تبیان، دستیار زندگی

با سلام 

به این جملات دقت كنید:

بر دو كس لعنت واجبه
اول: خدا لعنت کنه کسانی رو که شیر حموم رو روی وضعیت دوش می‌بندن و از حموم خارج می‌شن!
دوم: خدا لعنت کسانی رو که در دستشوی (همون مستراح) اول شیر سرد رو میبندن بعد شیر گرم رو! (چون نفر بعدی با باز کردن آب پدرش در میاد)

خیله خوب؛
پارگراف بالا یك مینی مال بود

خود من مینی مال رو یك داستان خیلی كوتاه و همراه با پیام تعریف میكنم كه به چاشنی طنز آغشته شده باشه.
مینی مال مثل یك داستان بلند نیست كه خواننده به خواندن اون رغبت نداشته باشه

مینی مال نویسی تا قبل از دوران وبلاگ نویسی هیچ جایگاهی در ادبیات نداشته و متاسفنه هنوز هم تعریف استانداردی برای اون وجود نداره


مینی مال با اسطلاحات زیر اشتباه گرفته میشود:
1-جمله کوتاه: مینیمال نویسی نزدیکی خاصی با جمله کوتاه دارد و این گهگاه باعث گمراهی و اشتباه نویسنده می شود...مینیمال تقریبا مرز بین شعر کوتاه و جمله کوتاه است...یک جمله ساده و سلیس و غیر پیچیده کوتاه هرگز یک مینیمال نیست...جمله ای در آن علامت نقطه به کار می رود یک مینیمال نیست یک جمله کوتاه است.

2-جمله زیبا:این مورد هم با مینیمال نویسی بسیار اشتباه گرفته می شود...بسیاری از وبلاگهایی که به مینیمال نویسی مشهور هستند،در حقیقت جمله قشنگ می نویسند نه مینیمال...جمله قشنگ مرز بین مینیمال و جمله کوتاه است...جملاتی که آهنگین هستند و به صورت جملات و کلمات قصار به کار می روند و بسیار زیبا هستند اما خلاصه نیستند...تلخیص مرز اختلاف بین مینیمال و جمله قصار است... مثالی که بخواهم بیاورم این است: او دل من را شکاند و من هم دل دیگری را می شکنم...این بازی زشت جدید است...

3-دیالوگهای کوتاه: من خودم هم در وبلاگم زیاد آن را به کار برده ام...اما بعضی از آنها مینیمال نیست و بعضی از آنها هم می تواند مینیمال باشد.مثلا: گفت: بخند تا دنیا به تو بخندد...گفتم: مگر دلقکم تا به من بخندند...پس نخندیدم...

خوب دوستان، حالا اگه شما هم مینی مال دارید تراوش كنید

موفق باشید.

یاهووووووو

((زوربای بودایی))-شادی داودی
خوابیده ایی
صدایت میكنم
بیدار هستی اما...
سیگاری آتش میزنم و در مبل فرو میروم...
دود های حاصل را به صورتت میدمم و تو...
باز هم چشمانت بسته است!
.
.
.
.
صدای سرفه سكوت خانه را شكست
چشم باز میكنم
با لبخند و لیوانی پر آب در دست
به من خیره شده ایی

همیشه برای خودكشی زود است…صبر كنید…شاهد اوضاع بدتر هم خواهید بود.

---

آدمی که مجازی کول به نظر میاد الزاما حقیقی کول نیست اما آدمی که مجازی عوضیه بلاشک حقیقی هم عوضیه!

آنان كه بسیار در وسواس تفكرات هستند نمی توانند عشق بورزند.زیرا حتی وقتی كه هستند؛حتی اگر به منبع اصلی الوهیت هم برسند؛اگر حتی به ملاقات با خداوند هم نایل شوند؛به فكر كردن در مورد او می پردازند واو را كاملا"از دست می دهند.می توانی به فكر كردن در مورد چیزها ادامه دهی؛ولی این هرگز واقعیت نیست.

فعل “دمب خروسی کردن” تنها یک بار توسط فردی موسوم به هاجر، تازه‌عروس، ساکن شهرری از توابع استان تهران استفاده شده. از سرنوشت هاجر و چگونگی دمب خروسی کردن اطلاعی در دست نیست و این فعل بی‌خود جایی را در دستور زبان فارسی اشغال کرده.

سلام

ممنون ...خیلی زیباست

روزهاتان پرتقالی باد!

موش گفت: «افسوس! دنیا روز به روز تنگ تر می شود. سابق جهان چنان دنگال بود كه ترسم گرفت. دویدم و دویدم تا دست آخر هنگامی كه دیدم از هر نقطه ی افق دیوارهائی سر به آسمان می كشد، آسوده خاطر شدم. اما این دیوارهای بلند با چنان سرعتی به هم نزدیك می شود كه من از هم اكنون خودم را در آخر خط می بینم و تله ئی كه باید در آن افتم پیش چشمم است.»
«چاره ات در این است كه جهتت را عوض كنی.» گربه در حالی كه او را می درید چنین گفت.

فرانتس كافكا

روزگاریست که در آن بی‌گناهان پای چوبه‌ی دار نمی‌روند، یکراست می‌روند بالای دار.

تو نمیتوانی مستقیما درخواست بردگی كنی...بسیار تحقیرآمیز است و نمیتوانی مستقیما از كسی درخواست بردگی كنی:برده ی من شو.او شورش میكند و نمیتوانی بگویی من مایلم برده ی تو شوم...پس در عوض میگویی من نمیتوانم بدون تو زندگی كنم.ولی معنی همان است و وقتی هدف-آرزوی واقعی-برآورده شد...عشق ناپدید میشود.آن وقت احساس اسارت میكنی...در زندان خواهی بود و آن وقت شروع به مبارزه میكنی تا آزاد شوی.

سلام سروش جان خوبی؟
من که نفهمیدم فرقشون چیه!
لطفا اگه میشه یکم بیشتر توضیح بدین

با سلام
دل نوشته جان، تا جایی كه میدونم و اول گفتم، مینیمال یه سری جملات كوتاه و كوچیك هست كه با استفاده از طنز یه پیامی رو داره به خواننده میرسونه

موفق باشید
یاهوووووووو