• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن اجتماعي > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
اجتماعي (بازدید: 10054)
چهارشنبه 18/1/1389 - 9:26 -0 تشکر 193394
*داستان دو همسایه حتما بخون جالبهاااا*

به نام خدا

سلام

 

 

یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود دوتا همسایه بودند که خیلی همدیگرو دوست داشتند

ابتدای آشنایی زیاد از هم شناختی نداشتند ولی وقتی همدیگر رو میدیدند ،سلام واحوالپرسی گرمی با هم داشتند

باهم سر موضوعات مختلف حرف میزدند اما هرگز از زندگی خصوصی هم چیزی نمیگفتند

روزها گذشت وگذشت

تا اینکه یکی از همسایه ها دچار مشکلی شد فکر کرد اگر مشکلش رو با همسایه درمیان بزاره میتونه براش مفید باشه

یک راز رو با همسایه اش در میان گذاشت

همسایه هم که خیلی دوسش داشت همه فکر وذهن شده بود کمک به همسایه

سعی میکرد به هر طریقی شده کمکش کنه تا دوباره شادی به زندگی همسایه اش برگرده

باهاش حرف میزد ،واین موضوع باعث شده بود نا خود آگاه ارتباطشون بیشتر وبیشتر بشه

تا اینکه به لطف خدا مشکل همسایه تاحدودی برطرف شد وحالا این همسایه متوجه شده بود نباید زیاد همسایه اش رو درجریان زندگیش بزاره

آخه اون همسایه اصلا اهل درد دل کردن نبود فقط تمام تلاشش رو میکرد تا بتونه مشکل همسایه اش رو برطرف کنه

غافل از این شده بود که نباید بیش از حد کنجکاوی کنه وفقط وظیفه اون راهنمایی تا حدی بود که همسایه راضی بود

نه اینکه مدام وارد مسائل ریز زندگیش بشه

فکر نمیکرد با این کارش همسایه رو خسته میکنه ،اونو ازار میده

همسایه اییکه مشکل پیدا کرده بود داشت تلاش میکرد یک طوری به همسایه اش بگه دیگه نیازی به دلداری وراهنماییش نداره

واین کارش باعث ازارش میشه چند بار بطور مستقیم وغیر مستقیم به همسایه اش تذکر داد

اما همسایه متوجه این تذکرات نمیشد

اما متوجه این شده بود که روابطشون سرد شده وهمسایه اش مثل سابق نیست

زیاد محلش نمیزاره

یک روزی به همسایه گفت چی شده؟؟چرا از من بدت میاد ؟؟مگه بدی از من دیدی ؟؟

همسایه هم سکوت میکرد وحرف دلش رو نمیزد واین سکوتش باعث ازار همسایه شده بود

آخه اینها یک مدت خیلی باهم دوست شده بودند حالا این سردی رفتار اذیتش میکرد

همسایه بهش گفت :میدونی چیه دیگه دوست ندارم درباره اون رازی که بهت گفته بود حرف بزنی

اما همسایه حیرون شده بود که چرا اینطور شده

هی به خودش میگفت چی شده

چرا اینطوری شده ؟؟؟!!!من که رازشو به کسی نگفتم ونخواهم گفت

روزها گذشت وگذشت روابطشون خیلی سرد شده بود

تا اینکه یک شب همسایه از همسایه اش درباره مشکلش سوال کرد

اخه تو این مدت واقعا بفکرش بود

یاد نگرفته بود وقتی یکی میگه نپرس باید نپرسه

شایدم حق داشت نگران همسایه اش بود

وشایدم اون همسایه حق داشت اجازه نده بیشتر از این همسایه از زندگیش بدونه

با پرسیدن دوباره این سوال که فقط میخواست از نگرانی دربیاد همه رشته دوستی بینشون قطع شد

اون شب با ناراحتی از خانه همسایه رفت

این همسایه انگار خواب بود متوجه برخورد همسایه اش نشده بود

نمیدونست کارهاش باعث ازار همسایه بود

مدام از خودش میپرسید چرا اینطور شد ؟؟؟!!!

یک روز درخانه همسایه رو زد ...اما در باز نشد

روز بعد دوباره درخانه همسایه رو زد اما دیگه باز نشد .....

چندین بار در زد دیگه باز نشد

این همسایه با ناراحتی برگشت

خیلی ناراحت بود..مدام از خودش میپرسید چرا اینطور شد ؟؟!!!

کجا خطا کردم که متوجه نشدم ؟؟!!!

