گر بخواهیم مجلس ششم، هفتم و هشتم را مقایسه کنیم. چه می گویید ؟به عنوان مثال خوبی ها و بدی های مجلس ششم در یک نگاه چه بود؟
خوبی مجلس ششم آن بود که مردم مقداری آزادی داشتند دموکراسی بود، تمام دنیا برعلیه ما بسیج نشده بود. الان می دانید که در چه وضعیتی قرار گرفته ایم. خوبی دیگری که داشت افراد آزادانه صحبت می کردند زیرا مجلس نباید فرمایشی باشد بلکه باید ملی و مردمی باشد.
یعنی منظورتان آن است که در دو مجلس بعدی اینگونه نبوده؟ مستندی هم دارید؟
بله. مستند خود بنده هستم؛ در بین 60 نفر از کرمانشاه در دوره هفتم نفر اول بودم. گفتند فلان فرد را بغل دست خودت بگذار تا با تو به مجلس بیاید. اما قبول نکردم به همین دلیل انتخابات را دو مرحله ای کردند در این دور نفر پنجم شدم. فیلم و فتوکپی وعکس آوردیم و شکایت کردیم اما هیچ کس به شکایت من رسیدگی نکرد.
یعنی در انتخابات مجلس هفتم رای اول شهرتان بودید؟
بله در مرحله اول با اختلاف زیاد نفر اول بودم.
چگونه اینطور می شود؟
شد دیگر!
در مجلس هفتم چه کسی جای شما انتخاب شد؟
آقای مصری، از کمیته امداد. رای هم به پنج هزار و ده هزارتومان خریده بودند؛ شکایت هم کردیم، مستندات ارائه شد اما هیچ اتفاقی نیفتاد بنابراین تنها در آخر مجلس ششم نطق کردم که در مشروح مذاکرات جلسات مجلس هست. در آن زمان اسنادی چون عکس و فتوکپی ارائه شد و حتی کسانی که رای خریده بودند هم آمدند و شهادت دادند. اما هیچ جوابی به ما ندادند به همین دلیل ناچار شدم نطق کنم. من اهل دروغ نیستم و صراحت لهجه هم دارم. اگر سرم پای دار برود به ناحق تهمت نمی زنم.
آقای ططری حالا که داریم موضوع انتخابات را مرور می کنیم به نظر شما اتفاقاتی که بعد از انتخابات افتاد بازتاب چه مسایل زیر پوستی جامعه بود؟
الان مردم به انتخابات بد بین شدهاند. بنده که تا عمر دارم نه پای صندوق خواهم رفت و نه رای خواهم داد . زیرا سلب اطمینان شد. این کار خوب نیست.
اما هشتاد درصد مردم در انتخابات شرکت کردند.
نه این شرکت که با پول باشد فایده ندارد. مردم باید آزاد باشند. در این مورد خرید و فروش حرام است. در عراق میخواستند اینگونه بشود که به آیت ا... سیستانی گفتند و ایشان فورا فتوا صادر کرد و جلوی آن را گرفت.
شما می گویید آقای موسوی در انتخابات اشتباه نکرده است؟
اشتباه نکرده اند!؟ البته همه اشتباه می کنند ضمن آنکه من ارتباطی با آقای موسوی نداشتم و از آقای کروبی حمایت کردم.
اشتباه طرفداران دولت چه بود؟
اشتباه آنها این بود که عده زیادی در روستاها عضو بهزیستی و کمیته امداد هستند و خرید و فروش رای در تمام روستاها انجام شد. عده زیادی نیز پول گرفتند و این کار خیلی بد بود که اتفاق افتاد.
طرفداران دولت از سویی می گویند که علت آنکه آقای احمدی نژاد در روستاها رای آورده به آن دلیل است که رئیس جمهور سفرهای استانی زیاد داشته است.
