بسم الله الرحمن الرحیم
روز جمعه گذشته، مشاجره غیرعاقلانهای میان یك روحانی شیعه و یك روحانی اهل سنت از طریق یك كانال تلویزیونی صورت گرفت كه برای هر مسلمان عاقل و اهل درك و فهم بسیار تأسف بار بود. تأسف بالاتر اینكه این اقدام دیوانه وار تحت عنوان "مباهله" انجام شد و حتی شكل و قالب آن نیز با اجرای صیغه مباهله و به نوعی با صورت مباهله شرعی، و لابد به تقلید از مباهله مربوط به پیامبر اكرم و نصارای نجران همراه بود!
دقت در موضوع باصطلاح مباهله و مكان انجام آن و اهتمام بعضی دستگاههای تبلیغاتی و رسانهای جهان عرب به پخش مستقیم آن، پرده از ماهیت واقعی این رویداد استعماری برمیدارد و عمق فاجعهای كه در قلب جهان اسلام درحال رخ دادن است را نشان میدهد.
- یكطرف ماجرا یك باصطلاح روحانی شیعه كویتی است كه در لندن زندگی میكند و از دفتر خود در مركز انگلیس، ضمن خواندن خطبهای مفصل، صیغه باصطلاح مباهله را جاری میكند و طرف دیگر، كه یك روحانی سنی است، در استودیوی یك كانال تلویزیونی در قاهره همان صیغه را براساس اعتقاد خود به زبان میآورد. لندن كجاست؟ مركز قدیمیترین كشور استعماری كه در چند قرن اخیر مارهای فراوان و البته خوش خط و خالی برای ضربه زدن به اسلام در آستین خود پرورانده است. همهی بدعت گذاران و تفرقه افكنان و فرقه سازان و اهانت كنندگان به مقدسات اسلامی از سران بهائیت و وهابیت گرفته تا
سلمان رشدی مرتد به نوعی با دولت استعماری انگلیس مرتبط بودهاند و از انبان پرمكر و فریب آن تغذیه شدهاند. حضور این باصطلاح روحانی شیعه در لندن و اجرای صیغه مبالغه در دامان دولت استعماری انگلیس، برای همهی آشنایان با تاریخ استعمار، بسیار پرمعناست.
- قاهره نیز امروز مركز كشوری است كه دولت آن حدود 40 سال است كه آلت فعل آمریكا و صهیونیسم بین الملل است. با مرگ مشكوك جمال عبدالناصر، انورالسادات، كه مهره آمریكا و رژیم صهیونیستی بود، جای او را گرفت و بعد از یك نمایش به ظاهر ضد اسرائیلی، كه برای فریب افكار عمومی بود، به آمریكا رفت و قرارداد ننگین كمپ دیوید را در حضور
جیمی كارتر رئیسجمهور وقت آمریكا با مناخیم بگین امضا كرد، قراردادی كه به قول محمد حسنین هیكل، نویسنده و سیاستمدار پرآوازه مصری، كمر اعراب را شكست و آرمان فلسطین را به محاق برد، همان قراردادی كه امام خمینی در مخالفت با آن، فرمان قطع رابطه با دولت مصر را خطاب به وزارتخارجه جمهوری اسلامی ایران در اردیبهشت 1358 صادر فرمودند. بعد از آنكه سادات به جرم همین خیانت، به دست توانای ستوان خالد اسلامبولی، افسر رشید مصری، اعدام انقلابی شد، مهره دیگر آمریكا و صهیونیسم یعنی حسنی مبارك، حكومت مصر را دردست گرفت و اكنون نزدیك 30 سال است كه با صورت سازیهای فریبكارانه در شمایل انتخاباتهای تقلبی بر این كشور حكومت میكند و خود را رئیسجمهور مصر میداند و چون نوكر چشم و گوش بسته آمریكا و رژیم صهیونیستی است قرار است همچنان بر این مسند باقی بماند. در زیر سایه حكومت چنین موجود وابستهای طبیعی است كه یك شبكه تلویزیونی در اختیار چیزی به نام "مباهله" میان شیعه و سنی قرار بگیرد تا در جهت ضربه زدن به اصل اسلام عمل شود.
