همش بهش فکر میکنم کارم از صبح تا شب میشه فکر کردن بهش دلمو غم میگیره با خدا حرف میزنم میدونم که اون کمکم میکنه سعی میکنم بیشتر بخوابم اما اصلا خوابم نمیبره تقریبا تا صبح بیدارم گریه میکنم چند کیلو آب میکنم تا بیاد چون به خدا گفتم میدونم که میاد ،میاد و سکوتو میشکنه...