• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن سياسي > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
سياسي (بازدید: 681)
پنج شنبه 15/7/1389 - 8:36 -0 تشکر 239009
گفتگو با محسن رضایی

هفته نامه پنجره : گفت‎و‎گوی ما با محسن رضایی در آستانه هفته دفاع مقدس انجام شد. دفاع مقدسی كه هر جا نامی از آن برده می‌شود، محسن رضایی از جمله اولین چهره‎هایی است كه در ذهن مردم كشور ما نقش می‌بندد. فرمانده جوان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در روزهای دفاع مقدس، این روزها در میان‎سالی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام است.

 زمانی‎كه از او خواستیم تا جلسه را با خاطره‌ای از دوران دفاع مقدس متبرك كند، داستان جوان همدانی را تعریف كرد كه می‌خواست با اختراع عجیب خود، خطوط نظامی عراق را نابود كند:

« یك روز اطلاع دادند كه برادری از سپاه همدان، بمب چند تنی ساخته كه توسط موشك‎های كاتیوشا حمل می‌شود و مدعی است كه این بمب به‎دلیل قدرت بالا می‌تواند خطوط نظامی دشمن را نابود كند. آقای‎هاشمی این حرف را باور كرده بود. من و آقای رفیق‎دوست در قرارگاه بودیم كه آقای‎هاشمی به رفیق‎دوست مأموریت داد كه برای امتحان این بمب برود. بمب اختراعی را به موشك‌های كاتیوشا بسته و برای آزمایش، شلیك كرده بودند. بمب پس از شلیك، مقادیری به‎صورت عمودی، بالای سر شلیك‎كنندگان به آسمان رفته بود و سپس به سمت خود همان آزمایش‎كنندگان برگشته بود. طوری‎كه آقایانی كه آن‌جا بودند هر كدام به دنبال سر پناهی برای حفاظت از جان خود، به این طرف و آن طرف می‌دویدند. همین شهامت‌ها بود كه امروز موشك‌های برد بلند ایران به یك نیروی بازدارنده تهدیدات تبدیل شده است.»

سوال: همان‎طور كه می‌دانید مردم ما از ابتدای انقلاب با انواع و اقسام تحریم‎ها و فشارهای اقتصادی روبه‎رو بوده‎اند. ارزیابی شما به‎عنوان فردی كه در كوران حوادث ابتدای انقلاب و دوران دفاع مقدس، وظیفه خطیر فرماندهی نیروهای بسیج و سپاه را بر عهده داشته‎اید، از میزان موفقیت این تحریم‎ها چیست؟

پاسخ: در یك دسته‎بندی كلی، ما از ابتدای انقلاب تاكنون با چهار گروه از تحریم‎ها مواجه بوده‎ایم. اولین تحریم‎ها بلافاصله پس از پیروزی انقلاب شكل گرفت و برخی از اموال ملت ایران توسط دولت آمریكا بلوكه شد. بعضی از دارایی‌های ایران كه تا 12 میلیارد دلار هم ارزیابی می‌شود، توسط آمریكا مصادره و حتی مصرف شد. برخی تجهیزات نظامی هم بود كه پول آن پرداخته شده بود، نظیر هواپیمای اف 16 و حتی چندین ناو و برخی قطعات یدكی كه هیچ‎گاه به ما داده نشد. حتی در دوران جنگ كه ما احتیاج مبرمی به آن‎ها داشتیم. متأسفانه در آن زمان دولت موقت و آقای بازرگان در دام آمریكایی‎ها افتادند و در حالی‎كه ایران باید برای اجرایی شدن خیلی از قراردادها پافشاری می‌كرد، ما شاهد این بودیم كه در برخی اوقات، خود دولت موقت، یك‎طرفه این قراردادها را لغو  و با این كار، آرزوهای آن‎ها را برآورده می‌كرد. احتمالا دولت موقت تصور درستی از یك كشور انقلابی نداشت. چون داشتن یك نیروی نظامی قوی برای دفاع در مواقع لزوم، از بایسته‌های یك انقلاب تازه تأسیس است.

