بسم الله الرحمن الرحیم
1 - عمر بن حنظله گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم: دو نفر از خودمان راجع بوام یا میراثى نزاع دارند و نزد سلطان و قاضیان وقت بمحاكمه میروند، این عمل جایز است؟ فرمود: كسى كه در موضوعى حق یا باطل نزد آنها بمحاكمه رود چنانست كه نزد طغیانگر بمحاكمه رفته باشد و آنچه طغیانگر برایش حكم كند اگر چه حق مسلم او باشد چنان است كه مال حرامى را میگیرد زیرا آن را بحكم طغیانگر گرفته است در صورتى كه خدا امر فرموده است باو كافر باشند خداى تعالى فرماید (23 سوره 60) میخواهند بطغیانگر محاكمه برند در صورتى كه مأمور بودند باو كافر شوند. عرض كردم: پس چه كنند؟ فرمود: نظر كنند بشخصى از خود شما كه حدیث ما را روایت كند و در حلال و حرام ما نظر افكند و احكام ما را بفهمد، بحكمیت او راضى شوند همانا من او را حاكم شما قرار دادم؛ اگر طبق دستور ما حكم داد و یكى از آنها از او نپذیرفت همانا حكم خدا را سبك شمرده و ما را رد كرده است و آنكه ما را رد كند خدا را رد كرده و این در مرز شرك بخدا است. گفتم: اگر هر كدام از آن دو یكى از اصحابمان را (از شیعیان) انتخاب كرده، بنظارت او در حق خویش راضى شد و آن دو در حكم اختلاف كردند و منشأ اختلافشان، اختلاف حدیث شما بود، فرمود: حكم درست آنست كه عادلتر و فقیهتر و راستگوتر در حدیث و پرهیزكارتر آنها صادر كند و بحكم آن دیگر اعتنا نشود
(اصول كافى، ج1، ص 87)
2 – حدیث از امام زمان(ع) : و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا فانهم حجتی علیكم و انا حجة الله علیهم
اما در حوادثی كه بعداً بوجود میآید در مورد آنها به راویان احادیث ما رجوع كنید زیرا آنها حجت من بر شما و من حجت خدا بر آنان میباشم.
(صدوق، كمال الدین و تمام النعمة، قم، مؤسسه النشر الاسلامی الجماعة المدرسین ج 2، ص 493)
3 - اَللّهُمَّ ارْحَم خُلَفائی. قیلُ یا رَسُولَ اللهِ وَ مَنْ خُلَفائُك؟ قالَ الّذینَ یَأتُونَ بَعْدی وَ یَرووُنَ عَنّی حَدیثی وَ سُنّتی
خدایا بر جانشینان من رحمت فرست. پرسیدند ای رسول خدا جانشینان شما كیانند؟ فرمود: آنان كه بعد از من میآیند و حدیث و سنّت مرا نقل میكنند.
(حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، بیروت، دار الاحیاء التراث العربی، ج 18، ص 65)
4 - حدیث از امام حسن عسگری(ع) : فامّا من كان من الفقهاء صائناً لنفسه، حافظاً لدینه، مخالفاً لهواه مطیعاً لامر مولاه فللعوام ان یقلدوه.
از میان فقها كسی كه دارای صیانت نفس، حافظ دین، مخالف هوای نفس و مطیع اوامر شرع باشد، اطاعت و تقلید كنید
(صحاح طبرسی، ج 2، ص 262)
5 - امام حسین(ع) در ضمن گفتاری فرمود: اِنَّ مَجارِی الاُمُورِ وَ الاَحْكامِ عَلی اَیْدِی الْعُلَماءِ بِاللّهِ، اَلاُمَناءُ عَلی حَلالِهِ وَ حَرامِهِ؛
همانا جریان امور و احكام در دست عالمان ربّانی است كه امین بر حلال و حرام خدا هستند.
(تحف العقول، ص168)
6 - توقیع اسحاق بن یعقوب: و اَمّا الحوادث الواقعة فارجعوا فیها الی رواة احادیثنا.
در اتفاقات جدیدی كه در طول زمان پیش می آید به راویان دیدگاه ما رجوع كنید.
(بحارالانوار، ج 53، ص 181، حدیث 10)
7 - عن الصادق ـ علیهالسّلام ـ فاّما من كان من الفقهاء النفسه صائنا حافظاً لدینه مخالفاً علی هواه مطیعاً لامر مولاه فللعوام ان یقلّدوه و ...
هر كدام از فقهاء كه از نفس خود حفاظت میكند و محافظ دینش هست و مخالف هوای نفس خود عمل میكند و اطاعت زائد امر مولا میكند بر عوام است كه از وی تقلید كنند.
(حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج 27، ص 131)
8 - الامام علی «ع»: العلماء حكّام على الناس
علما حاكمان و فرمانروایان بر مردمانند
(الحیاة ج2 ص : 449)
9 - النبی «ص»: الفقهاء أمناء الرّسول.
عالمان عامل، امانتداران پیامبرند
(الحیاة با ترجمه احمد آرام، ج2، ص: 449)
10 - آیا به شما خبر ندهم كه فقیه واقعى كیست؟ عرض كردند: چرا یا امیر المؤمنین، فرمود: فقیه راستین آن است كه مردم را از رحمت خدا ناامید نسازد و از عذاب خدا نیز ایمن نگرداند، و در نافرمانیهاى خدا آنان را رخصت ندهد، و به خاطر گرایش به مطالب دیگر، قرآن را رها نكند
(مجموعه ورام، آداب و اخلاق در اسلام ص : 544)