انرژیای كه در فیزیك انیشتین تعریف مشخصی دارد، در متافیزیك هم برای خودش جایگاهی دارد؛ حتی رفیعتر از فیزیك.
عموم تعاملات معنوی، از طریق تبادلات انرژیهای معنوی (اعم از مثبت و منفی) صورت میگیرد.
ما با انرژیهای خودمان میتوانیم در کریستالهای آب طیف خوشآیند به وجود آوریم، گیاهان را رشد دهیم و حتی به شیردهی حیوانات سرعت ببخشیم یا از آن سو، با انرژی منفی خود (مانند چشم زخم) میتوانیم کسی را از پا در آوریم.
کلیتر بگویم؛ همه چیز از خاک تا خدا دارای همه گونه انرژیهای فیزیکی، متافیزیکی، اولترافیزیکی و سوپرفیزیکی هستند، یعنی تمام هستی را انرژیهای مختلف تشکیل میدهد و البته همانطور که در قرآن میخوانیم: «الله نور السموات و الارض». حتی مراتبی از مناسک دینی ما انسانها (در هر دین و آیین) هم داد و ستد انرژی است: دعا، نیایش، مانترا، دست دادن، مصافحه، در آغوش کشیدن، دست بر سر کسی کشیدن.
یکی از مراتب تبادلات مثبت انرژی، نگاه است، به قول شاعر: «گفتار عشق را به سخن احتیاج نیست/ چندان که شد نگه به نگه آشنا، بس است»
انرژیای که از موسیقی میگیریم و تأثیر موسیقی روی جمادات، نباتات، حیوانات و انسانها نیز میتواند قابل اندازهگیری باشد. امروزه موسیقیدرمانی از هنردرمانیهای مهمی است که در «فرادرمانیها» به کار گرفته میشود. متقابلا درون اندوهناک هم آثار فیزیکی و متافیزیکی مخرب دارد.
حافظ میگوید: «کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد/ یک نکته از این معنا گفتیم و همین باشد» یا زنهاری که شاعر دیگری برای همگان دارد: «در محفل خود راه مده همچو منی را / افسردهدل افسرده کند انجمنی را».
توجه به تکتک اندامهای وجودی و حتی تشکر از آنها نیز میتواند به سلامت جسم و روان ما کمک کند. هر جایی که درد می گیرد را خوب است با دست نوازش دهیم و نازش را بکشیم تا کمی بهتر شود.
همیشه باید لبخند به لب داشته باشیم تا همگان و هستی را خوشحال کنیم. داشتن قلب رئوف نیز نشانه دیگری از انسانهای بهشتی است. هالهبینها میگویند مثبتاندیشی، هالههای طلایی در اطراف ما ایجاد میکند که برای آنها قابل رویت است.
به علاوه، دعا برای همدیگر، بهتر از دعا برای خودمان است و اثرات فزاینده آن به خودمان هم میرسد. نهایتاً اینکه باید یادمان باشد که هستی سر و صاحبی دارد که هم عادل است، هم فاضل و لذا حساب و کتابی.