خداوند هر یك از زن و مرد را به گونهاى آفریده كه هر كدام كارى
مىتواند
انجام دهد كه ممكن است از عهده دیگرى خارج باشد؛ مثلاً مرد را عقلانىتر و
زن را
عاطفىتر آفریده است. مرد به سبب داشتن روحیه تعقلى، بهتر مىتواند از عهده
تدبیر
عقلانى زندگى و تأمین مخارج خانه برآید و زن با داشتن روحیه عاطفى، بهتر
مىتواند
به تربیت فرزندان و امورى از این قبیل بپردازد و هر دو مكمل یكدیگرند. مرد
براى
اداره بهتر زندگى و چاره اندیشى بهتر مشكلات، نیاز به اختیارات مالى بیشترى
دارد؛
در نتیجه سهم الارث بیشترى به او تعلق مىگیرد [1].
ولى این نقصان در اموال زنان به
گونهاى دیگر جبران مىشود شما با اندك تأمل و مختصر محاسبهاى مىتوانید
به این
نكته پى ببرید كه زنان عملاً دو برابر مردان بهره مىبرند و آن به جهت
حمایتى است
كه اسلام از حقوق آنان نموده است؛ زیرا بر اساس وظایفى كه بر عهده مردان
است، نیمى
از درآمد آنها براى زنان به مصرف مىرسد. در حالى كه بر عهده زنان چیزى
گذاشته
نشده است. مرد بایستى هزینه همسر و فرزندش را بر اساس نیازمندى ایشان اعم
از خوراك،
پوشاك و مسكن و سایر لوازم بپردازد، در حالى كه آنان از پرداخت هر گونه
هزینه، حتى
براى مخارج خودشان معاف هستند.
لذا زن مىتواند سهم الارث خود را پس انداز كند، ولى
مرد ناچار است آن را به مصرف همسر و فرزندانش برساند. از این رو، نیمى از
درآمد
مردان براى زنان خرج شده و نیمى براى خودشان مىماند، در صورتى كه سهم زنان
همچنان
باقى است. [2]
در روایات اسلامى نیز در بیان دلیل این امر آمده است كه چون زنها
ازدواج مىكنند و در حالى كه سهم خودشان دست نخوره باقى مىماند، در سهم
همسرشان
شریك مىشوند و علاوه بر این به آنها نفقه تعلق مىگیرد و... [3]
پى نوشت:
[1]. ر.ك: المیزان، ج 4، ص 221.
[2]. ر.ك:
مكارم شیرازى، تفسیر نمونه، ج 3، ص 291-290.
[3]. ر.ك: كلینى، فروع كافى، ج 7، ص 87.
(ماهنامه یاس، شماره5)