بر اساس تعریف کتاب فرهنگ جامع روانشناسی-روانپزشکی دکتر پورافکاری Self-consciousness و Self-awareness دو واژه معادل به معنای خودآگاهی می باشند.
خودآگاهی در این کتاب به معنای حالت وقوف و آگاهی به وجود خود، و به مفهوم ارزیابی عینی اما آزاد و پذیرا از ماهیت شخصی واقعی تعریف شده است.
این اشتباه رایجی است که ناشی از ترجمان انگلیسی به فارسی است.
طبق تعریف دکتر جان گاورن (2007)، دکترای روانشناسی اجتماعی از دانشگاه تاوسون، Self-awareness موقتی است-- که بر حسب زمان و موقعیت های گوناگون تغییر می کند (به طور مثال، اگر شما شخصی را بر روی صحنه برده و با شنوندگان مواجه کنید، آنها Self-aware خواهند شد). Self-consciousness صفت شخصیتی ثابت تری است-- بعضی از افراد،صرفنظر از موقعیت بیشتر از دیگران Self-conscious هستند.
Self-awareness is temporary -- it changes over time and across situations (e.g., if you put someone on a stage in front of an audience, they will become self-aware). Self-Consciousness is a more stable personality trait -- some people are more self-conscious than others, regardless of the situation.
از این تعریف بر می آید که Self-awareness در واقع به نوعی خودآگاهی بوده و Self-consciousness نوعی خود شناسی است.
بر این مبنا آزمون خود شناسی که در سال 1975 توسط
فنیگستین، شِیِر و باس ساخته و هنجار شده است ارائه می گردد.
(آزمون خودشناسی در ایران هنجار نشده که توسط اینجانب به عنوان پایان نامه در دست هنجاریابی در ایران است)