دوست عزیز rezayar007
باید خدمتتون عرض کنم که هیچیک از امارهایی رو که ادائه دادید به هیچ وجه قبول ندارم...!
برادر من در سن 18 سالگی در اغاز دوران دانشجویی با یک دختر خانم بسیار بسیار محترم و معتقد و با ایمان و زیبا که ایشون هم 18 ساله بودند ازدواج کردند
بدون اینکه سرمایه ی خاصی داشته باشند
هیچگونه سرمایه ای برای زندگی نداشتند جز عشق
عشق روحانی
عشقی که نه به خاطر هوس بلکه به خاطر عقاید دینی بوده
به خاطر نوع نگرش به زندگی بوده
در آغاز زندگی همین طبقه ی پایین منزل خودمون ساکن شدند
خب هر دو هم دانشجو بودند
حتی غذاشون رو هم مادرم میپخت
فقط درس میخوندند
در حال حاضر که 7 سال از این ماجرا میگذره هردوشون درسشون تموم شده و جالبه که هردوشون طلبه هستند
و در یک منزل بسیار بسیار ساده و معمولی اجاره ای در قم زندگی میکنند...!
شاید باور نکنید ولی با همون حقوق طلبگی که نهایتا روی هم به 200 هزار تومن هم نمیرسه طوری زندگی میکنند که گاهی اوقات خودم هم غبطه میخورم
باور کنید هیچ دغدغه ای ندارند
بعضی وقت ها که باهاش صحبت میکنم به شوخی میگم بهش نیما تو پیر نمیشی مطمئن باش
چون به هیچچی جز زندگی فکر نمیکنی
در حالی که ماها به همه چی فکر میکنیم جز زندگی
از سیاست دولت جامائیکا بگیر تا ترکیدگی لوله ی آب در ناکازاکی
ولی این رو هم بگم که هنوز بچه ندارند...!
باور کنید بعضی وقت ها از همین فامیل های خودمون که در نهایت رفاه مادی هستند و با اینکه به سن 29 سالگی رسیدند به دلایل مسخره هوز اردواج نکردند وقتی زندگی این دو تا رو میبینند فقط حسرت میخورند
همین
حالا شما بشین آمار بده...!
خسته نباشید برادر...!
(لبخند)