در دوران دفاع مقدس با گروه دوم تحریم‎ها مواجه شدیم كه آمریكا، اروپا و ژاپن همراه با استرالیا و كانادا كه در حقیقت مجموعه كشورهای غربی و پیروان آن‎ها بودند، ما را در تحریم اقتصادی قرار دادند. از سیم خاردار گرفته تا برخی تسلیحات و برخی قطعات یدكی. این تحریم‎ها پا به پای جنگ تا هنگام پذیرش قطعنامه با ما بودند. برخورد ایران با این تحریم‎ها در مجموع خوب بود. ما توانستیم از طریق برخی كشورها همانند سوریه، كره شمالی، لیبی و بعضا چین، برخی از سلاح‌ها و مهمات مورد نیاز جنگ را تأمین كنیم. از راه‎های مختلفی هم توانستیم مواد غذایی و سوخت را فراهم آوریم. بنابراین مایحتاج نظامی و غیرنظامی كشور تأمین می‌شد.

سوال: ضمن آن‎كه همان تحریم‎ها باعث شد كه كارهای مثبتی در زمینه خودكفایی و افزایش اعتماد به نفس انجام شود.

پاسخ: بله، موفقیت‎هایی كه امروز در زمینه خودكفایی تسلیحات نظامی به آن دست یافته‎ایم، از موشك گرفته تا دیگر انواع سلاح‎های دفاعی، برخاسته از همان اعتماد به نفسی است كه از زمان جنگ آغاز شد. در اواخر جنگ، طوری شده بود كه قادر بودیم خیلی از مایحتاج نظامی خودمان را با دست خودمان بسازیم. در حالی كه در اوایل جنگ مجبور بودیم نیازهای خود را از ذخایر محدود قبل از انقلاب یا خرید از كشورهای دیگر تأمین كنیم. ماشین جنگی ایران، اواخر جنگ راه افتاد اما محصول نهایی خود را بعد از جنگ داد. بنابراین ما در زمینه‌های دفاعی از فرصت تحریم در دوران جنگ خوب استفاده كردیم.

سوال: در حوزه اقتصادی چطور؟ آیا همان‎طور كه در جنگ موفق بودیم، در حوزه اقتصاد هم موفق عمل كردیم؟

پاسخ: بنده معتقدم در حوزه اقتصاد خوب عمل نشد. این روزها البته بعضی‌ها مدعی هستند كه توانسته‎اند، اقتصاد جنگی را خوب اداره كنند. مثلا مایحتاج مردم را تهیه كرده‌اند تا دچار قحطی نشوند. هر چند این گام مثبتی بود، ولی برخلاف بخش نظامی كه ما توانستیم تولیدات خوبی داشته باشیم، این پیشرفت در بخش غیرنظامی مشاهده نشد. پشت جبهه‌ها بیشتر به توزیع عادلانه مصرف پرداخته شد، حتی به توزیع عادلانه فرصت‎ها و تولید عادلانه پرداخته نشد. بیشتر به توزیع عادلانه درآمدهای نفتی و مصرف عادلانه اكتفا شد. لذا مدیران اقتصادی دوران دفاع مقدس نتوانستند از انگیزه فراوانی كه در مردم بعد از انقلاب فراهم آمده بود، از روحیه جهادی و انگیزه مبارزه با متجاوزین و اشغالگران، بهره‌ای در تولید و رونق اقتصادی ببرند و به‎خوبی از آن استفاده كنند.

