مردمان مازندرانی به مردمانی که به طور کلی دارای پس زمینه قومی مازندرانی هستند و به زبان مازندرانی صحبت میکنند گفته میشود.
خاستگاه مازندرانی ها
در آوریل 2006 (برابر با فروردین 1385 شمسی و به تاریخ بومی مازندران که میشود أَرکه ما 1517 مازندرانی)؛ پژوهش جالبی درباره اصالت مازندرانی ها توسط گروهی از متخصصان ژنتیک دانشگاه علوم پزشکی تهران و دپارتمان ژنتیک تکاملی انستیتو ماکس پلانک لایپزیگ آلمان به سرپرستی دکتر ایوان ناسیدزه انجام گردید که گواهی بر قفقازی الاصل بودن نژاد مازندرانی ها بر خلاف سایر ایرانی ها دارد و اثبات میکند که برخلاف زبان مازندرانی (که در گروه زبانهای ایرانی است) مازندرانی ها، به سایر ایرانی ها از جمله فارسی ها (Y Chromosome Analysis) هوموژنوس نیستند، ولی اصیل ترین مردمان ساکن سرزمین ایران (mtDNA Analysis) میباشند. بر اساس این گزارش که در نشریه Current Biology منتشر شد، نشان داد که mtDNA افراد نمونه گیری شده (که فرزند آن را از مادر به ارث میبرد) به سایر مردمان ساکن در آسیای غربی (از جمله سایر ایرانیان و فارس ها) بیشتر از اروپایی ها نزدیکی دارد.
در این میان، گیلکان (تپوری ها و مازندرانی ها و دیلمی ها و گالشی ها و گیلانی ها) در دستهای که در آن کرد های کورمانجی قرار داشتند جای گرفتند. (همان، پلات A صفحه 670) همچنین نتایجی از آنالیز رشته کوروموزوم های Y (که از طریق پدر به پسر میرسد) بدست آمد که نشان داد، تک گروههای J2 و R1 به میزان زیادی در مازندرانی ها وجود دارد و جالب آنکه نوع تک گروه J2 بسیار بیشتر از ایرانی ها به قفقازی ها شباهت دارد. به علاوه تک گروه I که به مقدار بسیاری در میان فارس ها و ایرانی ها یافت میشود، در میان مازندرانی ها به هیچ وجه وجود ندارد، و به مقدار کمی در میان قفقازی ها است. (همان، انتهای صفحه 668) همچنین تجزیه و تحلیل MDS به صورت شفاف نشان داد که مازندرانی ها بسیار نزدیک به آذری های جمهوری آذربایجان، ارمنی ها و گرجی ها هستند و ایرانیان مقیم تهران و اصفهان بسیار دورتر از آن ها قرار دارند. (همان، صفحه 669) چنین تفاوت های فاحشی بین رشتههای mtDNA و رشتههای کوروموزوم Y در دنیا نادر است. ولی هرگاه که نمونه آن دیده شد، زبان و mtDNA به صورت متشابه نفوذ داشته اند، بدانگونه که زبان مازندرانی ها یک زبان ایرانی است. اگرچه تشابهات بسیاری به زبان های رایج در قفقاز (یعنی همان مسقط الراس مازندرانی ها) نسبت به سایر زبانهای ایرانی دارد.
زبان
مازندرانی، زبان بومی تپوری ها (مازندرانی ها) یعنی ساکنان اصلی استان های مازندران، گلستان، و مناطق شمالی استان های سمنان و تهران میباشد . ساکنان مناطق مختلف آن را به نام های مختلفی میشناسند، به ویژه پس از جدایی استان گلستان در سال 1997 (1376 شمسی و 1508 مازندرانی) مردم آن دیار ترجیحا خود را تبری (تپوری) میشناسند. همچنین در کوهپایههای جنوبی البرز (حومه تهران)، علاوه بر نام مازنیکی (مازندرانی) با نام بومی گیلکی نیز شناخته شده است.
در میان زبان های ایرانی، این زبان بیشترین آثار نوشتاری را در طی سدههای دهم تا پانزدهم میلادی، به خود اختصاص داد؛ که با حکومت مستقل و نیمه مستقل اسپهبدان در تبرستان این وضعیت بدست آمده است. کارهای بزرگ و با ارزشی به این زبان نوشته شد که بجز برخی خرده نوشتارهای میان مطالب مرتبط به مازندران در فارسی؛ همگی از بین رفتند. مازندرانی متعلق به گروه زبان های شمال غربی ایرانی بوده و از لحاظ زبان شناختی با فارسی به صورت دوجانبه غیر مفهوم میباشد، اگرچه پس از مدرنیته کردن ایران در ابتدای قرن بیستم میلادی فارسی به میان زبان تپوری ها (مازندرانی ها) نفوذ پیدا کرده ولی مانند برخی دیگر از زبان های ایران، مازندرانی از بین نرفته است. ذکر این نکته بایسته است که برخلاف تصور بیشتر غیر مازندرانی ها ، زبان (گویش)مازندرانی همان گویش گیلکی گیلانی نیست. اگر چه برخی گیلانی و مازندرانی را یکی می دانند ، این امر درست نیست و گیلکی گویشی جدا از مازندرانی است.
پراکندگی جغرافیایی
این مردم در زبان مازندرانی به نام تبری خود را میشناسند و به صورت کم یا زیاد در استانهای گلستان، تهران، سمنان، گیلان (تا رودسر و لنگرود)، اصفهان (در فولاد شهر و شهر اصفهان) و سایر نقاط ایران؛ گسترده شدهاند.
منابع
1.↑ Current Biology; 16; April 4, 2006; Concomitant Replacement of Language and mtDNA in South Caspian Populations of Iran; Elsevier Ltd All rights reserved DOI 10.1016/j.cub.2006.02.021; Pages 668–673.
2.↑ Stilo, D. (2005). Iranian as buffer zone between the universal typologies of Turkic and Semitic. In Linguistic Convergence and Areal Diffusion. Case Studies from Iranian, Semitic and Turkic, E.A. Csato, B. Isaksson, and C. Jahani, eds. (London: Routledge-Curzon), pp. 35–63. 22. Al-Zahery, N., Semino, O., Benuzzi, G., Magri, C., Passarino, G., Torroni, A., and Sanachiara-Benerecetti, A.S. (2003). Y-chromosome and mtDNA polymorphisms in Iraq, a crossroad of the early human dispersal and of post-Neolithic migrations. Mol.
3.↑ Windfuhr, G. L. (1989). New Iranian languages: Overview. In R. Schmitt. (Ed.), Compendium linguarum Iranicarum (pp. 246-49). Wiesbaden: L.Reichert.
عمومی
•تاریخ ماد؛ نوشته دکتر کشاورز
•مردم مازندران؛ نوشته اسماعیل مهجوری
•تاریخ تبرستان؛ نوشته اردشیر برزگر
•تاریخ پادشاهی تبرستان؛ نوشته ابن ایسپندیار؛ پدر تاریخ نگاران مازندرانی