مروری بر تحركات جریان فتنه در فضای فعلی كشور
خبرگزاری فارس: سران فتنه خیلی تلاش می كنند تا موج مرده ای را كه مدتی است در بستر احتضار افتاده، با شوك درمانی احیا كنند؛ اما گویی كار از كار گذشته و این محتضر رعشه های پیش از مرگ را تجربه می كند.
به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از گروه سیاسی شبكه خبر بسیج دانشجویی، ناكامی سران فتنه در بازسازی حوادث انتخابات و آشوب آفرینی مجدد در 22 خرداد، آنان را بر آن داشته است تا از تمام پتانسیل خود برای تحرك دوباره بقایای فتنه سود ببرند.
اما نقش آفرینی این تحركات به میزان اثر بخشی حركتی است كه نعش بی جان فتنه در پاسخ به شلیك تیر خلاص به خود می دهد، اما آیا این تحرك بی هدف نشانه زنده بودن است؟ آیا این آخرین لرزه ها را می توان جنبش به حساب آورد؟
همه انگیزه فتنه گران از اتخاذ مواضع گوناگون برای به اثبات رساندن این رویاست كه ما هنوز زنده ایم! ما هستیم!
كروبی در مصاحبه ای با گاردین می گوید: «هم اكنون شاهد هستیم كه مدام جراید حكومتی بر علیه این جنبش می نویسند و هنوز دستگیری ها ادامه دارد و دادگاه ها هم همچنان رفتارهای خود را با این متهمان ادامه می دهند، حكومت حتی از یك مراسم ترحیم كه برای یك نماینده سابق مجلس برگزار شود، می ترسد و این نشان دهنده زنده بودن این جنبش است.»
اما چه كسی است كه نداند این موجود سبز بد فرم جاذبه ای برای جاخوش كردن در آغوش ملت ندارد.
چه كسی به صداقت سران فتنه، رهبران اصلاحات و مدعیان هدایت موج سبز!! ایمان دارد؟
اكنون تئوریسین های فتنه خود به از هم گسستگی چیزی كه به آن نام جریان را قالب كرده اند، اذعان دارند.
خاتمی در جلسهای خطاب به موسوی می گوید: تو خیلی زود صدای شكست اصلاحات را در آوردی و دیگر كار ما تمام شده است، اكنون برای اینكه نشان دهیم، كم نیاوردهایم، مجبور هستیم تا صورت خود را با سیلی سرخ نگه داریم.
سایت ضد انقلابی «خودنویس» می نویسد: امروز بر خلاف یك سال پیش، از هم گسیختگی آشكاری در میان جبهه اپوزیسیون دیده می شود، حركت سال گذشته اكنون در جذب دچار رخوت، ناكارآمدی و انشقاق آشكاری است. كما اینكه در این مدت نه تنها نتوانسته به ریزش آشكار در جریان حاكم دست پیدا كند كه به عینه میان صفوف مخالفان حكومت هم اختلاف بارزی ایجاد شده است ما امروز مثل یك تیم فوتبال شده ایم كه فرصت های خود را از دست رفته می بیند و صرفاً چشم به از دست دادن امتیاز از سوی حریف دارد.
بازبینی فعالیت های چند ماهه اخیر فتنه گران پس از طی شدن بدون جنجال سالروز 22 خرداد موید این حقیقت است كه آنها چند شیوه متفاوت ابراز وجود را توامان به كار گرفته اند تا از تلفیق آنها بیشترین نتایج دلخواه را به دست آورند.
اول/ استراتژی تهاجمی
در این شیوه آنها از اهرم های متعددی برای تحت فشار قرار دادن نظام بهره گرفته یا خواهند گرفت:
1-همكاری با عوامل خارجی تحریم
عوامل فتنه با اتخاذ مواضع هماهنگ با عوامل بیرونی فتنه از جمله حمله به سپاه و بسیج به عنوان نیروهای دفاعی كشور و تلاش برای بی اعتبار نمودن آنها در اذهان ملت، همچنین تحت فشار قرار دادن دولت برای انعطاف در سیاست خارجی، گوشه ای از خیانت خود به ملت را ساماندهی می كنند.
