تبیان، دستیار زندگی

به نام خدا

سلام

به نام خدا

سلام

به نام خدا

سلام

به نام خدا

سلام

به نام خدا

سلام
واقعا معیار های صحیح و درست در قرانه
نمیشه به اسم نشر دانش و خوبه هرچی آدم دلش میخاد بپرسه بپرسه هر چیزی رو اونم هرجا پرسید و طرح کرد
واقعا قرآن کریم خوب گفته:
سوال نکنید از چیزهایی که اطلاع از حقیقت آن برایتان تلخ خواهد بود.

پدرم مرا اموخت که همه ی دانسته ها و ندانسته هایم را نگویم...مرا از اتش قهر خدا و روز بازخواست ترساند...اما ارام در گوشم خواند که هرگز از گفتن حق نترس..

بسم ا...
راستش نمی دونم چرا دارم اینو می نویسم.قبل از انتخابات من فقط اهل روزنامه خوندن بودم روزنامه ها رو دنبال می کردم و از این همه بازی های سیاسی که راه می افتاد و بعد چند وقت یکی بهش افتخار می کرد و یکی هم اون بازیه واسش گرون تموم شده بود و اینا خیلی خندم می گرفت.
از مجموع سخنرانی های تلویزیون فقط سخنرانی های رهبرم رو نگاه می کردم.اصلا بهتون بگم که اصلا وبلاگم همش شعر و داستانک بود. وب گردی نداشتم. ولی یهو دیدم این خواست خودم امام خامنه ای هست که بصیرت.
خب من اولش فکر کردم بصیرت یعنی بصیرت سیاسی این شد از بریده روزنامه هام و مرور قبلا ها و اینترنتی که اونوقت خیلی فضاش یه طرفه بودو همین جور تو این انجمن فقط مطلب می خوندم..اون وقتا اینجا مثل الان نبود دوستان خاطرشون هست دیگه.
بعدش سر یه موضوعی از همین بحث ها منم دچار اشتباه شدم . ولی چون نظر نمی دادم فقط تو دلم موند. . . این شد که فهمیدم بصیرت سیاسی هم کمه..بصیرت یه معنی خیلی خیلی پیشرفته تر می ده...این شد که وقتی شروع به اظهار نظر کردم تصمیم گرفتم تا واسه خودم یه جور محدودیت بذارم که مبادا روزی نظری بذارم که بعدش بفهمم که اشتباه بوده و نفس هم اجازه ی عذر خواهی رو بهم نده و ...
نمی دونستم چه جوری....لای نهج البلاغه ی پدر رو که باز کردم که اون امضای اولم بود...و الان دوباره همون جور این نوشته ی ابی رنگ پایین فکر کنم همون خط قرمزی هست که من باید مواظبش باشم...
این خط قرمز به نظر ناقص من یعنی این که اگر قرار اظهار نظری بکنم ببینم چه قدرش واقعا از روی فهم و چه قدرش از روی بغضه...
شما درست می فرمایید این خط قرمزی که هست اگر بهش عمل کنیم دیگه زحمت اقای سجاد هم تو تایید خیلی از نظر ها کم میشه.
امما اینکه فرمودید ایا هر اطلاعاتی ....
باید بگم اول باید نگاه کنیم ببینیم مخاطب ظرفیت شنیدن داره یا نه....اوضاع الان کشورمون جوری هست که ظرفیت شنیدن خیلی از حقایق رو داره مخصوصا جوون ها

می دونید من اینو لمس کردم که اگه بعضی حقایق رو خود نسل اولی های انقلابی عمار گونه واسه جوونا بیان نکنند این سوالات پیش اومده رو ضد انقلاب برای جوون ما تحلیل می کنه و از سکوت ما استفاده می کنن...
برای ذهن پرسش گری که لان تو جامعه برای شنیدن حق اماده است به نظرم گفتنش بهتر...البت نه هرکسی

گوینده هم مهم تر از مخاطب هست...اینکه بی حب و بغض برای شنونده هایی که ظرفیت شنیدن دارن
امـــــــــــــــید وارم مقصود رو رسونده باشم

کلا انشام خوب نیست

یا علی

سلام

سوال در مورد زندگی شخصی مردم معلومه که مذموم هست چرا این رو به جامعه و سیاست ربط میدین اینجوری خلط مبحث میشه!

این جمله رو اخیرا همه شنیدن که یکی از سیاستمدارهای کشورمون گفت: سوال ملائکه از خداوند یعنی سوال خط قرمز ندارد

اما مصحلت

نپرس مصلحت نیست...نمیتونم بگیم چون خلاف مصلحت کشور هست

 این مطالبی که می نویسم گوشهای از نوشته های علی شریعتی هست :

همیشه مصلحت روپوش دروغین زیبایی بوده است تا دشمنان حقیقت ،حقیقت را در درونش مدفون کنند و همیشه مصلحت تیغ شرعی بوده است تا حقیقت را رو به قبله ذبح کنند که مصلحت ،همیشه مونتاژ دین و دنیا بوده است

آنچه گفتی حقیقت است راست می گویی خوب تحلیل کردی و نظریه ات کاملا نظریه اسلام است اما...مصلحت نیست

این منطق کیست؟این مصلحت اندیش و منطقش دشمن و مخالف علی است و باهمین ابزار و ضربه است که علی (ع) خانه نشین می شود

وهنوز هم همین (مصلحت نیست ها )را چون سدی در برابر همه جنبش ها و کوشش ها می بینم

مصلحت نیست مصلحت نیست مصلحت نیست

آری حقیقت نیست اما مصلحت است ،حقیقت است اما مصلحت نیست:این است شعار تشیع مصلحت

تشیع مصلحت نابود کننده تشیع حقیقت است همچنان که در تاریخ اسلام ،اسلام حقیقت قربانی اسلام مصلحت شد

یا 119

موافقم.ولی محدودیت محبوبیت میاره .هر چقدر مردم از بعضی مطالب نهی بشن بیشتر بطرف اون مطلب میرن.مثل سیب آدم وحوا

به نام خدا

سلام

خلی عالی گفتید استفاده کردیم

امیدوارم خداوند بصیرت وتقوا را به همه ما عنایت فرماید .

مواظب باشیم هرگز ابروی بنده ای را نریزیم ....مراقب باشیم همیشه حق بگوییم ...مراقب باشیم ........