نقش جریان فتنه در اعمال تحریم های جدید علیه ایران
خبرگزاری فارس: جریان فتنه در تحریمهای جدید نقش ستون پنجمی را بازی میكند و در داخل نیز با ترساندن مردم از تحریمها، فضای جامعه را برای تحقق خواست غرب مبنی بر نتیجه دادن این تحریمها مهیا میكند، اما ظاهراً فراموش كردهاند این تحریمها نه اولی است و نه آخری.
اشاره:
این روزها شاهد فعال شدن عناصر و عوامل اصلی فتنه درخصوص تحریمهای اخیر غرب علیه كشورمان هستیم كه سعی دارند با فضاسازی، حاكمیت را مسئول تحریمها معرفی كنند.
موسوی و كروبی طی دیدار چند روز گذشته خود مدعی شدند كه: "تصمیمات و سخنان نسنجیده این آقایان موجب تحقیر مردم ما در دنیا شده و علاوه بر تحریمهای همهجانبه تهدیدها را نیز به همراه داشته و كار را به جایی رساندهاند كه حتی عقبنشینی از برخی مواضع قبلی نه تنها امتیازی برای ما به همراه ندارد بلكه موجب بحرانیتر شدن شرایط میشود. " در این مطلب برآنیم تا مشخص نماییم آیا طبق ادعای این دو ناكام انتخابات گذشته، تصمیمات دولت نهم عامل تحریمها بوده یا اینكه تهدیدها و تحریمها غرب علیه ایران سابقه طولانی داشته و در مقطع اخیر نیز اقدامات این دو و همراهان فتنهگرشان غرب را به سوی تهدید و تحریمهای جدید سوق داده است.
ناسازگاری ماهیت انقلاب با اهداف غرب
----------------------------------------------
پس از پیروزی انقلاب خمینی كبیر (ره) در 22 بهمن سال 57، غرب به رهبری امریكا بزرگترین حامی خود را در منطقه از دست داد و تمامی منافعی كه طی به روایتی 57 سال و روایتی دیگر حدود 250 سال در منطقه برای خود متصور بودند با علامت سؤال جدی روبهرو شد.
از طرفی این انقلاب علاوه بر آنكه در حوزه اقتصادی، ایران را از سیطره استعماری غرب و استكبار خارج ساخت، از نگاه ماهیتی نیز در همه ابعاد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، خصوصا ایدئولوژیك، نگاهی كاملاً متفاوت و حتی متضاد با اندیشه لیبرال دموكراسی غرب داشت. بدین خاطر در جهانی كه همه نگاهها معطوف جنگ سرد دو ابرقدرت شرق و غرب بود، امریكا و متحدانش قدرت رو به رشدی را مقابل خود حس كردند كه اگر نتوانند جلوی آن را بگیرند و در نطفه خفه نكنند، خطری بسیار عظیمتر از بلوك شرق آنان را تهدید خواهد كرد، چرا كه برخلاف اندیشه ماركسیسم كه میشد آن را روی دیگر سكه لیبرال دموكراسی، اومانیسم غرب دانست، نظام اسلامی با اندیشه توحیدی تمامی ایسمهای مادی را به چالش میكشاند و آنان نیز عملاً قدرت عرض اندام در مقابل این اندیشه مستحكم و فطری را نداشتند، پس باید هرگونه كه بود آن را مهار میكردند.
تحریم و حمله همزمان، اولین رویكرد
---------------------------------------
با استقرار نظام جمهوری اسلامی و فاش شدن ماهیت آن برای غرب خصوصاً پس از ماجرای تسخیر لانه جاسوسی، كارتر رئیس جمهور وقت امریكا در اولین اقدام، قطع رابطه امریكا با ایران را امضا نمود تا انقلاب نوپای اسلامی را در فشار قرار دهد. از طرفی عوامل این كشور در خاك كشورمان با تحریك گروهكهای مسلح و جداییطلب سعی در تجزیه كشور و بیثبات كردنآن داشت. پس از فائق آمدن نظام بر گروهكها و خنثی شدن اثرات آنان، جنگ تحمیلی 8 ساله را به ایران تحمیل كرد؛ جنگی كه در نوع خود پس از دو جنگ جهانی اول و دوم در قرن اخیر بینظیر بود. همزمانی حمله نظامی به همراه تحریم اقتصادی كه در دهه 60 از آن تعبیر به "حصر اقتصادی " میشد و گاه برخی انقلابیون شرایط كشور را به جریان "شعب ابیطالب " تشبیه میكردند نتوانست این نظام نوپا را از اهداف خود منحرف كند كما اینكه آقای موسوی كه در آن روزگار نخستوزیر بود پس از صدور یكی از قطعنامههای شورای امنیت، تأكید كرد كه اگر 10 قطعنامه دیگر نیز صادر كنید ما عقبنشینی نخواهیم كرد.
استمرار تحریمها در دولت سازندگی
-----------------------------------------
پس از پایان جنگ و آغاز به كار دولت سازندگی با مدیریت آیتالله هاشمی رفسنجانی به رغم آنكه دولت در سیاست خارجی تنشزدایی را برنامه خود اعلام كرده اما نه تنها تحریمهای غرب علیه ایران كاهش نیافت بلكه امریكا با تصویب قانون داماتو بر شدت و دامنه تحریمها افزود. جریان دادگاه میكونوس بهانه دیگری برای رودررو شدن غرب با ایران در دولت سازندگی بود، به گونهای كه همه سفرای كشورهای غرب به یكباره ایران را ترك كردند و رابطه ایران و غرب در هالهای از ابهام قرار گرفت، به گونهای كه حتی برخی سیاسیون كشور به وحشت افتادند اما با درایت رهبری معظم انقلاب، نظام از این گردنه نیز با موفقیت عبور كرد.