روزهای تلخ روز به روز میگذشت

تا اینکه یک روز به سرش زد هر طور شده از دلش دربیاره اما نمیدونست چیرو باید از دلش دربیاره

تصمیم گرفت از همسایه دیگه کمک بگیره

رفت پیش همسایه بهش گفت :فلانی رو میشناسی ؟؟

گفت :بله مگه خودت نمیشناسیش ؟؟شما که خیلی باهم دوست بودید ؟؟چیزی شده؟؟

گفت :اره مدتیه هر قدر درخانه اشون رو میزنم دررو بروم باز نمیکنه ...میشه تو زحمت بکشی ازش بپرسی چرا اینطور شده؟؟؟

اون همسایه هم پذیرفت

رفت درخانه همسایه رو زد ...تق ..تق...تق

وارد خانه شد ...ودلیل رفتنش رو به همسایه گفت

همسایه هم بهش گفت :اره من واون باهم خیلی رفیق بودیم اما اون شرط دوستی رو رعایت نکرد ومدام تو زندگی من دخالت میکرد

واین باعث ازار من شده بود با اینکه بارها بهش گفته بودم دخالت نکن اما بازم تکرار کرد

منم تصمیم گرفتم برای همیشه ترکش کنم ودیگه نمیخوام با چنین کسی دوست باشم

همسایه که متوجه قهر این دو شده بود به خانه همسایه دیگر رفت وهمه چیز رو برایش تعریف کرد

همسایه که متوجه خطا خودش شده بود از همسایه تشکر کرد

وتنها شد

چشمهایش رابست وبه عقب برگشت

همه اون روزها رو در ذهنش مرور کرد ...وبه خطاهایش پی برد وتصمیم گرفت از همسایه حلالیت بطلبد

هر قدر در زد وگفت جهت حلالیت امده اما همسایه دررا باز نکرد

آنقدر از دستش ناراحت بود که روی دیدنش را نداشت حتی حاضر نشد از خطای همسایه اش که الان پشیمان است بگذرد

اما همسایه مصمم بود که از دلش دربیاورد حالا دیگر میدانست مشکل از کیست

انقدر در زد تا اینکه همسایه از پشت آیفون یک کلام گفت

 

برید بسلامت لطفا تمومش کنید خداحافظ

 

وقتی این حرف را شنید مقداری ارام شد اما مطمئن بود هنوز همسایه از دستش دلخور است

تصمیم گرفت برای همیشه از آن محل برود چون دوست نداشت ببیند یکی از دستش ناراحت هست واون با کارهایش یکی را آزرده

خیال میکرد اگر بماند مایه آزار همسایه هست شب وروز ،خواب وخوراک نداشت

همه بفکر این بود حق همسایه گری رو ادا نکرده ودر پیشگاه خداوند مسئوله

شب تا صبح فکر کرد ،دو دل بود آیا از این محل برود یا بماند ؟؟!!!

بالاخره تصمیم گرفت بماندواین ماجرا را هرگز فراموش نکند ودرسی باشد برای زندگیش ،درسی باشد برای تمام عمرمش ،مهم نیست در این درس مردود شده مهم اینه نکاتی رو از این ماجرا بدست آورده که میتونه راه زندگیش قرار بده

1. در روابط همیشه حد میانه را رعایت کند واز افراط وتفریط خودداری نماید .

2. اگر کسی در سختی از تو کمکی خواست یا رازی گفت چند حق براو داری

1.راز دارباشی 2.وقتی از توکمک خواست دریغ نکنی 3وقتی از تو خواست دخالت نکنی کنجکاوی نکنی

3. اگر روزی کسی خطایی کرد وپشیمان شد ببخشی

4.هروقت از کسی ناراحت شدی ناراحتی خود را از طرف مخفی نکنی بلکه تمام حقایق رو به او بگو وکینه در دل نگه نداری .

..........وخیلی نکات دیگر از این ماجرا گرفت

 

وهمیشه آرزو داشت این حرفها را به همسایه اش بگوید

 

کاش اینچنین سکوت نمیکردی وبه من هم حق سخن گفتن میدادی ،،،کاش انوقت که این همه بفکر مشکل تو بودم بفکر دوستی خودمان هم بودم،،،،کاش این همه مهربان نمی بودم ودر مهربانی هم رعایت اعتدال میکردم،،،کاش انوقتیکه ازت میپرسیدم عیبم چیست صادق میبودم ومیگفتی دخالت بیجا نباید کرد کاش میشد بهت بگم هنوزم دوست دارم اما دیگه نمیخوام ازارت بدم وچون دوست داری رابطه قطع بشه قطع میکنم ...کاش میشد بهش بگم همیشه بات دعا میکنم که بهم بزرگترین درس زندگی رو دادی...کاش .......