 اگر هم مردم را شریك می‌كردند، می‌گفتند بیایید به جبهه‌ها كمك كنید و مردم همان دارایی‌های خود را با جبهه‌ها تقسیم می‌كردند. در حالی كه می‌توانستند با این انگیزه قوی كه در مردم انقلابی آن زمان وجود داشت، یك جهاد اقتصادی در پشت جبهه‌ها به‎وجود آورند. خود جنگ ایران با آن ابعادی كه داشت، می‌توانست انگیزه بسیار خوبی برای سوق دادن مردم به سمت كار و تلاش و نوآوری و خلاقیت باشد تا توسط آن اقتصاد ایران یك جهش بسیار بلندی بكند؛ اما متأسفانه این‎طور نشد. بنابراین ما این انتقاد را به دولت‎های زمان جنگ داریم كه از انگیزه فراوان و عرق ملی مردم ایران كه در زمان جنگ تحریك شده بود، آن‎چنان كه در جنگ استفاده شد، در پشت جنگ و در عرصه اقتصاد استفاده نمی‌كردند.

سوال: به‎نظر می‌رسد دولت‌های آن دوران بیشتر به فكر جلوگیری از نارضایتی مردم و ممانعت از وارد آمدن فشار جنگ بر مردم بودند.

پاسخ: ببینید، همان‎طور كه ما توانستیم نیروهای عظیمی را به جبهه بفرستیم، می‌توانستیم نیروهای عظیم‎تری را در عقب جبهه به عرصه اقتصاد و تولید و فن‎آوری و گسترش اقتصاد بكشانیم. اما متأسفانه آن‎ها اقتصاد را دولتی كرده بودند و این اقتصاد دولتی، قدرت بسیج مردم در صحنه را نداشت. دولت باید سیاست‎های اصل 44 را همان موقع پیش می‌گرفت. رونق اقتصادی و گسترش تولید را باید همان زمان به‎وجود می‌آورد. مردم در كنار انگیزه‌های مادی‎گرایانه‌ای نظیر سود اقتصادی، از انگیزه‌های قوی‎تری نظیر دفاع از كشور و میهن برخوردار بودند. باید این انگیزه را كه مردم انقلابی در جبهه‌ها می‌آمدند و جان خود را برای انقلاب و میهن اسلامی می‌دادند، از صحنه‌های نبرد به عرصه اقتصاد می‌بردیم، اما مدیران ما نتوانستند. این انگیزه انقلابی در سطح نیروی كار مردم تحریك نشد و از آن برای پیشرفت كشور و توسعه اقتصاد استفاده نكردند.

سوال: دلیل این كار چه بود؟

پاسخ: اولا مدیران و مسئولان كشور عقیده‌ای به بازار و بخش خصوصی و تولید ثروت نداشتند و آن را یك اقدام ضد‎ارزشی می‌دانستند؛ ثانیا تجربه هم نداشتند.

سوال: البته این حرف جدیدی به‎نظر می‌رسد. درگیر كردن مردم در اقتصاد با استفاده از انگیزه‌های انقلابی و بدون توجه به عامل سود. آیا تجربه‌ای هم در دنیا در این خصوص سراغ دارید؟

پاسخ: موفق‎ترین كشوری كه توانسته از جنگ برای تحول اقتصادی كشورش استفاده كند، آلمان است. در حقیقت قدرت فعلی اقتصادی آلمان ناشی، از به‎كارگیری اقتصاد آن كشور در جنگ و به‎كارگیری انگیزه‌ای حماسی در اقتصاد و تولید آن كشور است. مردم آلمان در زمان جنگ جهانی دوم، دو قسمت شده بودند؛ یا در جنگ حضور فیزیكی داشتند یا این كه در پشت جبهه‎ها، صنعت و اقتصاد آلمان را پشتیبان جنگ كرده بودند. بخشی با ساخت تجهیزات جنگی و بخشی با افزایش تولید. یا تولید ملی را بالا می‌بردند تا بتوانند جنگ را اداره كنند یا این‌كه مستقیما نیازهای جنگ را تأمین می‌كردند. اگر بعد از جنگ جهانی دوم اقتصاد آلمان توسعه یافت، به این دلیل بود كه در زمان جنگ، واحدهای اقتصادی آن، با انگیزه دفاع از كشور، تولیدات خود را ساماندهی كرده بودند.

