قصد ندارید کاری برای خرمشهر یا جهانآرا بخوانید؟
همیشه این یکی از دغدغههایم بوده و با خیلی از دوستان و دوستان عزیزی که
ترانهسرایان آلبوم «خاموش» بودند هم در این مورد صحبت کردهایم و فکرهایی در سر
داریم. اگر عمری باشد و دوباره آلبومی بدهم حتما وظیفهام را نسبت به خرمشهر و
جهان آرا ادا خواهم کرد.
اگر تئوری شهید باکری را در مورد افراد بعد از جنگ بهخاطر دارید شما خودتان
را جزو کدام دسته میدانید؟
نمیدانم... یکبار دخترم از من سوال کرد که ما چرا نباید خانهای برای خودمان
داشته باشیم و هم چنان به زندگی اجاره ای ادامه دهیم؟ این ها مظلومنمایی نیست ولی
خدا را شاکرم که رنگ عوض نکردهام و اعتقادم را به مال دنیا نفروختهام. حالا اگر
اجرهخانهام سه ماه عقب بیفتد هم خدا کریم است.
ولی خیلیها فکر میکنند که حاج غلام کویتیپور که آلبوم جدیدش هم منتشر شده
و از رادیو و تلویزیون دائما صدایش پخش میشود باید انسان متمولی باشد.
من که 6 سال بود آلبوم نداده بودم. از جایی هم حقوق نمیگیرم. رادیو و
تلویزیون هم که برای خودشان پخش میکنند و چیزی از این به ما نمیرسد. گفتن ندارد
ولی من حتی یک کاغذ پاره ندارم که برای جنگیدنم پرونده شود. آن زمانها یکی از
دوستانم میگفت اینها را ثبت کن چون بعدها به دردت می خورد، ولی من دنبال این
مسائل نبودم. یعنی نه حقوق بگیر دولت و نظام هستم و نه به دنبال اینها بودهام که
از رانت و پارتی استفاده کنم. البته الان هم اگر بخواهم به راحتی میتوانم یک
زندگی خوب برای خانوادهام فراهم کنم، ولی حیف که ما برای چیز دیگری جنگیدیم!
خیلیها هستند که شده بگئیند من اینقدر جنگیدهام و جانبازی دارم و چیزی هم
ندارم، میگویم مگر برای امتیاز جنگیده ای که حالا هم طلبکاری؟
بعد از اینهمه سال سكوت چطور شد كه آلبوم «خاموش» را منتشر كردید؟
باید برگردیم به 5-6 سال پیش. من از هیچكدام غریبانهها راضی نیستم و آنها
را آلبوم خودم نمیدانم. غریبانه 1 كه هم تست صدای من بود و متاسفانه به بازار داده
شد و هم اینكه جنس صدای من نبود. من به احترام دل پاك مردمان سرزمینم كه با كار
ارتباط برقرار كرده بودند و دوستش داشتند چیز نگفتم. برای من بسیار عجیب بود كه
حالا اگر میخواستند تست صداها را منتشر كنند، چرا رنگ صدا را عوض كردهاند؟ شاید
خواننده ای فالشی یا ناكوكی جزئی داشته باشد و آن را با امكانات نرمافزار حل كرد،
اما اینكه رنگ و جنس صدا را دستكاری كنیم از كارهای نامردانه و عجیبی بود كه
متاسفانه صورت گرفت. 5تا از كارهای غریبانه 1 اتود بود و باید دوباره خوانده میشد.
من به حرمت شعور مردم سكوت كردم ولی نمیدانستم ادامهی آن منجر میشود به غریبانه
2 كه نه تنها صدای من نبود بلكه تقلیدی دم دست از كارهای من بود. من به رسم امانت
ملودیها و اتودهایی را در دست تهیهكننده و ناشر آلبوم داشتم كه ایشان آنها را
با همراهی چند نوازنده و آهنگساز تبدیل كرده بودند به آلبوم غریبانهی 2. در این
بین فقط 2 كار با صدای من و آن هم اتود بود و بقیه تقلید صدای من بود. متاسفانه در
هر حیطهای خیلیها هستند كه دنبال منافع مالی هستند و از هرچیزی میخواهند بدانند
چقدر برایشان باقی میماند و میفروشد. در این راه فقط آن عشق و حس الهیست كه
نادیده گرفته میشود و شعور و حس هنرمند است كه اهمیتی ندارد.
انگار حتی از عكس روی جلد آلبومها هم ناراضی بودید.