- موضوع مباهله، حقانیت و عدم حقانیت ابوبكر و عمر و عثمان و عایشه و حفصه بود. آن یكی به عنوان روحانی شیعه، مدتی هرچه خواست و توانست علیه خلفا و همسران پیامبر گرامی اسلام گفت و رسانههای افراطی طرفین و بوقهای تبلیغاتی دشمنان اسلام نیز مطالب او را با رنگ و لعاب منتشر كردند. این، همان شخصی است كه اخیراً اظهاراتش با واكنش رهبر معظم انقلاب حضرت آیتالله خامنهای مواجه شد و ایشان اعلام كردند اهانت به اصحاب و همسران پیامبر اكرم حرام است. علمای شیعه و سنی در ایران و كشورهای اسلامی نیز ضمن استقبال از فتوای رهبر انقلاب، اظهارات آن باصطلاح روحانی شیعه را محكوم كردند و بر ضرورت پرهیز از هر سخنی كه وحدت امت اسلامی را خدشهدار نماید تأكید نمودند. این شخص، علیرغم موج محكومیتی كه متوجه او و اظهاراتش گردید، متأسفانه وارد بازی جدیدی شد و روز جمعه گذشته در چیزی به نام مباهله شركت كرد و در اظهاراتی كه مستقیماً از یك شبكه تلویزیونی مصری پخش میشد از خدا خواست اگر ابوبكر و عمر و عثمان و عایشه و حفصه حق هستند او را دچار عذاب كند و اگر حق نیستند، آن باصطلاح روحانی سنی كه طرف مقابل وی میباشد را گرفتار عذاب نماید.
- در طرف مقابل نیز یك باصطلاح روحانی اهل سنت در برابر دوربینهای آن شبكه تلویزیونی مصری قرار گرفت و مشابه همین نفرینها را در جهت عكس به زبان آورد. مجری برنامه نیز كه چهرهای به ظاهر دینی داشت، این رویاروئی را بگونهای كارگردانی كرد كه بینندگان احساس كنند واقعاً نمایندگان دو جبهه كفر و دین در مقابل همدیگر قرار گرفتهاند و خدای متعال نیز منتظر است آنها همدیگر را نفرین كنند تا یكی از آنها را به قهر و عذاب خود گرفتار نماید و حقانیت آن دیگری را به اثبات برساند!
بدون آنكه نیاز چندانی به بررسی و تحقیق باشد، كاملاً روشن است كه این هر دو باصطلاح روحانی، با ورود به این بازی استعماری، و قبل از آنكه صیغه آنچه را كه مباهله نامیدهاند جاری كنند، گرفتار عذاب الهی شده بودند و نیازی به قهر و عذاب مجدد الهی ندارند. افرادی كه حتی از مختصر عقل و درك بی بهرهاند و نمیتوانند این واقعیت روشن را بفهمند كه در غوغای كم سابقه تفرقه افكنیها میان مسلمانان كه دستهای خائن قدرتهای شیطانی و استعماری و استكباری در كارگردانی این صحنهها كاملاً مشهود است ورود به مباحثی كه به اختلافات دامن میزند خواست دشمنان اسلام است، چه عذابی بالاتر از این میتواند سراغشان بیاید؟ اینان قطعاً آلت دست دشمنان اسلام هستند و با مزد و مواجب وارد این بازی شدهاند و آخرت خود را به باد دادهاند. و اگر از اینكه آلت دست شدهاند بی خبرند، علاوه بر آنكه با این كار آخرت خود را بر باد دادهاند دنیای خود را نیز نابود كردهاند.
اگر چند وقت دیگر خبر بیاید كه یكی از این دو ترور شدهاند و یا به مرگ مشكوكی جان باخته اند، نباید تصور شود كه رویداد عجیبی است، زیرا ترتیب دهندگان این بازی حتماً برای حلقههای بعدی آن نیز فكری كردهاند تا از این طریق عدهای را فریب دهند كه حق با آنهاست و طرف مقابل را نیز برای انتقام گرفتن و دفاع از خود تحریك نمایند و جنگ شیعه و سنی را اینجا و آنجا به راه بیاندازند و از آب گل آلود ماهی مقصود خود را بگیرند.
این بازی، حلقه جدیدی از توطئه دنبالهداری است كه از كتاب آیات شیطانی سلمان رشدی شروع شد و با كاریكاتورهای موهن علیه پیامبر اكرم ادامه یافت و به قرآن سوزی در آمریكا منجر شد و اكنون برنامه اینست كه اسلام را به دست خود مسلمانان به قربانگاه ببرند. برای مقابله با این توطئهها قبل از هر چیز هوشیاری خود مسلمانان لازم است و همزمان با آن، روشنگری علمای دین و صاحبان قلم و سخنوران صاحبنظر. بی تفاوتی در برابر این توطئههای استعماری بی اعتنائی به مسئولیتی است كه هر مسلمانی به حكم مسلمان بودن دارد. بنابر این، همه باید احساس مسئولیت كنند و با پرهیز از افراط و هوشیارانه در چارچوبهای شرع و منطق به وظیفه خود عمل نمایند.