-مسئول ثبت نام به قدو بالایش نگاه کرد و گفت:دانش آموزی؟
-بله
-می خواهی از درس خواندن فرار کنی؟
-ناراحت شد.ساکش را گذاشت روی میزوباز کرد.
کتاب هایش را ریخت روی میز و گفت:(نه خیر!اونجادرسم را می خوانم...)
بعد هم کارنامه اش را نشان داد پربود از نمرات خوب.