تبیان، دستیار زندگی

آگاهید كه فلسفه روانشناسی و دانش فیزیولوژی انسانی به علت عدم شناخت روان و روح، هنوز مكانیسم خواب و خواب دیدن و حالات مربوط به رویا را نشناخته اند و آنچه فلاسفه و روشنفكران یا متفكرین و علمای ادیان، ‌درباره خواب و خواب دیدن گفته اند، مطالبی بسیار سطحی و غیر مستدل و احیانا نتیجه تجربیات شخصی بوده است كه نمی توان آنها را حكم كلی دانست.

خواب برای چیست؟

به این سؤال دو پاسخ می دهیم.

پاسخ اول : خواب برای استراحت و استراحت برای رفع خستگی و رفع خستگی برای ترمیم و تعمیر سلولها و جبران كمبود قوا است.

و اما پاسخ دوم : خواب نوعی از حركت ماشین است. یك ماشین انواع حركتها را دارد. یكی از آنها هم خواب است پس خواب چیز اضافی یا بی خود و بی جهت و غیر مفیدی نیست.

چگونه انسان می خوابد؟

ماشین بدن دائما" در كار است كار و حركت موجب فرسودگی یاخته ها و سلولها و كشته شدن ذرات ریز بدن می گردد. وقتی تعداد زیادی از یاخته ها و گلبولها و سایر ذرات ریز بدن مردند، جسم از نظر قوه و ابزار و الات كار و حركت دچار كمبود می شود در نتیجه می افتد و از كار باز می ماند.

چون كارخانه های تولیدی در بدن وجود دارد كه در زمان بیداری ما آن كارخانه ها خوابیده و مشغول استراحت هستند، اكنون كه بدن بر اثر كمبود قوا از كار بازماند آن كارخانه ها بطور اتوماتیك بكار می افتند و مشغول ساختن گلبولها، یاخته ها و سلولها و ذرات ذره بینی متناسب با دستگاههای مختلف بدن می شوند و كمبود قوا و نفرات ارتش بدن را تامین می كنند. اعضای فرسوده عوض می شوند و عوامل جوان جای آنها را می گیرد. ‌

مثل جامعه بشریت كه مرتبا گروهی می میرند و گروهی متولد می شوند و پیكره واحد جامعه بشریت به حیات و حركت خود ادامه می دهد. وقتی قوه ها تامین و دستگاهها تجدید شد، كم كم بدن حركت می كند یعنی روان جسم را به حركت در می آورد.

یكی دیگر از علل خوابیدن مسموم شدن بدن است، ‌بافتها ماهیچه ها و خون مسموم می شوند و انسان در وقتی كه احساس خستگی می كند این مسمومیت را بخوبی در همه بدن احساس می نماید. علت مسموم شدن بدن برای علم پزشكی روشن نشده ( مقصودم مسمومیت بر اثر خستگی است ) اما در آزمایشاتی كه روی انسان و حیوان كرده اند بعد از حركات و تولید خستگی وجود سم را در بدن دریافته اند اما نمی دانند از كجاست. حكمت نوین این حقیقت را روشن می كند و در اینده نزدیك علم پزشكی به آن دسترسی پیدا خواهد كرد.

سموم بدن ماده ایست مركب از اجساد و جنازه های یاخته ها و سلولها و ذراتی كه كشته شده اند. یك كارخانه فلزی بعد از مدتی كار همین سمها و چركها را در همه پیكره خود تولید می كند كه بر اثر سائیده شدن چرخ دنده ها و میله ها و غیره خواهد بود. پس جسد یاخته های مرده بصورت سم همه بدن را فاسد می كند و پس از آنكه بدن از كار افتاد و خوابید دستگاههای مختلف بدن برای شستشو و پاكسازی نسوج ترشحاتی مخصوص می كنند.

این سموم و عفونتها به دو صورت از بین می روند: قسمتی جذب سلولها و یاخته های دیگر می شود و بر اثر تركیبات شیمیایی خوراك خوبی از برای بدن خواهند بود. قسمتی دیگر بصورت فضولات و عرق و ادرار از بدن دفع می گردد.

