی بود که با سنگ به صورت عراقی ها می زدم تا توانستم از آن ها اسلحه به غنیمت بگیرم» شوشتری با مقاومت خود سرانجام توانست تعدادی از آن ها را به اسارت درآورد و معتقدم نحوه حضور عملیات شوشتری آن جا یک معجزه بود.سردار قربانی می افزاید: شوشتری در همین محور با فرمانده واحدهای عراقی سرهنگ جاسم( پسرخاله صدام) که آن جا در محاصره بودند به صورت تن به تن درگیر شد و با قنداقه اسلحه اش فک او را شکست. سرهنگ جاسم پس از آن به علت خونریزی در یکی از بیمارستان ها درگذشت. قربانی ادامه می دهد: پیش از آن درگیری و آن هنگام که سرهنگ جاسم ۱۲ روز در محاصره بود، صدام مدال شجاعت «رافدین» را که بالاترین نشان شجاعت عراق بود به همراه پست وزارت دفاع را به او از طریق بی سیم اعطا کرد که سرانجام توسط سردار شوشتری به درک واصل و مدال رافدین به مدال اسفل السافلین جهنم تبدیل شد و در واقع جاسم و صدام آرزوی افتخار را با خود به گور بردند.