 این بنگاه‎ها در دوران جنگ تقویت شدند و پس از جنگ به‎سرعت اقتصاد آلمان را پیشرفته كردند و در شمار قدرت‎مندترین اقتصادهای اروپا قرار گرفتند. آن‎ها حتی در دوره‌ای كه درهای اقتصاد خود را بستند، باز هم بخش خصوصی خود را محور اقتصاد قرار دادند. ما هم می‌توانستیم حضور بخش خصوصی در دوران دفاع مقدس را با انگیزه دفاع و با انگیزه جهاد اقتصادی تقویت كنیم اما بالعكس شد. نه تنها این كار را نكردیم بلكه بسیاری از نهادهای مردمی كه با این تفكر انقلابی ایجاد شد، مانند جهادسازندگی را در پایان جنگ در وزارت كشاورزی ادغام كردیم. در حالی كه باید چندین جهاد سازندگی دیگر به خود مردم واگذار می‌شد كه حتی به رقابت با وزارت كشاورزی بپردازند.

خود سپاه و جهاد سازندگی به‎عنوان نهادهای انقلابی در رقابت با نهادهای سنتی پدید آمدند. اتفاقا ویژگی آن‎ها مردمی بودن و غیردولتی بودن آن‎ها بود. اما آن‎طوری كه این نهادهای انقلابی توانستند مردم را در جنگ بسیج كنند، دولت‎مردان ما نتوانستند، مردم را در عرصه اقتصاد درگیر كنند. این حرف البته جدید زده می‌شود، اما ایرادی است قدیمی كه همان موقع هم بیان می‌شد. ولی ما به‎دلیل جلوگیری از برداشت‌های سیاسی آن‎ها را در دل خود نگه داشته‎ایم.

سوال: احتمالا نظر آن‎ها این بوده كه اگر مردم بخواهند با انگیزه‌های سودمحور وارد جنگ بشوند، ممكن است به دلیل تلاش برای منفعت‎جویی بیشتر، برای مردم ایجاد مشكل كنند كه البته نگاه شما برای انگیزه حضور، متفاوت است.

پاسخ: مشكل همین بود كه این دوستان حضور در اقتصاد را فقط با انگیزه سود می‌دیدند وگرنه می‌شود سود را در كنار انگیزه‌های ملی مطرح كرد. مثلا تیمی كه همین امروز در تركیه بر سر كار است، از همین راهكار استفاده از انگیزه‌های میهنی در عرصه اقتصاد فعالیت می‌كند. مسئولین اقتصادی آن‎ها همان‎طور با فعالان عرصه اقتصاد تركیه صحبت می‌كنند كه ما در زمان جنگ با نیروهای بسیجی خودمان صحبت می‌كردیم. اما نخبگان ما هنوز به این نتیجه نرسیده‌اند كه بیرون كردن فقر و فساد و تبعیض و عقب‎ماندگی از كشور كمتر از آزادسازی خرمشهر نیست. هنوز اقتصاد را از زاویه مادی‎گرایانه و سود می‌بینند. كارآفرینی را از زاویه ثروت‎مندی می‌بینند و ثروت را ضدارزش می‌دانند. در حالی كه كارآفرین می‌تواند یك سرباز میهن باشد.

یك فرمانده جهاد مقدس اقتصادی كه هدفش ارتقای توانمندی ایران در عرصه جهانی و توسعه و گسترش و ساختن یك تمدن بزرگ در ایران است. قبول كنیم كه اگر قرار است فرهنگ انقلاب اسلامی توسعه یابد، با حرف زدن صرف نمی‌شود الگو سازی كرد یا سایر كشورها را با خود همراه كرد. ما باید به صراحت اعلام كنیم كه به دنبال یك قدرت بزرگ علمی - اقتصادی مبتنی بر فضیلت‎های انقلاب اسلامی هستیم. بنابراین برای آن كه در منطقه، حرف‎مان خریدار داشته باشد و به‎عنوان كانونی تأثیر‎گذار شناخته شویم، در شرایط فعلی نیازمند یك اقتصاد مقاومتی و جهادی هستیم. البته من از ایستادگی منطقی مسئولان كشور به‎ویژه آقای رییس‎جمهوری در سازمان ملل تشكر می‌كنم و صحبت‌های آقای اوباما را شتابزده و نسنجیده می‌دانم.