کاش همسایه مرا ازته دل ببخشد

 

 

_________________________________________________________

 

همراهان خوب انجمن اجتماعی این داستان بهانه ای بود برای اینکه درمورد این موضوع باهم بحث کنیم

بنظر شما چرا بعضی از روابط به این راحتی از هم گسسته میشود؟؟

در روابط همسایگی ودوستی چه نکاتی باید رعایت کرد؟؟؟

شما از این داستان چه نکاتی دریافت کردید ؟؟

راستی حق همسایگی چیست ؟؟

در این مبحث بیشتر با این موضوع وشیوه روابط آشنا میشویم

منتظر نظرات سازنده شما خوبان هستم

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

چهارشنبه 18/1/1389 - 9:29 - 0 تشکر 193395

به نام خدا

سلام

امام کاظم ع :حسن همسایگی این نیست که آزار نرسانی بلکه حسن همسایگی این است که دربرابر آزار واذیت همسایه شکیبا باشی.

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

چهارشنبه 18/1/1389 - 12:10 - 0 تشکر 193407

احترام و عزت همسایه واقعا خیلی در اسلام توصیه شده و پیامبر اسلام نیز در احادیث زیادی حق همسایه رو به گردن همسایه دیگر گفتن.
مثلا اینکه همسایه از همسایه باید خبر داشته باشه، ببینه حالش چطوره، مشکلی نداره، و .... .
اینقدر حق همسایه مهم هست که حتی آنرا از خبرگیری از اقوام نیز مهمتر دانسته اند!!!

** حال دوستان بگن با توجه به آپارتمان نشینی ها و دغدغه های خانواده ها، ببینیم چقدر به این وعده عمل میکنیم.

منتظر نظراتتون هستم. با تشکر از دوست عزیزمون goolha

lموفق باشید

هرگز اين چهار چيز را در زندگيت نشكن

.......................اعتماد ، قول ، رابطه و قلب ؛

.....................................يرا اينها وقتي مي شكنند صدا ندارند ، اما درد بسياري دارند ...

...چارلز ديكنز ...
چهارشنبه 18/1/1389 - 14:38 - 0 تشکر 193425

soroosh_dehkadeh_it گفته است :
[quote=soroosh_dehkadeh_it;341704;193407]احترام و عزت همسایه واقعا خیلی در اسلام توصیه شده و پیامبر اسلام نیز در احادیث زیادی حق همسایه رو به گردن همسایه دیگر گفتن.
مثلا اینکه همسایه از همسایه باید خبر داشته باشه، ببینه حالش چطوره، مشکلی نداره، و .... .
اینقدر حق همسایه مهم هست که حتی آنرا از خبرگیری از اقوام نیز مهمتر دانسته اند!!!

** حال دوستان بگن با توجه به آپارتمان نشینی ها و دغدغه های خانواده ها، ببینیم چقدر به این وعده عمل میکنیم.

منتظر نظراتتون هستم. با تشکر از دوست عزیزمون goolha

lموفق باشید

به نام خدا

سلام

soroosh_dehkadeh_itگرامی از اینکه دربحث شرکت کردید ممنونم اما نظر خودتون رو درباره رفتار این دو همسایه نگفتید ااا

میشه نظرتون رو بگید ...بنظر شما خطای این دو همسایه چه بود

بنظر من آخر ماجرا خیلی بد تموم شد اما همسایه حق داشت اگر قاطعانه برخورد نمیکرد همسایه دیگه متوجه خطای خودش نمیشد وهی تکرار میکرد

اما بنظر شما ترک کردن همدیگر برای همیشه راه مناسبیه ؟؟

اگر نیست مناسبترین راه چیه؟؟؟

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

چهارشنبه 18/1/1389 - 17:57 - 0 تشکر 193453

خوب - سوال سوم كه گفتین از این داستان چی میفهمیم: من این و فهمیدم كه نباید اگر همسایه به ما اطمینان كرد و یه چیزی گفت، ما هی كش بدیم در موردش و بنده خدا رو معضب كنیم. بذاریم هر وقت كه خودش خواست مرور كنیم ! یا اینكه پس از مدت طولانی ازش خبر اونی كه گفته به ما رو بگیریم!
سوال چهارمتون و هم كه توی پست قبلم جواب دادم تا حدی.
اما واسه سوال دومتون، باید آدم بهترین بهترین دوستش و واسه اینطور مواقع انتخاب كرده باشه از قبل!! اونم نه اینكه یهو بره بهش بگه، بلكه قبلش تست كنه طرف رو، ببینه واقعا اونی كه میخوای هست یا خیر.
مثلا شاید یكی یه موضوعی رو میگه، دوست نداره به كسی دیگه درز كنه، یا به یه شخص خاصی درز كنه، پس باید به اون طرفی كه میخواد اون موضوع رو بگه ببینه آیا این طرف مناسب هست حالا یا نه.

حالا من یه سول میپرسم از دوستان: به نظر شما معیارهای یه همسایه خوب چیه؟
شما چند تا همسایه خوب دارین؟
و .....

منتظر هستم.
موفق باشید.