2- القای ضعف و بحران در حكومت
«مهره تحریك» اصلاحات در جلسات مختلفی همفكران خود را به اشاعه توهم «نظام در حال پیشروی به سوی سقوط است» ترغیب كرده است. او همچنین از همفكران خود خواسته است به القاء «بحران» در جامعه دامن بزنند تا زمینه حضور اجتماعی برخی چهره های سیاسی متبوع طیف فتنه، برای – به اصطلاح - خروج از بحران فراهم شود.
3- سیاه نمایی علیه دولت
میرحسین در بیانیه ای كه به مناسبت سالروز نهضت مشروطه منتشر كرده است برای چندمین بار دولت و حكومت را به هنجارشكنی هایی متهم نموده كه خود، نمونه عینی آنهاست:
«امروز مشاهده علائم بازتولید استبداد و خودرایی و گریز آشكار از قانون و حاكمیت روزافزون دروغ نشان میدهد كه راه طی شده هنوز به اهداف خود نرسیده است. ظلم و جور و خفقان چه در زمان ناصرالدین شاه باشد چه پهلویها و چه جمهوری اسلامی مردود است و در جمهوری اسلامی ظلم و ستم بدتر و سیاه تر است؛ چرا كه زیر پوشش نام اسلام چنین تبهكاریهایی صورت میگیرد و همه میدانیم در همان اوان مشروطیت به شكلهای مختلف بعضی از علما از جمله علامه نائینی استبداد دینی را بدترین دانستند. تجربه یكصد سال اخیر و آنچه در یك سال گذشته اتفاق افتاد نشان میدهد در میان مفاهیم كلیدی مربوط به انقلاب مشروطیت از عدالت و آزادی و حكومت قانون، مشروط كردن و مسئول كردن قدرت اهمیت سرنوشتسازتری دارد...»
4- بازسازی فتنه در دانشگاه
جریان فتنه قصد دارد مطالبات صنفی و برخی خواسته های مشروع دانشجویان را بهانه ای برای آشوب مجدد در دانشگاه ها در آغاز سال تحصیلی قرار داده و توهم همراهی قشر تحصیل كرده با فرقه سبز را القاء كند. آنچه از آشوب های سال گذشته در اذهان مانده است این است كه همواره سردمداران اغتشاشات و اعتراضات دانشگاهی گروهی از دانشجویان اخراجی یا متعلق به گروهك غیر قانونی علامه یا اصولا آنارشیست های غیر دانشجویی بوده اند كه حرمت قانون را با وسوسه دلار، معاوضه كرده اند. اكنون، پس از نمایان شدن لایه درونی فتنه، سهم دانشجویان حامی جریان فتنه افت معناداری پیدا كرده است.
5- شكایت نامه 7 نفر از محكومان اغتشاشات از مقامات امنیتی
این شكایت نامه توسط سایت ضد انقلابی جرس و با امضای محسن امینزاده، مصطفی تاج زاده، عبداله رمضان زاده، فیض الله عرب سرخی، محسن صفایی فراهانی، محسن میردامادی و بهـزاد نبـوی انتشار یافت.
افشاگری یك مقام امنیتی از وجوه مختلف توطئه ای كه اعضای حزب مشاركت و برخی گروه ها، احزاب 2 خردادی، برخی شخصیت های سابق مملكتی و برخی آقازاده ها در صدد انجام آن بوده اند و آشوب های پس از انتخابات 88 پرده كوتاهی از آن بود- كه با كمك اراذل و اوباش اجاره ای به اجرا در آمد- انگیزه این شكایت نامه و تلاشی در جهت فرار به جلو و یا به عبارتی دست پیش گرفتن برای پس نیفتادن بود.
6- به چالش كشیدن هدفمندی یارانه ها
هدفمندی یارانه ها- حركت بزرگی كه دولت های پیشین جسارت انجام آن را به خود ندادند- از سوی رهبران و حامیان فتنه سبز به بهانه ای برای زیر سوال بردن تصمیم گیری كارشناسانه دولت و انگیزه ای برای تقابل خصمانه با آن تبدیل شده است.
یك نماینده اصلاح طلب مجلس این طرح را اینگونه تفسیر می كند: «در شرایطی كه تورم عارضه كلی اقتصاد است، اقدامی صورت بگیرد كه به جای مهار تورم خودش باعث افزایش تورم شود این مانند این است كه ما بجای بهبودی بخشیدن به وضعیت بیمار، كاری كنیم كه عضو دیگر از بیمار هم از كار بیافتد و این می تواند بیمار را به سمت مرگ سوق دهد. اقتصاد بیمار ما با طرح هدفمند سازی یارانه ها به سمت نابودی و از بین رفتن حركت می كند.»