سوال: این موضوعی است كه ما هم در مورد آن سئوال داریم و خواهیم پرسید. از موضوع دور نشویم؛ شما دو گروه از تحریم‎ها را برشمردید. بقیه تحریم‎های غرب علیه ایران را چطور دسته بندی می‌كنید؟

پاسخ: بله، گروه سوم تحریم‎ها پس از دوران دفاع مقدس باز هم از سوی آمریكا با هدف منع سرمایه‎گذاری انجام شد و تقریبا به مدت 15 سال و تا سال 84 به طول انجامید. این تحریم‎ها در دوران بیل كلینتون به قانون داماتو معروف شد كه سرمایه‎گذاری بیش از 20 میلیون دلار در ایران را منع كرده بود و هیچ آمریكایی حق تجارت با ایران در مسائلی نظیر فن‎آوری را نداشت كه البته عمده كشورها در این زمینه با آمریكا همكاری نكردند. دیگرانی هم كه در ظاهر با آمریكایی‌ها همكاری می‌كردند در عمل آن‎ها را تنها می‌گذاشتند.

 در این تحریم، آمریكایی‌ها كمتر از دوران دفاع مقدس، توانستند همراهی سایر كشورها را جذب كنند. ایران هم روش‌های جدیدی را پیش گرفت و با ایجاد رابطه با اروپا این تحریم‎ها را كمرنگ كرد. امثال شركت‎های فرانسوی در شكستن تحریم‎ها ورود پیدا كردند. بقیه اروپایی‌ها هم آمدند. به دنبال آن‎ها برخی شركت‎های آمریكایی هم آمدند و در نتیجه، تحریم ناكارآمد شد. اما امروز ما با دسته چهارم تحریم‎ها مواجه هستیم كه در حقیقت شدیدترین تحریم‎هایی است كه كشور از ابتدای انقلاب تاكنون با آن روبه‎رو بوده است.

 سوال: چه تفاوتی باعث شده كه شما تحریم‎های اخیر را شدیدترین تحریم علیه ایران بدانید؟

 پاسخ: چون اولا چین و روسیه برای اولین بار به این تحریم‎ها پیوستند. از طرف دیگر، آمریكا و اروپا تحریم‎های مضاعفی را علاوه‎بر تحریم‎های شورای امنیت اعمال كردند. نكته سوم هم این كه برای اولین بار است كه ایران از سوی شورای امنیت تحریم می‌شود. این سه ویژگی همگی جدید هستند. بنابراین گروه چهارم تحریم‎ها گسترده‎تر و شدیدتر از تحریم‎های پیشین است. نكته دیگری كه در كالبد‎شكافی تحریم‎ها باید به آن اشاره كرد، این است كه در تحریم‎های پیشین، محور اصلی برخورد آمریكا با ایران، امنیتی و نظامی؛ از جمله حمایت از شورش‎های داخلی، تهدید نظامی و ایجاد جنگ یا دیپلماسی بود. در حقیقت از تحریم‎ها در كنار سایر راهكارها به‎عنوان عنصر پشتیبان و تقویت‎كننده استفاده می‌شد.

 اما در حال حاضر محور برخورد غرب با ایران، جنگ اقتصادی از طریق تحریم‎های اقتصادی است و از ابزار دیگر نظیر دیپلماسی یا عملیات نظامی قرار است به‎عنوان پشتیبانی از تحریم‎ها استفاده شود. من هم به جنگ نرم معتقدم و حوادث سال گذشته را جنگ نرم استكبار علیه انقلاب می‌دانم، اما این جنگ نرم مقدمه رویارویی اصلی ما با آمریكا بود. رویارویی اصلی ما در جبهه اقتصاد است. این را قبلا پیش‎بینی كرده بودم؛ به همین خاطر هم بعد از جنگ رشته اقتصاد را برای ادامه تحصیل انتخاب كردم، چون پیش‎بینی می‌كردم كه جنگ بعدی ما در حوزه اقتصاد و فرهنگ خواهد بود.

