چند روز پیش ایمیلی دریافت کردم با این مضمون که از این پس اهالی لندن میتوانند با تلکتروسکوپ بهطور زنده نیویورک را ببینند... این وسیله نوعی تلسکوپ است که لنزهایش زیر اقیانوس اطلس قرار دارند!!! خوب وقتی نجومی باشید و همچین چیزی بشنوید یا ببینید کمی!! تعجب میکنید...
البته به نظرم مطلب اینقدر عجیب هست که هرکسی ممکنه مشکوک بشه... پس کافیه واژهی انگلیسی تلکتروسکوپ را جستوجو کنید تا بفهمید ماجرا از چه قرار است... کاش همهمان هر ایمیل مشکوکی را درست بررسی میکردیم و همینجوری هرچیزی را برای همدیگه نمیفرستادیم... کاش کمی تفکر علمی داشتیم و هرچیزی را بهراحتی باور نمیکردیم... البته فرستادن چنین ایمیلهایی شاید باعث بشه بعضیها به دنبال حقیقت ماجرا بروند و به اشتباه نیفتند... اما وقتی متن ایمیل اشتباهات علمی داشته باشد، برعکس ممکن است خیلیها که حوصلهی بررسی ندارند یا خیلیها که فکر میکنند هرچه در اینترنت و ایمیل میخوانند از هر نظر درست و قابل اعتماد است، را به اشتباه بیندازد... خوب بگذریم، حالا بخوانید ماجرای این تلسکوپ عجیب را:
تلکتروسکوپ (یا آنطور که گاهی به آن اشاره میشود: الکتروسکوپ) برخلاف تصور برخی و ادعای این ایمیل اصلاً پدیدهی جدیدی نیست. تلکتروسکوپ نخستین پیشنمونهی غیرکاربردی (مدل مفهومی یا کانسپچوال) سیستم تلویزیون یا ویدئوفون بود. در قرن نوزدهم از این واژه برای اشاره به سیستمهای علممحور دیدن از راه دور استفاده میشد.
این نام و مفهومش کمی پس از اختراع تلفن در سال ١٨٧۶ میلادی به واقعیت پیوست و ایدهی اصلی آن نیز از رونوشت از راه دور بر روی کاغذ به تماشای زندهی تصاویر از دوردست تبدیل شد
واژهی تلکتروسکوپ را نخستینبار لویی فیگو، نویسنده و ناشر فرانسوی، در سال ١٨٧٨ به کار برد تا اختراعی را، که بهاشتباه واقعی فرض شده و باز بهاشتباه به الکساندر گراهام بل نسبت داده شده بود، برای مردم شرح دهد.
احتمالاً چاپ مقالهای با عنوان «الکتروسکوپ» در نشریهی خورشید نیویورک (نیویورک سان) فیگو را به اشتباه انداخته بود. این مقاله شرحی بود بر اختراعی از دانشمندی مطرح و عالیمقام که اجازه نداشتند نامش را فاش کنند. او دستگاهی اختراع کرده بود که با آن مردم در هرکجای دنیا میتوانستند هرکس و هرچیز را هرلحظه ببینند. بر اساس این مقاله از آن پس تاجران میتوانستند تصویری از کالای خود را برای خریداران ارسال کنند، تصاویری از نسخههای کتابها و اشیای مهم موزهها را میشد برای تحقیق در اختیار پژوهشگران گذاشت، و در صورت ترکیب این وسیله با تلفن میشد کنسرتها و تئاترها را بهطور زنده برای مردم پخش کرد!
درواقع، وسیلهی تخیلی شرحدادهشده در این مقاله هیچ ربطی به اختراع دکتر بل و دستیارش واتسون تینتر نداشت. ابزار اختراعی آنها فوتوفون (تلفن نوری) نام گرفته بود که درواقع اساس و پایهی ارتباطات با فیبر نوری در امروز بوده است. بل و واتسون در سالهای ١٨٨٠ و ١٨٨١ برای این اختراع مرزشکن خود جوایز بسیاری دریافت کردند.
به هر حال، واژهی تلکتروسکوپ در میان مردم پذیرفته شد و حتی دستمایهی کار نویسندگان و پژوهشگران بسیاری ازجمله مارک تواین شد. این کارها اثرت بسیاری بر عموم مردم داشت. اما اینها هیچکدام سیستم واقعی تلویزیون نبود. اما سرانجام در آغاز قرن بیستم جای این واژه را واژهی آشنای «تلویزیون» گرفت.
و اما ماجرای تلکتروسکوپ لندن-نیویورک:
این تلکتروسکوپ دنیای نوین البته فقط نامی بود برای یک چیدمان هنری که پل سنت جورج در سال ٢٠٠٨ میلادی آن را اجرا کرد که برقراری ارتباطی تصویری بین دو شهر لندن و نیویورک هدف و موضوع آن بود. این اثر هنری مجموعهای بود از چیدمانهای ویدئویی تعاملی (اینتراکتیو) بین دو شهر لندن و نیویورک در فضای خارجی که بهصورت یک تلکتروسکوپ خیالی اجرا شده بود.
بر اساس داستان پشت این ایده، گفته شد که این دو دستگاه غولپیکر را تونلی به هم وصل میکند که از میان اقیانوس اطلس میگذرد؛ همانطور که پدر پدربزرگ خیالی و ساختگی پل، یعنی الکساندر ستانوپه سنت جورج، آرزو داشته است.
اما درواقع در این اثر هنری از دو دوربین ویدئویی استفاده شد که با استفاده از اتصال ویپیان (VPN) درحقیقت تونلی مجازی زیر اقیانوس اطلس ساخته بودند. مردم در دو سوی این اثر (یعنی در لندن و نیویورک) درواقع تصویر زندهی یکدیگر را میدیدند.
منبع: http://en.wikipedia.org/wiki/Telectroscope
برگرفته از وبلاگ شادبانو
وبلاگ خانم شادی حامدی آزاد