برخی از فتنه گران از اجرای این طرح به عنوان فرصت غنیمتی برای احیای جریان مرده اصلاحات ابراز خرسندی كرده اند.
یكی از سران موثر جبهه دوم خرداد گفته است این فرصت مهم با توجه به تبعاتی كه می تواند داشته باشد زمینه ساز ورود ما به مدیریت عرصه اجتماعی و نارضایتی های احتمالی در این زمینه خواهد بود.
7- ایجاد شكاف بین مراجع و رهبری
عده ای از عناصر وابسته به گروهك ملی-مذهبی در تبانی با گروهی از مجمع محققین و مدرسین تلاش جهت نفوذ به بیوت علما و مراجع جهت ایجاد شكاف میان قم و تهران را آغاز نموده اند.
آنها اعتبار و ارزش مرجعیت و ولایت فقیه را به عنوان موانع تحقق جریانات تجدید نظرطلب برشمرده و در صدد رفع آن برآمده اند.
طیف ملی مذهبی طرحی با عنوان «سیر تحول پایگاه اجتماعی مرجعیت در نیم قرن اخیر در ایران» به تصویب رسانده اند تا در پوشش این طرح مطالعاتی و پژوهشی بتوانند اعضای گروهك را به بیوت مراجع و فضلای حوزه علمیه قم نزدیك كنند و اقدامات تفرقه انگیزانه خود را با نفوذ تدریجی افكار التقاطی به انجام رسانده، مرجعیت را به عنوان اهرم بازدارندگی درمقابل رهبری علم كنند.
دوم/ استراتژی فرصت طلبانه
در این نوع مشی سیاسی، فتنه گران مترصد چالش هایی می شوند كه دولت و حكومت بالاجبار با آنها مواجه شده و به جهت پرهیز از تحمیل هزینه اضافی به نظام، نیازمند اعمال عكس العمل مناسب در مقابله با آنهاست.
1- ذوق زدگی از اظهارات مشایی
محمد نوری زاده – ضد انقلاب فراری و از حامیان قسم خورده سران فتنه- به اظهارت اخیر رحیم مشایی در خصوص اولویت ایرانیت بر اسلام اشاره كرده و گفت: این اظهارات رحیم مشایی، یادآور اظهارات «حسن نزیه» است كه گفت من یك ایرانی مسلمانم نه مسلمان ایرانی و همچنین یادآور اظهارات «داریوش فروهر» كه گفت ایرانیت برای من اعتباری فراتر از دین دارد. بختیار هم همین نظر را داشت.
وی ادامه داد: نظرات مشایی با این افراد یكی است، ولی مشایی جرأت اظهار نظر صریح در این خصوص را ندارد.
سایت خودنویس نوشت: آنچه قابل اندیشیدن است اعلام استقلال محمود احمدینژاد است. اگر چندی پیش شاهد اعلام استقلال احمدی نژاد با اما و اگر بودیم این بار محمود میخواهد فریاد زند كه از راست سنتی عبور كرده است چرخش این بار از اسلامیت به ایرانیت است، ... دور نیست كه مشایی درهای ایران را باز كند و آمریكا را نه چون دشمن كه چون یار گرمابه در آغوش گیرد.
2- سوء استفاده از خبر كذب اعلام آمادگی ولایتی برای مذاكره با آمریكا
بالاترین – سایت حامی فتنه گران- با مانور بر خبر تحریف شده خبرگزاری فرانسه نوشت: «فلسفه وجودی و تنها هنری كه جمهوری اسلامی به زعم خودش دارد مبارزه و دشمنی با آمریكاست و [آیت الله] خامنه ای از زمانی كه به قدرت رسیده بود، حاضر نمی شد كه حتی كسی فكر مذاكره با آمریكا را به مخیله اش راه بدهد، چون در این صورت جمهوری اسلامی دیگر فلسفه وجودی نداشت و پایگاه ایدئولوژیك خود را از دست می داد. همانطور كه می دانید علی اكبر ولایتی یكی از مشاورین ارشد [آیت الله] خامنه ایست كه در جریان سفر به سوریه گفت كه ایران آماده است درباره برنامه هستهای خود با آمریكا گفتوگو كند.»