این یك موضوع كلیست و ربطی به آن دو آلبوم ندارد. من معتقدم كه خواننده
نباید عكس تكی روی جلد داشته باشد و در آلبومها مهم دنیا هم میبینیم كه كمتر پیش
میاید عكس خواننده را روی جلد بزنند. اگر یك عكس كلی از همهی عوامل باشد خیلی هم
خوب است، اما با عكس تكی خواننده موافق نیستم. حالا شاید بعضی از خوانندههای جوان
باشند كه دوست دارند عكسشان روی جلد آلبوم باشد، ولی این یك سلیقهی شخصیست و
سلیقهی من اینطوریست كه با عكس موافق نیستم.
چه فرقی بین یك كار خوب با كاریست كه خود تولید كننده راضی نیست ولی با
استقبال مواجه میشود؟
شاید این استقبال بهخاطر خود اثر نباشد و عوامل دیگری مثل لطف مردم به
هنرمنده و ... هم در استقبال دخیلند. مهم و اصل آن روح خداییست كه باید در كار
باشد. دلهایی پاك كه همدل شدهاند تا از نعمتی به اسم هنر كه خدا در ذات بشر
نهاده است استفاده كنند. هدف و غایت خود اوست و ما هرگز مطلق نیستیم. این كار
درستی نبود كه از حماسهخوانی من و زجر و مصیبتی كه در 8ساال دفاع مقدس كشیدیم
سوءاستفاده شود و جنس تقلبی را به خورد مردم بدهیم. كاری را عرضه كنیم كه
فاقدحداقل استاندارهای هنریست و هیچ چیزش سرجا نیست. خدا را شاكرم كه خودم هیچوقت
چشمداشت مالی از كاری نداشتهام و از آن دو آلبوم هم هیچچیزی نگرفتم. غریبانهی 2
كه به بازار عرضه شد خیلی غافلگیر شدم. چیزی بود كه من نخوانده بودم اما اسم من
روی آلبوم بود. با اینهمه اگر فقط بحث من و اسم من بود هیچ شكایتی نداشتم ولی
وقتی بحث انقلاب و 8سال دفاع مقدس و كلی ارزش است و به شهدا و ... هم بیاحترامی
میشود مجبور شدم از شركت پخش آلبوم شكایت كنم و آلبوم را هم از بازار جمع كردند.
من از هركدام از ملودیها آن آلبوم كلی خاطره دارم، هكدام من را به شهیدی گره میزند
و اگر مردم ایران و اهالی جبهه و جنگ هم خاطرهای داشته باشند كه باعث افتخا من
است، كاری كه شد، بیاحترامی به همهی آنهاست. خدا به من حقیر عنایت كرد كه كنار نفس
متبرك این عزیزان نفس بكشم و اگر هم چیزی خواندم روایت تاریخ بود و مظلومیت این
مرزوبوم. دهها كشور حمله كرده بودند به یك كشور، چه قدرتی بود جز قدرت ایمان و
علاقه به آب و خاك و در راس آن كلام خدا
كه باعث شد آن حماسهها اتفاق بیفتد؟ متاسفانه این دوستان موازین واصول را به هم
ریختند و فكر نمیكنم خاطرهی بد این دو آلبوم هرگز از ذهنم پاك شود. این كار
توهین بود به همه، چه آن جانبازی كه غریبانه گوشهی آسایشگاهی لحظات آخر زندگیاش
را طی میكند و چه من روسیاهی كه تا دنیا دنیاست بدهكار این آب و خاك و مردم با
اخلاصش هستم.
از آلبوم جدید راضی هستید؟
حداقل مسكنی بود در حد 50 درصد. 50 درصدش هنوز آن احساس و حق مطلب و حق
موسیقی زیبا و شعرهای زیباییست كه از طرف من پرداخت نشد. عشق من جوان هاست و
خوشحالم كه در این آلبوم با چند جوان بسیار كاربلد و هنرمند آشنا شدم. با یك آهنگساز
خوب و شاعر خوب و كلی نوازندهی خوب كه همه هم جوانان برومندی بودند همكار بودم.
برای من بسیار ارزشمند بود كه نوازنده ای علاوه بر شاكارش در قطعات، یك قطعه را هم
به عشق اما حسین به صورت رایگان ساز زد و دستمزدی دریافت نكرد. این ارزش و فرهنگ
ایرانیست كه متاسفانه میبینم اینروزها رنگ و بوی كمی از آن است. همهی عوامل از
اسپانسر و تهیهكننده گرفته تا صدابردارها زحمت شبانهروزی كشیدند و ممنونم كه
حداقل 50 درصد از اهدافم هست و امیدوارم اگر عمری باشد در آلبوم بعدی به معیار
بهتری هم برسیم. امكان رسیدن به صد كه میسر نیست چون هیچكدام ما كامل نیستیم و
كامل مطلق خود اوست، اما هدف من رسیدن به 80 از صد است و برای آن هم باید تلاش
كنیم. امیدوارم در آینده آلبومی منتشر كنم كه لیاقت مردم ما و احساس بینظیرشان
است.