تبیان، دستیار زندگی

با سلام خدمت دوستان

یه سوالی داشتم فردی كه استاد فلسفه در حوزه بود برای ما بحثی رو مطرح كرد كه برای من شبه شده ایشان خودشون این رو جواب نداد و گفت كه نیاز به سال ها تحصیل داره

یكی نیست بگه خوب بنده خدا چرا اصلا میگی

خوب اصلا موضوع اینه كه :

1. ایشون میگفتن كه وجود شیطان لازمه ی هستی است و اصلا برای همین كار آفریده شدن و در حقیقت به خاطر گول زدن انسان ها گناهی مرتكب نمیشن

البته اگر فكر كنیم به همین نتیجه میرسیم ولی پس صحبت های قرآن و احادیث درباره شیطان چی میشه؟

2.ایشون میگفتن كه جایی به اسم بهشت و جهنم وجود نداره و بهشت و جهنم هر كسی در وجود خودشه پس نعوذ بالله خدا كه ما رو سر كار نزاشته كه این همه توصیفات د رباره بهشت و جهنم توی قرآن آمده ضمنا پس بحثی كه میگن در باره مراتب بهشت كه بهشت نعیم و عدن و خلد پس چی میشه  در ضمن اینكه ایشون معتقد به معاد جسمانی به همین دلیل نبودن و حتی معراج پیامبر رو هم جسمانی نمیدونستن

این رو هم بگم كه ایشون كاملا مذهبی و معمم بودن

لطفا جواب منو بدید چون خیلی وقته برام شبه شده

دوست عزیز معمم بودن دلیل بر درست بودن اعقاید انسان نیست
1- گناه شیطان تکبر بود برای خدا لات بازی در آورد این گناه خودش انقدر بزرگ است که دیگه منحرف کردن انسانها پیشش کم میاره
2-به نظر من که سوادیم ندارم : این مکان ها وجد دارد طبق آیات صریح قرآن _ و این نکته که اعمال انسان خود به صورت آتش(جهنم) در می آید و باعث عذاب میشود
در آخر اتش جهنم با اتش دنیا فرق میکنه چون ظلمات است نوری ندارد ( چیز سیاهی که میسوزاند )

با سلام دوباره
این مطلب را نشان یکی دادم همون حرف های بنده را تایید کردن + اینکه فلسفه باید همراه منطق و عرفان باشد و گرنه قاطی میکنی و ضمنا عقل و جبر و اختیار باهم به بشر داده شده و باید هم باهم استفاده یشود

سم الله الرحمن الرحیم
با سلام خدمت همه دوستان و تشكر از دوستمون آقا جما به خاطر پاسخ
میدونید ایشون كم كسی كه نیستن خودشون مدرس فلسفه توی حوزه در قم هستن
ضمنا من دوست داشتم كه جناب صدرا كه رشتشون فلسفه اسلامی هست كمك كنن
به هر حال اگر كسی اطلاعاتی در این ضمینه داره ممنون میشم كمك كنه
اگر مایل باشید در چت تبیان هم قرار بزارید كه بیشتر و راحت تر صحبت كنیم
ممنون التماس دعا

بسم الله

با سلام ، اول باید به دوستمون حق بدیم که گفتند : یكی نیست بگه خوب بنده خدا چرا اصلا میگی.

حالا بگذریم. فقط یه نکته چون این بحث نیاز به مقدمات داره که اگه مایلید ادامه بدیم و اینجوری نباشه که وسط کار بحث نیمه کاره رها بشه و هر که بره سراغ کار قبلیش.هر جایی هم که مغلق بود لطف کنید بفرمایید که بیشتر توضیح بدم.

در مورد شیطان و گناه کار بودن یا نبودنش باید مسائلی را در مورد ظرف وقوع گناه خدمتتون عرض کنم.

اول اینکه ما دو نوع امر در عالم داریم که از سوی خداوند ابلاغ می شود.

1- امر تکوینی

2- امر تشریعی

اوامر تکوینی اوامری هستند که مربروط به اصل خلقت می باشند و نحوه ایجاد و آفرینش موجودات . مثلاً خداوند امر می کند که فلان موجود به وجود بیاید. اینجا مربوط به امر تکوینی است . نکته ای که قابل توجه است این است که در اوامر تکوینی به هیچ شکلی تخلف صورت نمی گیرد . یعنی هرگاه خداوند اراده بر انجام کاری بگیرد آن کار حتماً صورت می گیرد.

اما اوامر تشریعی در حقیقت دستوراتی هستند که خداوند به شکل هایی گوناگونی ابلاغ نموده است و چند چیز در آن ضروری است ، یکی اینکه موجودی که خداوند با آن امر تشریعی نموده است دارای اختیار باشد یعنی قدرت تشخیص خوب و بد و انتخاب خوب را داشته باشد ، دوم اینکه این اوامر از یک پشتیبانی بر خوردار باشند یعنی در صورت امر خداوند به شی ای و ترک آن امر توسط بنده ، آن بنده مستحق کیفر شود و در صورت اجابت امر مستحق پاداش.