دفتر مشاورت مقام معظم رهبری در امور بینالملل با تكذیب خبر خبرگزاری فرانسه به نقل از علی اكبر ولایتی مبنی بر اینكه «ما آماده هستیم كه با امریكا درباره برنامه هسته ای گفتوگو كنیم» اعلام كرد كه این خبر توسط خبرگزاری فرانسه تحریف شده است.
دكتر ولایتی در یك كنفرانس خبری در سوریه در پاسخ به سؤال خبرنگار بیبیسی عربی در مورد اظهارات وزیر خارجه امریكا مبنی بر آمادگی كشورش برای مذاكره با ایران گفته بود: ما هیچ اعتمادی به دولت امریكا نداریم؛ زیرا این كشور رفتارهای متناقضی را از خود نشان داده است، اقداماتی را در شورای امنیت علیه ایران انجام داده و در داخل قوانینی را بر ضد ایران به تصویب رسانده است.
3- سوءاستفاده از پوشش مذهبی برای اتخاذ رویكرد سیاسی براندازانه
الف) برخی از اعضای انجمن های اسلامی دانشگاه های تهران، علامه و امیركبیر كه در آشوب های پس از انتخابات در دانشگاه های تهران نقش آفرین بودند، اخیرا به بهانه تفسیر نهج البلاغه و دعای كمیل در حسینیه بیت الزهرا گرد هم می آیند و در خصوص آخرین تحولات سیاسی جامعه رایزنی می كنند.
ب) سایت ضد انقلابی خودنویس با انتقاد از تظاهر شبكه رسا به مسلمانی نوشت: آنها از امام راحل می گویند حال آن كه عده زیادی در جنبش به واسطه مخالفت با همان آرمان های آیت الله خمینی به خیابان ریختند.
اما سایت صهیونیستی بالاترین موسوی، كروبی و خاتمی را با مسعود رجوی سركرده منافقین و رضا پهلوی سركرده سلطنت طلبان مقایسه كرد و نوشت: برخی رسا را رسانه رسمی جنبش سبز ندانسته و پا را فراتر گذاشته و رهبری موسوی و كروبی را درون جنبش نپذیرفته اند. اكنون زمانی نیست كه بتوان به نگاه جماعتی كه دارای اعتقادات دینی هستند بی توجه بود. باید از مخالفان موسوی در جنبش سبز پرسید به اعتقاد شما چه كسی باید در رأس و تئوریسین جنبش باشد؟ پسر محمدرضا پهلوی یا مسعود رجوی؟ گروه های چپ پیشنهادشان چیست؟ رسانه رسمی اصلاح طلبان چه باشد، شبكه مقاومت ملی مجاهدین (منافقین) یا شبكه پارس یا رنگارنگ؟
سوم/ استراتژی مظلوم نمایانه
در این رویكرد جریان فتنه تلاش كرده است با مظلوم نمایی و القاء ظلم دولت و حكومت به منتقدین، موج های احساسی در حمایت خود بیافریند و به فریاد استعانت فتنه سبز برای تزریق حیات دوباره، پاسخ مثبت بدهد.
1- بیماری در زندان
فتنه سبز پس از ناكامی در نیرنگ بزرگ كشته سازی و رو شدن شگرد تبلیغاتی اش، اكنون به شیطنت دیگری دست زده و برای نشان دادن چهره مظلوم و معصوم از فتنه سبز و جلب توجه محافل – به اصطلاح – حقوق بشری، از وضعیت وخیم جسمی زندانیان حوادث انتخابات 88 اظهار نگرانی می كند.
جالب اینجاست كه دوره بیماری متهمین صرفا محدود به دوران تحمل مجازات است و همه آنها پس از آزادی موقت صحت و سلامت را باز می یابند و برخی از آنان در كمال گستاخی به ارتكاب اتهامات پیش از دوره زندان مشغول می شوند.
هنگامه شهیدی، روزنامه نگاری است كه به شش سال زندان محكوم شده است. كمپین بین اللملی حقوق بشر در ایران وضعیت جسمانی وی را اینگونه گزارش می دهد:
«هنگامه شهیدی از روزنامه نگارانی كه پس از انتخابات دستگیر و راهی زندان شد، هم اكنون در حالی دوران زندان شش ساله خود را در زندان اوین سپری می كند كه از بیماری قلبی، ناراحتی معده، دیسك كمر، روماتیسم عصبی و همچنین افت شدید فشار خون رنج می برد.»
