به نام خدا
سلام
روایت شده که آن روز وقتی پیغمبر(ص) از کوه بالا رفت و در داخل غار حرا آرمید، جبرئیل به نزد ایشان آمد و صدایش زد. پیغمبر از جایش برخاست، ابتدا جبرئیل را دید که پای کوه حرا سرش به آسمان میخورد. پیغمبر(ص) مدتی از پایین تا بالای قامت وی نگاه کرد.
جبرئیل فرمود: من پیک وحی هستم و حقیقت من اینچنین است، ولی از این به بعد به من نگاه کن، کوچک میشوم و به شکل یک انسان در خواهم آمد و در ادامه، جبرئیل فرمود که خدا تو را پیغمبر و رهبر خلق کرد،السلام علیک یا رسول الله، السلام علیک یا نبیالله و به دنبال آن شش آیه از سوره علق را بر پیامبر نازل کرد.
هنگامی که پیامبر به منزل برگشت، حضرت خدیجه اظهار داشت: صورت شما همیشه نورانی بود، اما امروز نور دیگری در شما میبینم. همیشه معطر بودید، اما امروز یک بوی عطر خاصی دارید. پیغمبر فرمود که وقتی بالای کوه حرا بودم جبرئیل آمد و گفت تو پیغمبر خدایی. خدیجه گفت: آقا، شما اگر پیغمبر خدا نباشید چه کسی باشد؟ سالها بود من انتظار چنین روزی را میکشیدم. دو یا سه روز بعد مجدداً جبرئیل به نزد رسول خدا آمد و سوره المدثر و المزمل را قرائت کرد. پیغمبر برخاست، جبرئیل دستش را گرفت و به بالای کوه ابوقیس برد و به صخرهای اشاره کرد و آبی جوشید و
جبرئیل فرمود: اولین حکم دین تو این است که وضو بگیری و نماز بخوانی، و جبرئیل دو رکعت نماز خواند و سپس فرمود: برو به منزل خود و اولین حکم دین خدا را اجرا کن.
پیغمبر(ص) به خانه بازگشت و نحوه وضو گرفتن را به حضرت علی(ع) و خدیجه و زید بن حارثه آموخت و همگی وضو گرفتند و در پشت سر آن حضرت ایستادند و نماز برپا کردند. جالبترین موضوع این که اولین نماز در دین اسلام به جماعت برگزار شد.
مقاله "اولین نماز بعد از بعثت پیامبر ص به جماعت برگزار شد"
جواد احسانی مقدم