سفر چه فایده ای دارد! باید عمران و آبادی شود. بنده کشاورز هستم و با عشایر هم ارتباط دارم و با 5 استان مانند ایلام، کردستان، لرستان، کرمانشاه، همدان در ارتباط هستم و دفتر دارم چرا باید این همه دروغ گفته شود. کارهای که قبلا انجام شده بگویند که الان ما انجام داده ایم و افتتاح میکنند. نشان دهند که چه طرحهایی به انجام رسیده است. در حالی که به اندازه یک دوره آقای هاشمی هم در این 4 سال کار نشده است. کاری که آقای هاشمی کرد در طول تاریخ کم نظیر بود. بنده در دوره چهارم نماینده بودم خدا را وکیل می گیرم و وابستگی هم به آقای هاشمی ندارم؛ تذکر هم به او داده ام اما باید بگویم که در استان کرمانشاه برای 600 روستا برق کشیده شد. برای راه کربلا اتوبان کشیده شد. پالایشگاه، پتروشیمی، فرودگاه بین المللی راهاندازی و برق، تلفن وآب برای روستاها کشیده شد و روزی نبود که افتتاح و بهرهبرداری نداشته باشیم. سدهایی که در زمان آقای هاشمی بنیاد گذاشته شد و یکی از بزرگترین آنها به تازگی افتتاح شده است که در خاورمیانه کم نظیر است. ضمن آنکه درآینده نه ما که دنیا مشکل آب خواهد داشت سد برای ما بسیار مهم است. همچنین سیلوهای زیادی در آن زمان ساخته شد.
اگر این صحبت های شما منتشر شود اینگونه به نظر می رسد که در دوره آقای احمدی نژاد کاری برای استان شما انجام نشده است.
بنده که ندیدم کاری انجام شده باشد. باید کار معلوم باشد.
یعنی دو سفر استانی که داشته اند کاری انجام نشده است؟
بنده که از مردم آنجا هستم چیزی ندیده ام. اگر باشد می گفتم زیرا روز قیامت انسان محاکمه می شود و این زبان به آتش کشیده می شود. حساب و کتابی در کار است و همین دو سه روز نیست. همه می میریم و مرگ پیش رویمان است. همه چیز می گذرد. بنده دو دوره نماینده مجلس بودم که گذشت و الان اینجا هستیم که این هم می گذرد. اما چرا انسان به دیگران و بدتر از همه به خودش دروغ بگویید. زمانی که نماینده بودم هیچ وقت نمی گفتیم که فلان کار را خواهیم کرد بلکه وقتی کاری انجام می دادیم روزنامه نگاران استان را دعوت می کردیم و می گفتیم که فلان کار انجام شده است. الان متاسفانه افراد خبره خانه نشین شده اند و بسیاری از شخصیت های نامدار که کار یادگرفته اند از آنها استفاده نمی شود.
به نظر شما چرا خانه نشین شده اند؟
خب کسی از آنها دعوت به کار نمی کند.
البته دولت می گوید می خواهد چرخش نخبگان ایجاد کند و مدیری که کار کرده است مشاوره بدهد و نیروهای جوانتر کار کنند.
خب این جوان باید کاری بلد باشد! چرا در زمان رژیم گذشته وقتی کسی ارتشی بود به درجه سرلشگری که می رسید و بازنشسته می شد به مجلس سنا می رفت. درحوزه علمیه هم یک نفر بعداز 60 الی 70 سال تازه رساله می نویسد و مجتهد می شود.
در مصاحبه ای که با آقای محسن رضایی داشتیم عنوان کرد که انتقال قدرت در ایران 8 سال به تاخیر افتاد. یعنی نسل دومی که باید سریعتر از اینها کار را بدست می گرفت و نسل اول آنها را کمک می کرد، ولی کار نسل اول طولانی شد و الان نسل دوم روی کار هستند.
زیرا ما 8 سال جنگ داشتیم و این مسأله در این تأخیر نقش زیادی داشت. مثلا آن زمان که بنده جوان بودم در جبهه حضور داشتم و شبانه روز در نوار مرزی بودم. چطور میشد که مرز را رها می کردم و به دنبال کار سیاسی می آمدم. حیثیت مان در خطر بود. اما بعداز جنگ با داشتن تجربه بسیار در موقعیتهای بحرانی آمدیم و وارد مسایل شدیم. البته این هم نظر آقای رضایی بوده و قابل احترام است. بنده هم به عنوان کسی که 20 الی 30 سال برای مردم کار کرده ام، نظریه خودم را دارم.
