چراغ كه قرمز میشه ، هنوز خودروها با سرعت از خط عابر میگذرند تا سوت كشدار پلیس ، تازه از راه رسیدهها را سرجا میخكوب كنه.
با قرمز شدن چراغ راهنمایی سر چهارراهها ، معمولا چند راننده سراسیمه پا روی ترمز میذارند و روی خط عابر پیاده میایستند و چون نه راه پس دارند و نه پیش، مدتی را روی خط عابر میمونند و از خجالت عابرانی كه چشم غره میرند و زیر لب غرولند میكنند، به نقطهای خیره میمونند.
گذشته از خط عابر كه معمولا از سوی بسیاری از رانندگان دیده نمیشه ، پیادهراههای ناهموار و ناامن (بخصوص اگر مصالح ساختمانیهایی در حال ساخت هم پیادهرو را اشغال كرده باشه)، پلهای هوایی ساییده شده و پلههای غیراستاندارد و البته كمیاب از معضلات عبور از خیابان برای عابران پیاده هست. شاید به همین دلیل، 50 درصد كشتههای تصادفات رانندگی در شهرهای بزرگ، عابران پیاده هستند.
اما این تنها یك روی سكه هست ، در تمام كشورا هممنطور كه رانندگی تابع قوانینه ، عابر بودن هم قوانینی داره ، اما در ایران به همون اندازه كه رانندگان به حقوق عابران بیاعتنا هستند، عابر هم تعهدی به خیابان و خودروها نداره. عبور از عرض خیابان و بزرگراهها هنگام چراغ سبز، پرش از روی گاردهای وسط خیابان و بزرگراه ، پیادهروی در طول بزرگراه شلوغ با لباس تیره ، بیاعتنایی به چراغ خط عابر پیاده ، ایستادن در وسط خیابان برای سوار شدن خودرو و... از جمله تخلفات عابرانه. چندی قبل نمایندگان كمیسیون حقوقی مجلس در ماده 27 لایحه رسیدگی به تخلفات رانندگی تصریح كردند كه اگه عابر پیاده به تكالیف خود در خیابان عمل نكنه، جریمه خواهد شد. این خبر نه تنها هیچوقت جدی گرفته نشد كه مدتی سوژه طنز رسانهها بود.
به نظر میرسه هر چند جنبه سختافزاری ترافیك و حمل و نقل مانند چراغ ، پیادهرو و پل عابر اهمیت داره ولی از اون مهمتر آموزش حقوق شهروندی به عابران و رانندگان از دوران خردسالیه ، چیزی كه در جامعه ما جدی گرفته نشده و عابر و راننده هیچیك حقوق خود را نمیشناسند.