كلكسیونی از بیماری ها در مدت كوتاهی گریبانگیر این متهم شده است. كدام عقل سلیمی است كه باور نكند این امراض، چیزی جز كانال رهایی از مجازات و ایجاد موج انتقادی علیه جمهوری اسلامی نیستند.
مصطفی تاج زاده، بهزاد نبوی، محسن امین زاده، فیض الله عرب سرخی، حمزه كرمی و بسیاری از زندانیان سیاسی و مطبوعاتی دیگر همه در زندان به بیماری های متعددی دچار شده اند! محمد نوریزاد در شش ماهه زندان به عفونت ریه مبتلا شده است.
همسر عبدالله مومنی در گفتوگو با ادوار نیوز می گوید: مومنی بهدلیل شرایط بد بهداشتی زندان به نوعی بیماری پوستی مبتلا شده كه امكان مداوای آن در زندان وجود ندارد.
جنبش سبز چه بازوان ضعیف و مریضی را برای احقاق حقوق معطل مانده !! مردم برگزیده است.
باید پرسید این مریض های رو به موت چگونه اعتصاب غذای خشك و تر را تاب آورده اند؟
2- اعتصاب غذا
عده ای از محكومین آشوب های سال88 كه نقش تعیین كننده در حوادث تلخ پس از انتخابات داشته اند به درخواست سران فتنه، برای مظلوم نمایی و جلب نظر عمومی دست به اعتصاب غذا زدند. البته از آنجا كه فتنه گران در مظلوم نمایی دیگری، اذعان كرده اند كه هیچ اطلاعی از درون زندان ها و وضعیت زندانیان ندارند كیفیت اعتصاب، در هاله ای از ابهام قراردارد. از طرفی اخباری از رسانه های سبز مبنی بر اینكه برخی از زندانیان اعتصاب خشك و برخی اعتصاب تر داشته اند به گوش می رسد. به نظر می رسد این فرم اعتصاب غذا بازی تبلیغاتیست كه هم عواطف عمومی را جلب می كند و هم خدشه ای بر پیكر نحیف و مریض مجرمین وارد نمی كند. اعتصاب غذایی كه صدایش به گوش عموم می رسد اما سند تصویری ندارد.
3- درخواست پایان اعتصاب از سوی سران فتنه
در خیمه شب بازی دیگری سران فتنه به دست و پای اعتصابیون افتاده اند و التماس كرده اند كه دست از اعتصاب بردارید كه جنبش! به شما نیازمند است و شما سرمایه های این مردمید و باید زنده بمانید كه مردم! چشم امید به شما بسته اند و نگران!! حال شما هستند.
پرده دوم كه پذیرش این تقاضا و پایان دادن به انهدام ذخیره!! جنبش است بلافاصله به اجرا در آمد و از آنجا كه فتنه گران درجه دوم همه در بست غلام سران فتنه اند!! دست از اعتصاب كشیدند.
سایتهای حامی فتنه نوشتند: «پانزده زندانی سیاسی در شانزدهمین روز اعتصاب غذای خود، پس از دریافت پیام های همراهان جنبش سبز، فعالان سیاسی و كنشگران مدنی و دیگر اقشار مردم كه نگران سلامت آنها بودند، اعتصاب غذای خود را شكستند.»
میر حسین نقش خود را اینگونه بازی كرده است: «آزاد مردان زندانی! همه آزادی خواهان و حق طلبان پیام شما را شنیدند و استواری شما را بر سر مطالبات انسانی و مشروع مشاهده كردند.
درود بر شما! ایستادگی شما گواه بر آن است كه می توان بدن ها را به محبس كشید، اما نمی توان بر جان آن ها چیره شد.
عزیزان ملت و پیشتازان جنبش سبز! اكنون كه پیام شما و خانواده های مبارزتان در سطح جهان و داخل كشور منتشر شده است، مردم نگران سلامتی شما به عنوان سرمایه های سبز كشورند. ما از همه شما درخواست می كنیم اعتصاب غذای خود را پایان دهید ...»
مهدی كروبی نیز در پیامی خطاب به اعتصاب كننده ها چنین ادای تكلیف! كرده است: من بسیار نگران تبعات این اعتصاب غذا و سلامت زندانیان هستم و از فرزندانم میخواهم كه اعتصاب خود را بشكنند و مسئولان هم باید به خواستههای آنان توجه و رسیدگی كنند.