در انتخابات اخیر عشایر به چه کسی رای دادند؟
قسمتی به آقای کروبی، قسمتی به آقای موسوی رای دادند و کسانی که تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی بودند به آقای احمدی نژاد رای دادند. آنهایی که آزاد بودند و از سران عشایر بودند به موسوی و کروبی رای دادند.
ویژگی مثبت آقای احمدی نژاد را در چه می بینید؟
حتما وجود دارد. آقای احمدی نژاد فرد بدی نیست. اما کار بلد نیست. این کار برای او سنگین است. زیرا کسی که می خواهد کاری بکند باید خودش جلو برود و شروع کند نه اینکه با دست کسان دیگر مار بگیرد. وقتی تظاهرات میشود خودش جلو برود. بعد از آن هم باید منافع ملی را در کارها در نظر بگیریم و تمام جهان را علیه خودمان بسیج نکنیم. الان بحث مسایل هسته ای مطرح است و بنده چند شب است که خوابم نمی برد زیرا به جنگ ناخواسته ای گرفتار می شویم.
اما غرب بخشی از داشتن انرژی هسته ای را برای ما پذیرفته اند.
اما برای غرب قابل قبول نیست که کشور توانمندی مانند ایران سر پا بلند شود. اگر اوضاع داخلی مان خوب می شد و وحدت و انسجام داشتیم هیچ مشکل و ناراحتی نداشتیم. وقتی که گروگانهایی در پی تسخیر لانه جاسوسی گرفته شد، آمریکا گفت که حمله می کند. خود ما 20 هزار نیروی بسیج عشایری داشتیم و روزنامه کیهان هم نوشت که در مقابل حمله آمریکا برای گرفتن گروگانها 20 هزار نفر بسیج عشایری آماده هستند. اما الان چه داریم. ما باید سعی کنیم وضعیت داخلی کشور را درست کنیم. متاسفانه اکنون به سمت پرتگاه می رویم . هدفمند کردن یارانه ها مصیبت زیادی به همراه دارد.
چه مصیبتی؟
مصیبت گرانی را در پس خود دارد.
این هدفمند کردن یارانه چیزی است که همه دولتها می خواستند اجرا کنند اما نکردند.
نه در دوره ششم مطرح شد و در آن زمان هم مخالف بودم و رای هم ندادم.
آن چیزی که در مجلس ششم تصویب شد با آنچه اکنون مطرح است دو کار مجزاست .زیرا در آن زمان بحث آن بود که نفت و بنزین به قیمت پایه خلیج فارس باشد اما در حال حاضر به غیر از نفت اقلام دیگر هم هست.
ما باید اول مسایل اولیه و مهمتر از نفت و بنزین را که با زندگی و معاش مردم ارتباط دارد درست کنیم. در تمام استانها راه آهن شهری را فعال کنیم. بعد از آن فرودگاهها را تقویت کنیم. نه اینکه ماشین زیاد تولید کنیم و همه را برای تقاضای بنزین حریص کنیم و از سوی دیگر چشم و همچشمی و مصرفگرایی را به وجود آوریم. در حال حاضر چه میزان مترو برای مردم مفید است؟ همچنین ایجاد اتوبوسهای تندرو برای مردم ضروری است. لذا باید اول مسایل زیربنایی را درست کنیم بعد به دیگر مسائل برسیم.
اینکه شما می فرمایید ساختاری است و آنچه که در بحث هدفمندکردن یارانه هاست جدای آن است.
می دانم که دو مساله جداست. اما اجرای هدفمندکردن یارانه « شجاعت» نمی شود. نمی توان گفت که این دولت جرات داشت و دیگران نداشتند. باید ببنیم و بسنجیم که چه چیزی به نفع مردم است. الان گفته می شود که این یارانه ها به دست ثروتمندان می رسد و نباید دیگر به آنها یارانه داده شود، درحالی که اگر ثروتمند یارانه نداشته باشد و آزاد خرید کند، پول آن را از همان فقرا می گیرد.
جالب این است که خود شما مشاور وزیر نفت هستید و خودتان می دانید که بیشتر کسانی که از ماشین شخصی استفاده می کنند قشر بالای جامعه هستند و قشر معمولی و فقیر هم از وسایل نقلیه عمومی.