سال‎هاست كه من منتظر این بودم كه یا از داخل با بحران اقتصادی و فرهنگی مواجه شویم یا از بیرون، بحرانی از این جنس به ما تحمیل شود. از داخل شروع كردند، موفق نشدند. امروز جنگ تحمیلی اقتصادی شروع شده است. جنگی كه حداقل پنج سال ادامه خواهد داشت و ممكن است به 10 سال هم برسد. البته همان‎طور كه ما جنگ 20 ساله را در هشت سال تمام كردیم، این‌جا هم می‌توانیم تحریم‎های 10 ساله آمریكا را ظرف چند سال به اتمام برسانیم. شرط اصلی این كار، بسیج گسترده مردم و نخبگان است. این دیگر بستگی به مدیریت اجرایی كشور دارد كه آیا می‌تواند از توانایی ملی كشور برای از بین بردن تحریم‎ها، به نحو مطلوب استفاده كند یا خیر.

 سوال: به‎نظر می‌رسد كه آمریكا و غرب این بار با تمام قوا آمده‎اند؟

پاسخ: شكی نیست كه آمریكایی‌ها این بار آمده‌اند تا یك جنگ اقتصادی را به ما تحمیل كنند و امید زیادی به آن بسته‎اند. ما هم باید پاسخی اقتصادی به آن‎ها بدهیم. لازمه آن یك جهاد اقتصادی مقدس است. در این جهاد اقتصادی دیگر سود به تنهایی نمی‌تواند انگیزه اصلی باشد. انگیزه‌های بالاتری هم وجود دارد. اگر تأكید می‌كنیم كه در زمان جنگ، تزریق انگیزه‌های جهادی به صحنه اقتصاد راحت‎تر می‌توانست صورت بگیرد، به این دلیل بود كه مردم در آن زمان شاهد بودند كه تمام دنیا درها را به روی ما بسته و حتی سیم خاردار به ما نمی‌دادند. متأسفانه دولت‎مردان ما در آن زمان به دلیل اشتباه نگاهی كه به اقتصاد داشتند، نقش مردم را كمرنگ‎تر و نقش دولت را بیشتر كردند. یعنی برعكس عمل كردند. این بار دیگر نباید اشتباه بكنیم. باید تحریم را تبدیل به فرصتی برای به صحنه آوردن مردم كنیم.

 حال كه باز دوباره درها به روی ما بسته شده، چرا اعلام جهاد مقدس اقتصادی ندهیم؟ چرا انرژی مردم را در اقتصاد، آزاد نكنیم؟ چرا همان‎طور كه مقام معظم رهبری فرمودند، دستیابی به اقتصاد مقاومتی را به‎عنوان خط مشی اساسی كشور تعریف نكنیم؟ ایشان رهنمود می‌دهند، اما این دولت و مجلس است كه باید، برای این رهكردها قانون بنویسند و آن را اجرایی كنند. حتی خودشان دست بالا بزنند و كاری كنند كه مردم، جدیت آن‎ها را برای ایجاد تحول اقتصادی ببینند. ما قرار است در این زمینه هم پوزه آمریكا را به خاك بمالیم، بنابراین برای ورود انگیزه جهادی به اقتصاد، بهترین فرصت را داریم. اقتصاد مقاومتی می‌تواند تبدیل به یك مانیفست و یك منشور كامل برای خروج اقتصاد از اقتصاد دولتی و بسیج بخش خصوصی و تعاونی بشود.

