به نام خدا
سلام
همه میدونیم که احترام به والدین واجبه، وگوش دادن به حرفشون میتونه تا جایی که خلاف شرع نباشه ادامه پیدا کنه. اما خیلی ها با کمتر از این هم مشکل دارند، چه برسه به اینکه حالا ازدواج کردند و خودشون پدر مادر هستند و حقوقی هم نسبت به یکی دیگه به نام همسر دارند.
حالا تو این شرایط ، احترام والدین کجا قرار میگیره؟ حالا که مادر شده مادرشوهر یا مادر زن و شاید هم مادر بزرگ این احترام چطوری باید باشه؟
حالا که شاید این مادر بزرگ خونهای جز خونهی فرزندانش نداره، آیا عروس میتونه مادر شوهرش رو هر روز کنارش تحمل کنه؟ آیا داماد میتونه مادر زنش رو هرروز کنارش تحمل کنه؟
این دو سوال رو بر این فرض پرسیدم که مادر بزرگ دخالتی تو زندگیشون نمیکنه و تنها عامل کم تحملی شاید همون احساست عروس و مادر شوهر باشه.
اگه فرض رو عوض کنیم و با مادر بزرگی روبرو باشیم که کارش اینه که با کسی مثل خواهرش در مورد زندگی عروس یا دامادش مشغول غیبت میشه. تو این حالت چی؟ تو این حالت باید چیکار کرد؟
مادر بزرگی که مثلاً 70 تا 80 سالشه و شخصیتش شکل گرفته و نمیشه به راحتی رفتارش رو عوض کرد. تو این شرایط فکر میکنید راه چاره چیه؟