با توجه به این دو نکته مشخص شد که بحث جهنم و بهشت و پاداش و جزا همه در مورد اوامر تشریعی می باشد زیرا امکان خلاف از امر خداوند فقط در این نوع امر وجود دارد زیرا در این نوع امر اختیار وجود دارد اما در اوامر تکوینی چنین نیست.

حالا بریم سر وقت شیطان ، ببینیم امری که خداوند به شیطان نموده است از چه نوع امری است؟

آیا امر تکوینی بوده است ؟

آیا تشریعی بوده است؟

و آیا ممکن است که در اینجا صورت سومی در کار باشد ، که دو نوع امر را در بر بگیرد؟؟

دوستان نظراتشون رو بفرمایند و اگه تا اینجا سوالی نیست ادامه بحث رو داشته باشیم و الا مطرح کنید تا پاسخ ها داده بشه.

موفق باشید ...

با سلام به استاد و بقیه دوستان با اجازتون من چند تا سوال داشتم:

اول از صدرای گرامی:

اما sedaghat_14 عزیز یه سوال:

استاد sadra اگر سوالای من باعث انحراف و به حاشیه کشیدن بحث می شه بذارید برای آخر. اصل موضوع گم نشه.

ضمنا یه تشکر از sedaghat_114 عزیز که بحث خوبی رو مطرح کردند، اگر خوب پیش بریم می تونیم در صفحه اصلی سایت لینک بگیریم.

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
اول یه تشكر ویژه از آقای صدرا به خاطر پرداختن به این موضوع اون هم به صورت ریشه ای و همچنین tab1363 گرامی
در مورد صحبت شما اینو باید بگم كه من هم حرف شما رو قبول دارم ولی استاد میگفتن كه در آیه ای كه میگه شیطان سجده نكرد كلمه ای كه به كار رفته نشان دهنده این است كه یعنی اصلا من اینگونه خلق نشده ام كه سجده كنم در واقع همون امر تكوینی كه جناب صدرا فرمودن و سجده كردن را هم ایشون تعبیر به خدمت میكردن و میگفتن مثلا فرشته ها كه سجده كردن یعنی به انسان خدمت میكنن ، كه اگر اشتباه نكنم اون كلمه لم یكن بود
موارد دیگه رو هم من چون علمی درموردش ندارم جواب نمیدم
در مورد دعوت ایشون هم نمیدونم كه كار درستی باشه یا نه ولی اگر باز هم می خواهید به دوستانم كه از ایشون شماره دارن درخواست كنم كه این كار رو بكنن البته مطمئن نیستم كه قبول كنن
بی صبرانه منتظر بقیه درس هستیم استاد صدرا
ممنون التماس دعا