 سوال: ملزومات دستیابی به اقتصاد مقاومتی و تغییر نگاه سودمحورانه اقتصاد به تكلیف‎محوری و روحیه جهادی چیست؟

پاسخ: ما باید در محیط اقتصاد، فرهنگ‎سازی كنیم. این در زمان جنگ تجربه شده. بعد از جنگ هم فرهنگ جهادی در تجربیات موفق ما وجود داشته است. مشكلی كه در دانشگاهیان و روحانیون امروز دیده می‌شود این است كه در زمینه فرهنگ‎سازی ضعیف عمل كرده‎اند. سیاسیون همیشه در نزدیكی انتخابات برای رای جمع كردن، سراغ تحریك عواطف می‌روند. اما دولت‎مردان ما متأسفانه قادر نیستند كه از عواطف مردم برای جهادی كردن عرصه كار و فعالیت استفاده كنند. این فرهنگ‎سازی، فرمول و معادلاتی دارد كه در دوران جنگ استفاده شده است. به یاد بیاورید كه حضور مقام معظم رهبری در عرصه دفاع مقدس با لباس نظامی چه تحولی در روحیه رزمندگان ایجاد می‌كرد. این فرهنگ‎سازی بود وگرنه ایشان برای زدن توپ و تانك كه نیامده بودند. یا حضور آقای‎ هاشمی و مرحوم مشكینی؛ اما حضور ایشان در آن زمان از ده‎ها توپ و تانك هم اثر بیشتری داشت. چون یك نوع بسیج عمومی در كشور ایجاد می‌كرد.

 بنابراین باید از تغییر در فضا شروع كنیم. در این صورت، آدم‎های پاك، پاك‎تر می‌شوند و آدم‎های آلوده هم دیگر فضا را مساعد آلودگی نمی‌بینند. در این فضا، همه سبقت می‌گیرند برای سازندگی مناطق محروم، برای كمك به میهن، برای قوی‎تر كردن كشور. اگر فضا متحول شود، خیلی از مشكلات حل می‌شود. مثل اول انقلاب كه خیلی از كسانی كه معتقد نبودند، به دلیل فضای انقلابی جامعه، خود را تطبیق داده بودند. بخش خصوصی مثل همان زمان جنگ هم آدم‎های مخلص و علاقه‎مند به اسلام و میهن دارد و هم آدم دلال و به اصطلاح زالوصفت. مثل حوضی است كه در معرض جریان است و پیوسته آدم‎های جدید می‌آیند و برخی دیگر می‌روند. ما اگر بتوانیم فضای اقتصاد كشور را جهادی كنیم، بسیاری از این افراد، خود را با آن تطبیق خواهند داد. در بخش خصوصی و كارآفرین كشور، صدها انسان شایسته وجود دارد.

 سوال: بیشترین نگرانی شما از تحریم‎ها در مورد كدام بخش است؟ آیا اقتصاد ایران را آن‎قدر توانمند می‌بینید كه تحریم‎ها را شكست دهد؟

پاسخ: بله، ما اگر بتوانیم از این تحریم‎ها، اولا كارآفرینان و نخبگان را در تولید و اشتغال بسیج كنیم و ثانیا یارانه‌ها را هم بر همین اساس توزیع كنیم و فضای جامعه را برای جهادی كردن اقتصاد كشور تغییر دهیم، می‌توانیم جنگ تحمیلی اقتصادی را به یك نعمت تبدیل كنیم. هم تحریم‎ها را شكست دهیم و هم اقتصاد خود را پیشرفت دهیم. اما بیشترین نگرانی من از تحریم‎ها، اثرات بلند‎مدت آن است. ما می‌توانیم نیازهای كشور در دوران تحریم را تأمین كنیم. برخی می‌گویند ایران با كمبود مواد غذایی مواجه می‌شود یا سوخت، چنین و چنان می‌شود. معتقدم ما از این‌ها عبور خواهیم كرد به این دلیل نگرانی از این بابت نخواهیم داشت.

