تلویزیون اسرائیل در نشان دادن مشکلاتی که سربازانشان در جنگ با آن روبرو بودند، از هم سبقت می گرفتند. در یکی از برنامه ها، مهمان دعوت شده، افسری از تیپ «گولانی» به نام «ایئان آیخنر» بود که در جنگ، دستش قطع شده بود. سخنان او حیرت و شگفتی را به ارمغان می آورد. پس از این که مجری از وی پرسید: «چه شد که دستت قطع شد؟»
وی چنین جواب داد: «جنگ بسیار سختی را تجربه کردیم. وقتی وارد حومه شهر«بنت جبیل» می شدیم، تعدادمان بسیار زیاد بود. من پشت یک درخت موضع گرفتم تا سربازان لشکر را پوشش دهم و در ضمن، با دوربین تفنگم برخی خانه ها را زیر نظر داشتم تا هر گونه تحرک نیروهای حزب الله را رصد کنم. در جست و جوهایم، سه نفر از نیروهای حزب الله را دیدم که داشتند آرام وآهسته به سمت ما می آمدند تا سربازانمان را غافلگیر کنند. در وهله ی اول به نظرم آمد که آن ها هدف های بسیار آسانی هستند، اما همین که خواستم به طرف آن ها تیراندازی کنم، ناگهان با مردی سوار بر اسب وشمشیر به دست مواجه شدم که ضربتی با شمشیر به من وارد کرد و از نظر دور شد. من خیلی آشفته و وحشت زده بودم.»
مجری با شگفتی پرسید:«واقعا آن ها با شمشیر می جنگیدند؟»
افسر ویژه تیپ گولانی جواب داد:«بله! حتی بعضی از سربازان به من گزارش دادند که تک سواری با اسبی تندرو، آن ها را دنبال می کرد و آن چنان سریع می گذشت که نمی توانستند او را هدف قرار دهند.»
مجری با حیرت گفت: «من نمی توانم قانع شوم. چه گونه ممکن است اسب وشمشیر بر سلاح های مدرن پیروز شوند؟»
به نقل از ماهنامه امتداد