برای بحث ذکر این مقدمات لازم بود ببخشید اگر کمی در پزشکی وارد شدیم اما برگردیم سر بحث خواب و خواب دیدن همراه ما باشید ...

خواب و خواب دیدن

در این قسمت ، ابتدا باید وسایل دیدن شناخته شود یعنی دیدگان، آیا انسان فقط دو چشم ظاهری جسمی را در صورت خود دارد؟ ‌یا اینكه از برای انسان دیدگان دیگری هم هست؟ در وقت خوابیدن ،‌دو چشم ظاهری انسان كه در خواب است، یعنی بسته شده و چیزی را نمی بیند در حالی كه در رویاها انسان تصاویری را با چشمان خود می بیند، آیا برای انسان دیدگان دیگری هم هست؟

حكمت نوین معتقد است كه در انسان حواس بی شماری كار می كنند كه تاكنون بیست و دو حس را شناخته و معرفی كرده، یكی از آن بیست و دو حس، ‌چشم دل یا حس روشن بینی است كه باید شناخته شود. بوسیله حس روشن بینی می توان مناظر و تصاویر خیلی دور را دید، در حالی كه با چشمان ظاهری نمی توان آنها را مشاهده كرد. در وقت خواب حس روشن بینی یا چشم جان فعالتر و حركت او سریعتر می شود. انسان در خواب می داند كه چشم دارد و می بند اما روان آدمی وسیله این حس روشن بینی چه چیز را می بیند؟ اگر پاسخ این سؤال داده شود مشكل حل می گردد.

نقشها و تصویرها

این طبیعت لایتناهی از نظر ماده و معنا یك پارچه موج است، یعنی یكپارچه انرژی است و انرژی عالمی متحرك ومواج است و به صورت و تصویرهاتجلی می كندزیرا منظم است. از این نكته مسئله نظم وعلم عالم ثابت می شود. بخاراتی كه از دریا بر می خیزد دارای نظم است یعنی به صورت تصاویر و نقشهای منظم و معقول حركت می كند، قطرات باران و تكه های برف كه از تبدیل بخارات درفضا تولید می شود و به زمین می آید منظم و مصور است. خوشبختانه علوم طبیعی نظمها و تصویرهای تكه های برف را عكس برداری كرده اند و شناخته اند. منتهی تعداد معینی تصویر را بدست آورده اند و خیال كرده اند كه برفها با همین تعداد معین تصاویر به زمین می آیند در حالی كه هر تكه برف نقشی و شكلی تصویری مخصوص به خود دارد. همانطور كه هر انسانی از نظر تصویر و مكانیسم منحصر بفرد است. الله اكبر راستی می توانیم تعداد تكه های برف را فقط در یك منطقه از زمین و در یك بارندگی محاسبه كنیم ؟ حالا ببینید در یك زمستان در نقاط مختلف زمین چند بار برف می آید و تعداد تكه های برف در یك فصل زمستان چقدر خواهد بود . اینها هر كدام یك نقش و تصویر دارد .

همه زمستانها را در طول یك قرن در طول هزار سال در طول عمر زمین محاسبه كنید ببینید این كارخانه عظیم نقش آفرین عالم چه می كند!! راستی اینها برای چیست؟ این همه نقش و تصویر برای برفی كه عمرش بسیار كوتاه است و به محض اینكه باریدن گرفت به آب تبدیل می شود چه ضرورتی دارد؟ خداوند چه چیزی را می خواهد ثابت كند؟ كسی عقلش نمی رسد.

منهم آنچه او می خواهد می گویم یعنی آنچه را می گوید به زبان من جاری می شود او می گوید : "می خواهم قدرت و علم خود را برای خودم آزمایش كنم و بفهمـم كه در ذات من چه نهفته است. خودم برای خودم تجلی مـی كنم و ظهور می نمایم تا خودم را بشناسم چون غیر از من كسی و چیزی وجود ندارد كه بخواهم علم و قدرتم را برای او به معرض نمایش بگذارم. فقط من هستم و من زنده هستم و نمی توانم بیكار بمانم.

