تبیان، دستیار زندگی

ستاره های پولساز / نگاهی به فیلم توفیق اجباری.
فیلم سینمایی توفیق اجباری با دو جین ستاره های پرطرفدار سینما و تلویزیون می رود که رکورد فیلم اخراجی ها را در فروش سینمای ایران بشکند.
این فیلم که بدون تبلیغات چندانی شروع شد، روز به روز بر تعداد تماشاگرانش افزده شده و با گذشت ?? روز از اکران آن حدود 190میلیون تومان فروخته است، چیزی حدود 22 میلیون در روز.
به جز فیلم اخراجی ها، فروش روزانه فیلم های نسبتا پرفروش نیز بیش از 10 میلیون تومان در روز نبوده است که آن هم با گذشت مدتی از اکران، روزبه روز افت پیدا کرده است.
برخی از منتقدان سینما، فروش خوب توفیق اجباری را به فال نیک گرفته اند، اما گروهی دیگر بر این عقیده اند که فروش بالای چنین فیلم هایی نشان تسلط سلیقه تلویزیون بر سینما دارد وچهره های محبوب تلویزیونی گیشه سینما را نیز اشغال کرده اند.
بحث درباره علت های جذابیت چنین فیلم هایی در سینمای ایران مهم است و احتمالا می توان با پژوهش چنین علت هایی به راهی میان بر دست یافت که هم فیلم، ویژگی های هنری اش را حفظ کند و هم جذابیت های گیشه ای اش را.
با این همه برای ورود کارگردانانی چون محمدحسین لطیفی که فیلم های خوبی در کارنامه اش دارد، به چنین حوزه هایی نمی تواند توجیه مناسبی جز گیشه و فروش پیدا کرد. این روزها کارگردانان نام آورتری نیز به بازیگران پولساز سینمای ایران روی آورده اند و گلزار اگر چه چندان بازیگر خوبی نیست، اما بازیگر پولسازی به شمار می رود.
او در فیلم توفیق اجباری بخشی از زندگی گلزار بازیگر جوان و مردم پسند را مدنظر قرار داده است و با آگاهی از جذابیت گلزار در میان جوانان راهی در دل مخاطبان باز کرده است.
همزمان با نمایش فیلم، پخش خبری مبنی بر این که فیلم در خانه شخصی گلزار گرفته شده است، بر جذابیت های اثر افزود. علاقه مندان این ستاره جوان که یکی از چهره های پرطرفدار سینمای ایران است و نشریات زرد به زندگی او توجه ویژه نشان می دهند، به هوای آگاهی از زندگی شخصی اش به سینما کشانده است.
در توفیق اجباری، همسر محمدرضا گلزار به خاطر سوء تفاهم هایی که همیشه در زندگی اش با آن روبه رو بوده و بخش زیادی از آن به خاطر شهرت همسرش ایجاد شده است، او را ترک می کند.
این اتفاق با اتفاق دیگری همزمان می شود و دختر یکی از بستگان از خارج وارد ایران می شود و همین به سوء تفاهم ها دامن می زند تا در پایان داستان هر دو به اشتباه خود پی می برند و فیلم تمام می شود.
موضوع موضوعی تکراری و بسیار ساده است. کارگردان با روایتی خطی و سیاه و سفید و قرار دادن پایان خوش و قابل پیش بینی نشان داده است که در این فیلم دنبال چه نوع سینمایی بوده است.
لطیفی در این فیلم با انتخاب دو بازیگر امتحان پس داده تلویزیونی با همان شخصیت و همان طرز بیان تلاش کرده است که به جذابیت کار بیافزاید.
انتخاب محمدرضا گلزار به عنوان بازیگر و انتخاب بخشی از زندگی او نیز غیر از گیشه منظوری نمی توان برداشت کرد. هر چند کارگردان، طلاق را به عنوان موضوع محوری فیلمش اعلام می کند، اما موضوع محوری خود گلزار است.
لطیفی در این باره می‌گوید: "در سینما و درباره طلاق حواشی زیادی وجود دارد و هدف اصلی من از ساخته شدن "توفیق اجباری" این بود که کمی با مبحث طلاق در سینما شوخی کنم. ولی مرحله دوم خیلی برایم جدی بود و آن این که لزوم رعایت حرمت بچه‌های سینما را یک در قالب فیلم به تصویر بکشانم، چون درجامعه، شاید عموما مردم بروبچه‌های سینما را یک جور دیگر ببینند و ندانند که آنها می‌توانند اینقدر با حجب و حیا باشند و این کمتر قابل قبول باشد. با این ایده، من دوست داشتم یک شرایط خوشایندی را برای هویت این سینما ایجاد کنم تا رابطه مردم و گیشه سینما هم یک کم گرمتر شود و امیدوارم که توانسته باشم به این هدف نیز دست یابم."
او همان طور که می گوید تلاش کرده است حرمت محمدرضا گلزار را رعایت کند، اما همه فیلم و فیلمنامه و بازی ها در خدمت مطرح کردن گلزار به عنوان یک آدم بسیار خوب است.
با این وجود بازی گلزار در این فیلم چندان تعریفی ندارد و بیش از این که بازی اش مورد تو.جه قرار بگیرد، چهره او مورد توجه قرار می گیرد.
در کنار چهره جذاب گلزار او عوامل دیگری را نیز به خدمت می گیرد که عنصر تلویویون به عنوان یک عنصر شاخته شده در این فیلم بسیار مهم است. در این فیلم فرض بر این گرفته شده است که بیننده، بیننده تلویزیونی است.