تحریمها و دولت اصلاحات
----------------------------
با روی كار آمدن اصلاحطلبان به عرصه اجرایی كشور و بهرغم اینكه گفتمان این گروه بسیار به غرب شبیه بود و از لزوم برطرف كردن دیوار عظیم بیاعتمادی میان غرب سخن میراندند و در قریب به 20 مطبوعه خود، روزی نبود كه این موضوع در صفحات اصلی روزنامههایشان نمود نداشته باشد، نیز نه تنها تحریمها لغو نگردید بلكه علاوه به تحریمهای معدود، موضوع هستهای ایران نیز كه به مدد منافقین و البته كمك برخی عناصر افراطی اصلاحطلب نیز رسانهای شد، بهانه جدید غرب برای تحریم دوچندان و حتی تهدید نظامی كشورمان را در پی داشت.
به رغم اینكه پذیرش پروتكل الحاقی توسط كشورها داوطلبانه است، اما غرب ایران را تهدید كرد كه طی چند روز این پروتكل را در مجلس به تصویب رساند. عصر همان روز رئیس دولت با ظاهر شدن بر صفحه تلویزیون اعلام كرد ما حاضریم نه تنها 10 روز دیگر كه همین امروز پروتكل را امضا كنیم و به این ترتیب آقای خاتمی حتی انتظار تصویب خانه ملت را نكشید. آیا با این همه انفعال دیپلماسی با نام مصلحت باز هم غرب حاضر شد دست از تحریمهای خود علیه ایران بردارد؟
از گفتوگوی تمدنها تا محور شرارت
---------------------------------------
پس از آنكه آقای خاتمی در صحن علنی سازمان ملل متحد سال 2001 را به عنوان سال گفتوگوی تمدنها پیشنهاد كرد و با سوت و كف حضار مواجه شد، چند ماه بیشتر طول نكشید تا بوش پسر، ایران با حاكمیت اصلاحطلبان را در محور شرارت به همراه عراق و كره شمالی قرار دهد تا ثابت كند نگاه هیأت حاكمه امریكا به اصلاحطلبان نگاهی ابزاری است.
فضای فتنه و رویكرد جدید غرب
------------------------------------
تا به حال دیدیم كه موضوع تحریمها نه یك امر مقطعی و موضعی، بلكه موضوعی است كه طی 32 سال گذشته همیشه وجود داشته و احیاناً به دلیل سخنان نسنجیده مسئولان نیست بلكه دلیل اصلی این تحریم اصل انقلاب است كه تا پابرجاست تحریمها نیز ادامه دارد. سال گذشته در ایام انتخابات و خصوصاً با آغاز اغتشاشات سناریوی تحریم غرب وارد فاز جدیدی شد. آنان از یك سو كلیه حاكمیت ایران را با تحریم و تهدید نظامی و غیره مواجه میكردند و از طرفی به طرفداران جدید خود این گرا را میدادند كه ما با شما هستیم و مشكل ما شما نیستید. شعار "اوباما اوباما یا با اونا یا با ما " كه در ایام انتخابات توسط جنبش سبز سرداده میشد، شاهدی است بر این ادعا كه حاكمیت امریكا پشت صحنه از این جنبش حمایت میكرد. غرب و امریكا از یكسو دولت اصولگرای احمدینژاد را پیش رو دارند كه به شدت در مقابل فشارهای آنان ایستادگی میكند و آنان را به چالش میكشد و از سوی دیگر جریان فتنه را دارند كه باید برای ضربه زدن درونی به نظام تقویت شود. لذا بازی دوگانه آنان طی یك سال اخیر یك روی سكه آن تهدید و ترساندن مردم ایران از دولت انقلابی و از سوی دیگر امید دادن به فتنه بوده است كه بتواند روی پای خود بایستد و عرض اندام كند.
تحریمهای جدید با گرای فتنه
----------------------------------
پس از ناامید شدن از فضای فتنه، غرب بار دیگر گزینه تحریم را روی میز كار خود قرار داد و با تمسك به شورای امنیت، تحریمهای جدید را علیه ایران اعمال كرد؛ تحریمهایی كه خود آنان و جریان فتنه همزمان با هم ادعا میكنند بیسابقه است. اما وقتی برخی سرنخهای دیدارهای مشكوك عناصر فتنه با غربیها فاش میشود كه چگونه آنان را برای تحریمهای جدید ترغیب میكنند به رابطه محكم این جریان با تحریمها پی میبریم. شاهد آنكه چندی پیش محسن مخملباف سخنگوی سبزها در خارج از كشور طی دیدار با مقامات امریكایی، پیشنهادات اتاق فكر فتنه را برای تحریمهای جدید ارائه و آنان را نسبت به این امر ترغیب كرد. بنابراین شكی باقی نمیماند كه جریان فتنه در تحریمهای جدید نقش ستون پنجمی را بازی میكند و در داخل نیز با ترساندن مردم از تحریمها، فضای جامعه را برای تحقق خواست غرب مبنی بر نتیجه دادن این تحریمها مهیا میكند، اما ظاهراً فراموش كردهاند این تحریمها نه اولی است و نه آخری. از اول انقلاب تاكنون بوده و از این پس نیز ادامه خواهد داشت.
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8905200711