چون خودم را نمی شناسم میل دارم خودم را بشناسم پس خلق می كنم و نقش و نیروی ذاتم را بصورت قدرت و عظمت ظهور می دهم،‌ برای آنكه شناخته شوم. شما انسانها نیز كه ذرات وجود من هستید آگاه باشید كه شما را وادار به تفكر در نقشهای عالم می كنم و حاصل فهم و تجربیات شما نصیب من می شود. من از پشت چشمان شما بوجود و آفرینش خودم می نگرم تا بهتر خودم را بشناسم. شما را دوست می دارم چون پاره های پیكر من هستید، به شما عشق می ورزم چون به خودم عاشقم. وقتی به یاد من هستید، ‌در حقیقت این شما نیستید كه مرا یاد می كنید من هستم كه به خودم فكر می كنم وقتی مرا فراموش می كنید،‌نترسید زیرا مرا فراموش نكرده اید، در آنوقت شما به خودتان فكر می كنید كه مرا از یاد می برید و خودتان چه كسی هستید ؟

كمی فكر كنید رابطه خودتان را با من دریابید، آنوقت می دانید كه باز هم به من فكر می كنید. از وحدت و كثرت شما، ‌از جمع و تفریق شما، از نزدیكی و دوری شما، از حركت وضعی و انتقالی شما، از سیر تكاملی شما لذت می برم. زیرا همه از من است و شما من هستید و من شما هستم. جدایی و دوتایی و كثرت و تفرقه در ذات من نیست حركت و سكون شما، حركت و سكون من است . مرا بیازمایید، از من بخواهید كه من دوست دارم خود را بیازمایم و قدرت نمایی كنم."

سخن ما درباره نقشها و تصویرهای عالم و كثرت و امواج آفرینش بود، برف را مثل زدم كه هر تكه آن تصویری خاص و نقشی معین است و منحصر بفرد، گازها و دودها، ‌شعله ها و حرارتها امواج صوتی و امواج مغناطیسی همه و همه بصورت تصویرها و نقشهای منظم و قابل سنجش و زیبا در جهان حركت می كند در حالیكه چشمان ظاهر بین نمی تواند این تصاویر و نقشهای منظم را احساس و ادراك نماید.

این بحث را از این نظر مطرح كردیم كه بدانیم رویا و خواب دیدن چیست؟ و انسان در خواب چه می بیند؟ دنیای جدیدی به روی مغز شما گشودیم اگر قدر بدانید، ‌اسرار آفرینش را به امر یزدان بر شما مكشوف می كنیم تا خودتان را بشناسید و به خداوند معرفت و ایمان پیدا كنید، ‌پس قطعا" افكار و تخیلات انسان به صورت تصاویر و نقشه در فضا ساطع می شود .

خوبست این بحث محدود مضبوط را مطرح كنیم كه :

- بخارات دریا، گازها ، امواج صوتی ،‌امواج مغناطیسی ، شعله ها ، امواج حرارتی ، نورها همه به صورت نقشها و تصویرها حركت می كند .

- افكار و خیالات انسانها، حیوانات، نباتات حتی جمادات بصورت نقشها و تصویرهای منظم در فضا حركت می كند.

- از اجساد و بدن همه موجودات، جماد و نبات و حیوان و نیز از بخارات و مایعات و جامدات و از بدن كرات مرتبا امواج ساطع و در فضا پخش می شود كه این امواج نیز به صورت تصاویر و نقشهای معین و منظم در فضا حركت می كند.

- موجودات تحول پیدا می كنند جسم و جان آنها از یكدیگر مجزا می شود جان كه سبكتر است در فضا پر می كشد.قطعا می دانید جان نیز تصویر و نقش دارد و مرتبا" از جان موجوداتی كه در فضا حركت می كنند تصویرها و نقشهای تازه ای ساطع می شود و جریان می یابد.