هرگز اين چهار چيز را در زندگيت نشكن

.......................اعتماد ، قول ، رابطه و قلب ؛

.....................................يرا اينها وقتي مي شكنند صدا ندارند ، اما درد بسياري دارند ...

...چارلز ديكنز ...
چهارشنبه 18/1/1389 - 19:33 - 0 تشکر 193476

وایییییییی میدونی این داستان واقعا روی من تاثیر گذاشت خیلی قشنگ بود منو به فكر فرو برد نمیدونم ولی گاهی ما ادما ناخواسته میشیم همسایه دومی همون كه میخواست به دوستش به معذرت اره ما هم گاهی میخوایم بگیم معذرت ولی چه كنیم گاهی هم نمی پذیرند كه ما پشیمانیم.........

به وبلاگ من سر بزنيد
http://www.bia2allthing.mihanblog.com
درضمن منو با اسم (دختر بابا )ميتونيد تو گوگل پيدا كنيد
پنج شنبه 19/1/1389 - 23:27 - 0 تشکر 193658

به نام خدا

سلام

لزوم شناخت رفیق راه و همسایه

سل من الرفیق قبل الطریق و عن الجار قبل الدار.

نامه/ 31

ترجمه: پیش از آنکه درباره راه بپرسی، درباره «رفیق راه» بپرس، و پیش از آنکه «خانه» انتخاب کنی درباره «همسایه» پرس و جو کن.

شرح: بر اساس این فرمایش امام علیهالسلام، در زبان فارسی هم ضربالمثلی رواج یافته است که میگوید: «بگو رفیقت کیست، تا بگویم چگونه آدمی هستی». و شاعری، همین معنی را به شعر درآورده است:

تو، اول بگو: با کیان زیستی؟

پس آنگه، بگویم که: تو، کیستی!

سخن امام، این هشدار را میدهد که: انسان باید دقت کند و هنگام سفر، از رفیق راه و همسفر بد و فاسد، پرهیز و دوری جوید، و همچنین هنگام انتخاب خانه، مراقبت کند، تا با اشخاصی نادرست و گمراه، همسایه نشود. زیرا، همسفر فاسد و همسایه

گمراه، علاوه بر زیانها و ناراحتیهایی که تولید میکنند، بر اثر همراهی و همنشینی و معاشرت پی در پی، در روحیه انسان، تاثیر بد میگذارند.

و چه بسا که انسان پس از مدتی معاشرت با افراد گمراه و فاسد، خود نیز، اندک اندک و ندانسته، به فساد و گمراهی کشیده میشود.

به همین دلیل، ما باید مراقب باشیم و در هر کاری که انجام میدهیم، با کسانی همراهی و همفکری کنیم که مطمئن باشیم درستکار و با ایمان و پاک و نیک کردارند.

این سخن، میتواند ما را، در این جهت نیز راهنمائی کند که: هرگاه در انتخاب راهی و انجام کاری دچار شک و تردید شدیم، یا اگر دیدیم که خودمان، قادر به انتخاب راه درست نیستیم، بهتر است پیش از آنکه با چشم بسته به راهی برویم یا شروع به کاری کنیم، افراد دیگر را در نظر بگیریم. یعنی ببینیم کسانی که عقل و درایت و ایمان و پارسایی آنها ثابت شده است، چه کار میکنند و از کدام راه میروند، تا ما نیز همان راه را در پیش گیریم. به این ترتیب، علاوه بر آنکه به گمراهی و فساد دچار نمیشویم، از وجود همراه و همنشین خوب هم بهرهمند میگردیم.

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

جمعه 20/1/1389 - 1:21 - 0 تشکر 193694

سلام

به نظر من هم اگه بتونیم همیشه حد اعتدال رو رعایت کنیم به مشکل بر نمیخوریم 

همسایه ی خوب یک نعمته که باید قدرش رو دونست 

اگه بتونیم به این جمله عمل کنیم مطمئنا توی روابطمون چه توی دوستیها و چه توی روابطمون با همسایه و فامیل به مشکل بر نمی خوریم 

(با دیگران طوری رفتار  کن که دوست داری با خودت اون طور  رفتار بشه ) 

متشکر 

بحث زیبایی بود 

موفق باشید  

جمعه 20/1/1389 - 13:39 - 0 تشکر 193763


گلهای عزیز از اینکه تو انجمن متعلق به خودت فعالیت می کنی خیلی خوشحالم از تاپیک خوبت هم ممنون.....
انشالله که هممون یاد بگیریم وظایفمون رو در قبال همسایه هامون به نحو احسن انجام بدیم.........
خصوصا الان که تو دوران اپارتمان نشینی هستیم و باید هممون خیلی مراقب باشیم که آسودگی همو تامین کنیم.

اي آقاي ما برس به داد ما

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.