4- نامه تظلم خواهی به مراجع
پس از افشاگری آیت الله جنتی در باره یك میلیارد دلار دریافتی برخی از سران فتنه از دولت عربستان و هزینه كردن آن در اغتشاشات خیابانی سال 88، دوتن از فتنه گران با نامه نگاری به مراجع فریاد تظلم سر دادند و خود را در رده مظلومانی قلمداد كردند كه برای خدمت به اسلام و انقلاب از جان خود گذشتند:
«اكنون اسوه های انقلاب و یاران صدیق مردم و خمینی و زخم خوردگان مبارزات بی امان با استعمارگران، در نهایت مظلومیت و بی پناهی، هدف تیر جان گداز و زهرآگین شیفتگان قدرت و مكنت و زراندوزان بی مروّت و عاری از همت قرار گرفته اند.»
دروغ های آشكاری كه در این نامه به خورد افكار عمومی داده اند بخش اعظم این نامه را تشكیل می دهد. به عبارت دیگر شالوده این نامه دروغپردازی به شیوه ای مظلوم نمایانه است. آنچه بیش از همه مضحك به نظر می رسد اظهار نگرانی فتنه گران از مخدوش شدن چهره اسلام است:
«همانطور كه مسبوق هستید، ما به علت همراهی و هم نوائی با مردم ایران در نهایت آرامش و سازش پس از انتخابات مهندسی شده 1388 كه در جستجوی رأی گم شده و مخدوش گشته خود بودند، مورد چه هجمه ها، یورش ها، افتراها، تهمت ها و ناسزاها كه قرار نگرفتیم. آنچه خواستند و توانستند از منابر تریبون های عمومی بدون امكان اجازه هرگونه دفاعی به ما نسبت دادند و همزمان بر مسند مدعی العموم، قاضی و مجری احكام نشستند و آن كردند كه امروز نه تنها چهره نظام بلكه اصل اسلام دركشور و بخصوص در نزد جوانان مظلوم ایران خدشه دار شده است.»
آنها در ادامه گستاخی خود به سرقت هویت بزرگانی دست زده اند كه هر كدام گوشه ای از تاریخ افتخارات ایران و اسلام را بر گرده خود تحمل كرده اند:
«ما را پروای آن نیست كه چنین آماج ضربات بی امان بی بصیرتان قرار گیریم؛ تاریخ این دیار ستم كشیده مملو است از این نامردمی ها، از قائم مقام تا امیركبیر كه طغیان گرشان گفتند! از سید جمال الدین اسدآبادی كه وابسته اش خواندند،تا ثقه الاسلام تبریزی كه بر چوبه دار تزاری اش بوسه می زدند، مدرس و نیروهای مذهبی كه انگلیسی اش دانستند و خمینی كه ارتجاع سیاه قلمدادش كردند و صدها عزیزان دیگر از این نوع هجمه ها و افتراها در امان نبودند. آنان هدف و آماج خشم بیگانگان و دین ستیزان قرار می گرفتند، اما ما را عذاب و درد بیشتر از آن است كه آماج كلوخ اندازان نظام و كسی كه بیش از سه دهه بر مسند شورای نگهبان تكیه زده است، هستیم!»
5- دروغ مضحك شكنجه زندانیان
مهدی كروبی در مصاحبه اخیر خودبا گاردین آبروی نظام را برای چندمین بار این گونه معامله می كند و خط خیانتش به انقلاب را پر رنگتر می كند:
«افشاگری من در مورد كهریزك باعث شد وضعیت زندان ها خوب شود... جمهوری اسلامی اكنون منحرف شده است و توسط یك جریانی كه رای مردم را به اندازه كافی ندارد قوانین زیرپا گذاشته شده است و رفتارهایی با مردم و زندانیان صورت میگیرد كه در رژیم گذشته به خاطر فشارهای خارجی و افكارعمومی صورت نمی گرفت مانند این اخباری كه اخیرا توسط زندانیان مبنی برفروكردن سرهاشون در توالت به جهت اعتراف گیری منتشرشده است كه به خود من هم نامه هایی ارسال شده است.»
هدف از همه این رفتارهای مذبوحانه القا، تنفس دوبااره فتنه است چیزی كه با هیچ تدبیر سبزی عملی نخواهد شد.
http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8905290602