نگرانی من از این بابت است كه از این فرصت طلایی برای جهش اقتصادی استفاده نكنیم. الان بهترین فرصت است كه ره 40-30 ساله را ظرف چند سال طی كنیم. این انگیزه‌ای كه پیدا شده، می‌تواند اهرمی برای دستیابی به اهداف سند چشم‎انداز هم باشد. در حال حاضر ملت ایران می‌داند در حالی‎كه هیچ تخلف بین‎المللی نكرده است، به‎صورت ظالمانه‌ای تحریم شده. خوب این فرصتی خیلی خوب است كه می‌توان به‎وسیله آن مردم را به یك جمع‎بندی خوب رساند و عزم ملی برای آن به‎وجود آورد. اما اگر این كار صورت نگیرد و این تحریم‎ها بتواند توسعه ملی ایران را به جای 1404، یك 40-30 سالی عقب بیندازد، ناگوار خواهد بود.

لذا امیدوارم با كمك همه نیروهای انقلاب مثل دوران ابتدای انقلاب و دفاع مقدس، با همان انگیزه‎ها، برای مقابله با جنگ تحمیلی اقتصادی، گرد هم آییم و از این بازی‌های انتخاباتی هم دست برداریم. الان همه فكر می‌كنند اگر رییس‎جمهوری شوند می‌توانند معجزه كنند، در حالی كه هیچ فردی به‎تنهایی هیچ كار اساسی نمی‌تواند بكند. ما به تیمی اصول‎گرا و ارزشی و معتقد به انقلاب احتیاج داریم. چنان‌چه كسی مدعی باشد كه اگر رییس‎جمهوری شود به تنهایی می‌تواند تحریم‎ها را پشت سر بگذارد، اشتباه می‌كند. اگر می‌فهمد و این حرف‎ها را می‌زند، كلاهبردار قهاری بیش نیست.

 سوال: این نكات را در جلسه با دكتر احمدی‎نژاد هم مطرح كردید؟ اصلا چطور شد كه احساس كردید، این دیدار باید انجام شود؟

پاسخ: در جلسه با آقای احمدی‎نژاد به هیچ بحث سیاسی نپرداختیم. تنها درباره عبور از تحریم‎ها صحبت شد. در مورد دور زدن تحریم‎ها و تقویت نهادهای بین‎المللی كشور، در مورد تقویت بخش خصوصی و تولید ملی و در مورد مدیریت یكپارچه صحبت كردیم. آن‌جا مطرح شد كه همان‎طور كه در آن طرف، قرارگاهی برای این موضوع زیر نظر معاون خزانه‎داری آمریكا ایجاد شده، این طرف هم تیمی متحد برای مقابله با تحریم‎ها تشكیل شود. خوشبختانه ایشان ستاد مقابله با تحریم‎ها را شكل داده‎اند. من البته طرح خودم برای مقابله با تحریم را به صورت كتبی برای رییس‎جمهوری ارسال خواهم كرد.

 اما در مورد سئوال دوم شما، باید بگویم كه در قاموس ما به‎عنوان افراد تكلیف‎محور و انقلابی این كه انتقادات و اختلاف سلیقه‌های خود با دولت را بهانه كنیم و با دولت همكاری نكنیم، وجود ندارد. برای من این مهم است كه در زمان مشكل كشورمان مثل همین تحریم‎های گسترده و تهدیدها، در كنار دولت كشورم بایستم و آن‌چه در توان دارم، در اختیار آن‎ها قرار دهم. وقتی كه كشور وارد تحریم و تهدید می‌شود، دیگر ‎هاشمی و احمدی‎نژاد و خاتمی و رضایی ندارد، بحث ملت ایران و نظام مقدس جمهوری اسلامی است. اتقافا برخورد رییس‎جمهوری هم برخورد مثبتی بود و تحریم‎ها را جدی می‌دانست و معتقد بود كه می‌شود این تحریم‎ها را خنثی كرد. در این بخش من هم با او هم‎عقیده بودم كه ما می‌توانیم این تحریم‎ها را كم‎اثر بكنیم. در مجموع جلسات خوبی بود.

اللهم عجل فی فرج مولانا صاحب الزمان

جانم فدای رهبر

لبیک یا خامنه ای

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.