- گفته شد كه انسان و موجودات زنده بلكه همه موجودات فكر می كنند افكار و خیالشان بصورت تصاویر در فضا پخش می گردد. در اینجا می گویم كه روانها بعد از تحول نیز داری فكر و خیال هستند و تفكرات و تخیلاتشان بصورت تصویر و نقش ساطع می شود .

- موجوداتی كه هنوز صورت مادی و حیات ظاهری پیدا نكرده اند و در گنجینه انرژیها و قدرت الهی هستند و بنا به سرنوشت باید در آینده تبدیل به ماده بشوند و جسمیت پیدا كنند، وجود دارند. پس دارای نقش و تصویر هستند و نقش و تصویر آنها قابل رویت است. آنها در كتاب سرشت و سرنوشت و لوح محفوظ جهان وجود دارند. به همین دلیل آینده نگری و نهان یابی و پیش گویی و خواندن سرنوشت انسانها مقدور است.

ما در خوابهایمان چه می بینیم؟

اگر شما پرتو جویان عزیز به سخنانم عنایتی داشته باشید به آسانی می توانید بفهمید، كه انسان چگونه خواب می بیند، این نقشها و تصویرهایی كه در شش مورد بالا مطرح شد در فضا وجود دارد به علاوه تصویر هیكل موجوداتی كه جنبه مادی دارند و آنها را مطرح نكردیم. میز، صندلی، انسانها، ساختمانها، مجسمه ها، كارخانه ها، حیوانات، ‌حشرات‌ و كلیه اشیاء هر كدام دارای نقش و تصویر هستند. ما در بیداری و خواب این تصویرها را با چشم ظاهری و حس روشن بینی مشاهده می كنیم، ‌این تصویرها حقیقت دارد، ‌زیرا وجود دارد پس ما در خواب و رویاها حقایق و واقعیات را می بینیم و خواب دیدن راست ودرست است و نباید آن را واهی و موهوم دانست.

چرا خواب را واهی و موهوم می دانیم ؟

علتش تطبیق نكردن تصویرهایی است كه در رویا و خواب می بینیم با واقعیت مادی و محسوس جهان كه با آنها سر وكار داریم. مثلا" ماهیهای دریا فكر می كنند افكار و خیالات آنها بصورت تصویرها درفضا پخش می شود، انسانها این تصویرهای متعلق به ماهیهای دریا را می بینند و بعد از بیدار شدن اولا" قسمتی از خوابهایی كه دیده شده فراموش می گردد، ثانیا رابطة رویا و اشباحی كه دیده شده قطع می شود،‌ در نتیجه رویای انسان به نظرش نامربوط و واهی می آید.

همینطور می توانید مثالهایی بزنید و تفكر كنید تا حقیقت را دریابید، ‌عزیزان من، ‌كوه فكر می كند، رودخانه فكر می كند، ‌كبوترها فكر می كنند و افكار این موجودات به صورت تصویرها و نقشهایی در فضا جاری است و ما در خواب این نقشها را می بینیم و چون سابقه ای در حافظه خود از آنها نداریم كه دیدنیهای خود را با آن سوابق ذهنی تطبیق كنیم نمی توانیم بفهمیم كه این تصویرها چیست؟ و از كجاست در نتیجه به رویاهای خود بی اعتنا هستیم.

رویا بی نظم و نامربوط نیست، چون عالم منظم است و انسان در نظم آفرینش قرار دارد خواب دیدنهای انسان نامربوط و بی نظم نیست. طبق نقشه سرنوشت انسان و جهان، هر كس خوابهایی می بیند. و نیز به قدری كه لازم، مفید و ضروریست،‌ خوابها را تعبیر و تطبیق می كند. پس بیخود گیج و مبهوت نشوید و بدانید اگر شبها خوابهایی می بینید كه در روز نمی توانید با خاطرات خود آنها را درست تطبیق و تعبیر كنید، این مسئله بنا به سرنوشت و تقدیر الهی و به خیر و صلاح شماست.

