هر چند سخنرانیهای رهبر فرزانه انقلاب که به اعتراف دوست و دشمن، در فصاحت و بلاغت در کلام رقیبی برایشان متصور نیست، همیشه حائز نکات ناب، نو، پند آموز و حکیمانه و راهگشا است اما در میان همین سخنان نیز، برخی سخنرانیها با توجه به «مقتضیات زمانی و مکانی»و «مخاطبان خاص» از اهمیت دو چندانی برخوردارند که باید آنان را «مرجع» نامید. اهمیت این سخنرانیها آن است که رهبری نظام، بسته به نیاز جامعه، مواضع جامع و نقشه کاملی را به مخاطبین جلسه و در مرحله دوم آحاد جامعه و حتی سایر ملل، ارائه میدهند که تنها یک اسم میتوان برای این مواضع نام برد و آن «نقشه راه» است.
اعضای خبرگان چکیده خواص جامعه
سخنان «مرجعی» که در بالا ذکر شد بیشتر در دیدار دانشجویان و اساتید و کارگزاران نظام مطرح شده است. اما یکی از همین سخنرانیهای «مرجع» در پایان هفته گذشته و دیدار خبرگان ملت ایراد شد. خبرگان از آنجا که اولاً همگی آنها در برخی ابواب فقه حائز اجتهادند (اجتهاد متجزی) و از سویی نمایندگان «خاص» جامعه برای انتخاب بالاترین و مهمترین رکن جامعه اسلامی یعنی ولی فقیهاند و فعل و گفتار این افراد هر کدام در شهر و استان خود از جایگاه خاصی برخوردار است کمااینکه برخی از آنان علاوه بر عضویت در مجلس خبرگان، دارای مسئولیتهایی چون امام جمعه مرکز استان و... نیز هستند و در یک کلام میتوان گفت این مجموعه 89 نفری جزو جریانسازترین خواص جامعه محسوب میشوند.
با گذری به سخنان مقام معظم رهبری در دیدار روز پنجشنبه ایشان با خبرگان، ترسیم دقیق شرایط کنونی حال حاضر جهان اعم از غرب، جهان اسلام، منطقه خاورمیانه، چالش میان غرب و اسلام و وضعیت حال حاضر نظام اسلامی در حوزههای مختلف سیاسی، فرهنگی و اقتصادی قابل احصاء است. پس از ترسیم «نقشه موجود جهانی» به تبیین «بایدها» پرداختند و وظایف خواص را در میل به تحقق این «نقشه راه» تبیین کردند که در این سطور، اهم این بایدها مورد بازکاوی قرار میگیرد.
امید؛ موتور محرکه جامعه
از نکاتی که رهبر انقلاب در این جلسه به آن اولویت دادند، موضوع «امید در جامعه» بود.
اگر با نگاه صرف اقتصادی به جوامع مختلف کنونی بنگریم میتوان آنان را به جوامع «توسعهیافته»، «توسعه نیافته» و «در حال توسعه» تقسیم کرد اما اگر با نگاهی جامعهشناسانه و روانکاوانه بخواهیم همین جوامع را تقسیمبندی کنیم معیار ما تغییر خواهد کرد. در ملاک جدید باید میزان «امید» تودههای مردم آینده را معیار اصلی قرار داد، چرا که این ملاک است که توسعه مادی و معنوی جوامع را به همراه خواهد داشت و میزان سعادت مردمان آن را تضمین خواهد کرد. این پارامتر اکنون در مقیاس جهانی با عنوان «امید به زندگی» سنجیده میشود که البته نگاه آن کاملاً ماتریالیستی است و باید این پارامتر را تکمیل ساخت و ملاکهای آن را «جامع» کرد.
رهبر فرزانه انقلاب با درک عمیق این امر در ساختار آینده نظام و تأثیر آن بر حس مسئولیتپذیری اجتماع، تقویت روحیه امید در مردم را جزو اولین وظایف نخبگان ترسیم میکنند.
بیاعتماد کردن به کارگزاران، بازی در طراحی دشمن
منشأ اولیه شکلگیری انقلاب اسلامی بر خلاف سایر انقلابهای قرن اخیر، حول محور مشکلات اقتصادی، اعم از بیکاری، گرانی و... نمیگشت بلکه «باور و اعتقاد» تودهها به رهبران نهضت که در پی حاکمیت نظام ایدئولوژیک مورد نظر مردم بودند اولین عنصر محرکه مردم در پیروزی انقلاب بود و همین باور و اعتماد به مسئولان عالیرتبه بهرغم تمامی مشکلات اقتصادی که جنگ آن را تشدید کرده بود، محور استمرار 32 ساله پایههای نظام و تقویت روزافزون آن در عرصه جهانی است. این نظام که هجمه ابرقدرتها علیه آن در مقایسه با سایر کشورها و حتی انقلابهای دیگر اصلاً قابل مقایسه نیست اگر بخواهیم فقط یک دلیل برای پابرجا ماندن آن ذکر کنیم، «همدلی میان مردم و حاکمان» و «اعتماد دوجانبه» میان آنهاست.
حال چنانچه به هر دلیل و توسط هر شخصی در خارج و داخل و با هر دلیل خیرخواهانه یا مغرضانه این نقطه اتصال میان حکومت و مردم تضعیف شود، بزرگترین ضربهای است که به نظام وارد آمده و حتی حمله نظامی یک کشور خارج نیز همردیف آن نیست، چرا که با حمله خارجی انسجام میان ملت دوچندان شده و با تقویت اتحاد، روحیه تعاون و انسجام ملی صدچندان خواهد شد که همین امر رمز پیروزی خواهد بود.
اصل چیست؟ فرع کدام است؟
افراط و تفریط از نکاتی است که همیشه از آسیبهای یک اجتماع محسوب میشود. پرداختن بیش از حد به یک موضوع کماهمیت و اولویت دادن و بزرگنمایی آن که هیچ نفع و ضرر مقابل ملاحظهای برای جامعه ندارد، باعث ایجاد چالش و حساسیتهای نابجا در میان مردم میشود. از مصادیق این امر، اولویت قرار دادن مسائل حاشیهای و فرعی است که در گوشه و کنار کشور از سوی مسئولان یا غیره رخ میدهد و از سویی نپرداختن به مسائل اصلی و یا به حاشیه بردن آنهاست. وقتی تیتر اصلی روزنامهها را با نگاهی گذرا مشاهده میکنیم به راستی چند درصد آنان نیاز واقعی جامعه است. موضوعاتی که بیشتر جنبه مچگیری، عقده خالی کردن، تسویهحسابهای شخصی و گروهی و.. دارد و با القا و تکرار آن سعی دارند این حواشی را به مسائل کلان نظام تبدیل سازند.
چندی پیش رهبر معظم انقلاب در دیدار دانشجویان بر تقسیم مسائل به اصلی و فرعی تأکید کردند و در دیدار خبرگان نیز تأکید کردند که مسائل فرعی باید مطرح شود، اما اصلی نشود. بیشک تمام دولتهای بعد از انقلاب هر کدام دارای محاسن و معایبی بودهاند، حال چنانچه قرار باشد فضای عمومی جامعه فقط به معایب دولت یا محاسن آن پرداخته شود آیا امکان حرکت و کار و تلاش از دولت مستقر سلب نخواهد شد؟ اگر به خاطر هر سخن یا موضع اشتباه یکی از مسئولان، التهاب آن تا چند ماه فضای غالب نظام شود، بیشک ضرر آن به سادگی قابل جبران نخواهد بود. حبیب ترکاشوند
http://www.farhangnews.ir/site/Default.aspx?tabid=2&CId=4&