بسم الله
با سلام
خانم tab1363 سوالاتی خوبی پرسیده اند که به نظر بهتر بود در یک تاپیک جدا گانه در انجمن معارف مطرح می شدند زیرا می شد به عنوان موضوعات جالبی مورد بررسی قررار گیرند.
اما سوال اول ایشون از این قرار است که :
این انواع امر با بحث قضا و قدر حتمی و غیر حتمی ارتباطی داره؟
بله می تواند ارتباط داشته باشد. بحث قضا و قدر از آنجا که به نحوه علم الهی بر می گردد شامل این موضوع هم می تواند باشد.
در ادامه سوال دوم را مطرح فرمودند که:
طبق تعریف شما پس تسبیح و ذکر گفتن اجزای خلقت برای آنها فضیلتی به حساب نمیاد پس چرا خدا مدام می فرماید یسبح الرعد بحمده و ...؟
همانطوری که اوامر دو گونه بودند بحث در مورد حمد و حقیقت حمد خداوند هم دو گونه و لحاظ دارد ( خیلی خوب است در تاپیکی جدا در مورد حمد هم بحث شود) ، اما نکته قابل اشاره این است که اثبات یک شیء ای هرگز به معنای نفی از طرف مقابل آن نیست. یعنی اگر گفته شده که پاداش و جزا از لوارم اوامر تشریعی هستند به معنای نفی از اوامر تکوینی نیست، ثانیاً تلازم خبر خداوند تعالی از تسبیح و حمد موجودات با عدم فضیلت در چیست؟ این نکته را باید روشن تر بیان بفرمایید.
سوال بعدی ایشان عبارت بود از :
اگر امر تشریعی برای موجودات مختار یعنی انسان و جن باشه پس برای شیطان این امکان فراهمه که توبه کنه و از طرفی احتمال سرپیچی لشکر شیطان از ابلیس هم وجود داره؟ در این مورد نظرتون رو لطفا بفرمایید.
این امکان به امکان عام برای هر موجود مختاری هست. یعنی هر موجودی که اختیار دارد می تواند راه سعادت و شقاوت را بپیماید. شیطان تا قبل از نافرمانی خداوند از عبادت کنندگاهن حق تعالی بوده است و این را با اختیار برگزیده است و در نافرمانی هم آزاد بوده است. پس امکان توبه برای او به امکان عام وجود دارد . و امکان سرپیچی هم وجود دارد همانطور که در روایات وجود دارد که حضرت ختمی مرتبت (ص) شیطان همراه خود را مسلمان نموده بود.
سوال سوم ایشان هم از این قرار بود که:
ما رو شیطان فریب میده. شیطان رو چه کسی فریب داد؟ یعنی شیطان هوای نفس داشته؟
می دانید که شیطان یک اسم عام هست برای هر موجودی که فریب کار باشید و ابلیس را هم از آن جهت که مرتکب شیطنت می شود شیطان می نامند یعنی آن موجودی که تکبر ورزدید و در مقابل انسان سجده نکرد ابلیس نام داشت و بعد از آن حادثه به آن شیطان گفتند ولی باید توجه داشت که شیطان گاه ممکن است خارجی باشد یعنی یک موجود خارجی که انسان را وسوسه می کند و گاه ممکن است نفس انسان باشد که قریب به اتفاق اغواهای انسان توسط نفس انسان صورت می گیرد. یعنی این نفس انسان است که امر به سوء می نماید و این از شیطان خارجی به مراتب سخت تر است. ابلیس هم مانند سایر جنیان دارای نفس است و نفس او مبرا از شیطنت نیست.
و سوال آخر:
در مورد امر خدا به شیطان اگر منظورتون همون امر سجده به آدم باشه ظاهرا با تعریف شما امر تشریعیه چون تخلف کرد. درسته؟
خب این سوال من از شما بود. به نظرتان کدام امر است ؟ آیا ممکن است صورت سومی در کار باشد؟

دوست عزیز احتمالا اشتباه گرفتید من یه دانشجو یا طلبه ساده هستم نه ان شخصی که شما می گوید

بسم الله
با سلام
بحث در مورد امر تکوینی و تشریعی شده بود
یکی از اختلافات این دو هم اصل تخلف ناپذیری یکی و قابل تخلف بودن دیگریست.
یعنی در امر تکوینی موجودات نمی توانند از دستورات تخلف کنند ولی در تشریعی این توانایی را دارند.
با توجه به عرایض قبلی به نظر می رسد که ابلیس از دستور خداوند مبنی بر سجده آدم سرپیچی کرده است و این نشون دهنده یک امر تشریعی می باشد.یعنی از آنجا که مسئله اختیار شیطان مطرح میشود و بلافاصله بعد از آن عدم تمکین دستور خداوند و این ها از لوازم امر تشریعی می باشد فلذا ما پی می بریم که دستور و امری که به ملائکه شده است از نوع تشریعی می باشد و باید دیگر لوازم آن از جمله پاداش و جزا را هم به همراه داشته باشد.

به نام خدا
در مورد اینکه شیطان برای گول زدن خلق شده است یا نه چون خیلی نزدیک به بحث جهنم سرای دائم در همین انجمن است و هنوز در اون بحث به نتیجه نرسیدیم صحبتی نمی کنم ولی
در خصوص مواردی که در مورد جهنم و بهشت استادتون مطرح کرده از آنجایی که آیات صریح قرآن در این مورد وجود داره اگر هم فلسفه خلاف آن را بیان کند نمی شود به آن اعتماد کرد. چون هر چه هم علوم انسانی پیشرفت کنه نمیتونه به پای قرآن برسد ، از این مطلب هم که با توجه به توضیحات کامل دوستان بگذریم یک نکته که در بحث با معلومات کم بنده جالب به نظر میرسد ( که باعث شد این متن را بنویسم ) این است که ابلیس اگر چه هم رتبه ملائکه شده بود لیکن از زمره جن است و تا آنجا که بنده اطلاع دارم تنها موجوداتی که اختیار دارند جن و انس هستند و ملائکه اختیار ندارند ،از sadra عزیز تقاضا میکنم در این خصوص هم حالا چه در این بحث یا در یک تاپیک دیگه توضیح بدهند که آیا بحث اعمال تشریعی در مورد ملائکه هم مصداق پیدا می کند و اگر این طور هست چرا آنها جهنم یا بهشت نمی روند ؟ یا می روند ؟
-----
ضمنا از تمام دوستان خواهش می کنم در بحث "جهنم سرای دائم " شرکت کنید چون همانطور که می بینید این شبه که خلق موجوداتی که تماما شر هستند از چه حکمتی سرچشمه می گیرد ، به انحای مختلف در جامعه زیاد شده است . خیلی متشکرم