همواره و در همه حال شكر و سپاس یزدان مقتدر مهربان را بجا بیاورید و در توجه بخدا و پرستش او غفلت نورزید تا در زندگی كامیاب گردید.

دیـدن سرنـوشـت در خــواب

سرنوشت جهان و انسانها و سایر پدیده ها، در لوح محفوظ و كتاب علم خدا مستور و منقوش است. اینطور تصور كنید كه آفریدن كه از جانب خداوند قادر متعال صورت می گیرد، از روی كتابی است كه دست قدرت الهی آن را ورق می زند. در هر صفحه ای از این كتاب یك نقشه و تصویر بسیار وسیع و بی نهایت وجود دارد كه اراده خدا بر تحقق و پیاده شدن آن نقشه تعلق می گیرد.. پس باید گفت: در هر ورقی موجودات جدیدی مصورند و خلق می شوند. آینده هر انسانی در آن كتاب عظیم آفرینش و لوح محفوظ منقوش است.

یكی از برنامه های آفرینش اینست كه هر انسانی سرنوشت خود را قبل از تحقق و پیاده شدن نقشه ببیند تا با آنچه كه در فردا اتفاق می افتد، امروز آشنا باشد. مانند مدیر كارخانه ای كه كار فردای كارخانه را امشب مرور و بررسی نماید. پس یكی از موارد خواب دیدن، یا یك بعد رویاهای ما، دیدن آینده خودمان است.

همه موجودات چنین رویا و آینده نگری را درباره خود دارند و ضمیر باطن هر كس به خوبی اگاه است كه فردا چه خواهد شد. اما مردم دو دسته اند: اقلیتی از مردم خودآگاهند. یعنی از این رویاهای خود با خبرندوآنچه می بینند فراموش نمی كنند. ولی اكثریت مردم ناخودآگاه زندگی می كنند و بینش یا آگاهی و بیداری ندارند. بینش دارند، اما آگاهی ندارند.

اگر شما رویاهای خود را به روشنی بیاد نمی آورید ، علتش این است كه هنوز برای خود اگاهی تعلیم ندیده اید و تمرین نكرده اید. اگر بپرسید: ما كه خوابهای خود را فراموش می كنیم، پس دیدن آینده و برنامه های زندگی از قبل برای ما چه فایده ای دارد؟ در پاسخ می گوئیم: ضمیر باطن هر انسانی رویاها و خاطرات عالم خواب را ضبط می كند و در قسمت تاریك ذهن، این تصویرها باقی می ماند و خاصیت آن این است كه شما با حوداث روزگار بدون مقدمه مواجه نشوید و زمانی كه حادثه ای پیش می آید سابقه آن را درضمیر باطن خودتان احساس می كنید. مثلا اگر مقدر باشد، عزیزی را از دست برود، فرد قبلا" این حادثه دردناك را در خواب و رویا و خیالات خود می بیند و یك نوع آمادگی پیدا می كند و زمانی كه با آن حادثه مواجه شد، خیلی خودش را نمی بازد.

هر كسی در این زمینه تجربیات شخصی دارد. اما اینكه رویاههای خود را فراموش می كنید و فقط نقش و تصویر كمرنگ آن در ضمیر باطن شما باقی می ماند، به این علت است كه اگر همواره از حوادث آینده اگاه باشید، زندگی حال را از دست می دهید و بنای كارها هم بر غفلت و فراموشی است و این غفلت و فراموشی بسیار مفید است.به همین ترتیب، غفلت و فراموشی از حوادثی كه اتفاق افتاده و بر شما گذشته است كه اگر همواره در مد نظر شما باشد، ادامه زندگی بر شما مشكل می شود.،

خداوند همه امور را بر ما آسان گرفته و مهندس متخصص دانا و بینای آفرینش می داند سرنوشت یك موجود را چطور قلم بزند كه او بتواند مشتاقانه به زندگی و حیات خود ادامه بدهد.