بله اما باید دانست که ثروتمندان با گرفتن بنزین گران، روی اجناس خود می کشند و تلافی آن را در می آورند. می دانید که در زمان برداشت محصولات کشاورزی چندین هزار وسیله باربری بین شهرها و روستاها حرکت می کنند. همچنین چندین هزار تراکتور و کمباین و غیره در حال انجام امور کاشت و کشت است که راکبان آنها افرادی کمدرآمد هستند و لذا با آزاد شدن قیمت ها به این افراد به عنوان قشر ضعیف جامعه فشار وارد می آید اما فرد زمیندار و یا ثروتمند کارخانهدار و غیره که بالای شهر زندگی می کند هرچقدر هم که بنزین گران باشد حتی ککش هم نمی گزد. درحالی که شعارعدالت برای همه همچنان بلند است. باید همه از این سفره استفاده کنند، تنگ نظری بسیار خطرناک است. همچنین بدترین مساله برای کشور گرانی است. کیفیت نان باید بالا برود و هم میبایست ارزان باشد.- با اینکه خودم کشاورز هستم و با اینکه به ضرر خودم بود اما امسال گندم را به جای آنکه آزاد بفروشم صدتومان ارزانتر به دولت دادم- . سنی از بنده گذشته است و می دانم که گرانی بسیار برای مردم سخت است. در زمان ریاست جمهوری آقای هاشمی نامهای به ایشان نوشتم و طی اشعاری گفتم که « گرانی کند ظلم کبیر/ نه بیمار داند نه برنا نه پیر/ گرانی چه گویم چه ها کرده است/ چه رنج و چه سختی به پا کرده است» یکی از مشکلات ما گرانی است و جوانان نمی توانند ازدواج کنند. امام خمینی(ره) هم مخالف گرانی بودند. وقتی بنزین آزاد شود، همه چیز به دنبال آن گران می شود. بنده و دکتر عباس شیبانی هیچ وقت رای به گرانی ندادیم.
در بحث گرانی، همه کشورها این گرانی را دارند و یک سری از قیمت ها به صورت جهانی افزایش پیدا می کند.
ما کشوری ثروتمند هستیم. مانند کشورهای همسایه مثل پاکستان و افغانستان نیستیم. ایران مرکزیت تمدن جهانی را داشته و دارد. باید دیگران از ما یاد بگیرند. اینکه بگوییم در ترکیه گرانی است ما هم باید گرانی داشته باشیم درست نیست. دیگران باید از ایران الگو بگیرند.
اما الان ما با عنوان کشور درحال توسعه سنجیده می شویم. و برای سنجش ما باید با توانایی ها و محدودیت ها بسنجند.
توانایی داریم هم از نظر انسانی وهم از نظر سرمایه و منابع.
اما ما 30 سال در تحریم هستیم.
این تحریم، آن تحریمی نیست که فکر می کنید. در این مدت در عین اینکه تحریم بودیم این همه کار انجام شده است. کشور آمریکا هیچ وقت نمی آید برای خودش رقیب درست کند.
آقای ططری! داستان کاندیداتوری شما برای ریاست جمهوری چه بود؟
مانند دیگران بنده کاندیدا شدم و فکر می کردم که می توانم کشور را اداره کنم.
خب! افرادی همینطوری شرکت می کردند.
نه. همینطوری نبود. بنده کار کرده بودم. در آن زمان تکلیف بود لذا کاندیدا شدم.
چه میزان رای برای خودتان پیش بینی کرده بودید؟
نمی توان پیش بینی کرد باید مردم بخواهند و رای بدهند. اینکه بگویی چه میزان رای داری دروغ است. وقتی رای آوردی مشخص خواهد شد.
در بحث انرژی هسته ای چه نظری دارید؟
بنده با فرستادن اورانیوم برای غنی شدن مخالف هستم. زیرا اطمینان به حرف آنها نداریم. روسیه به ما موشک فروخته و به ما نداده است و حالا اعتماد کردن اشتباه است.
به نظرتان باید در این زمینه چه کنیم؟
باید اول وضعیت داخل کشور درست شود. وقتی همه افراد کشور با اندیشههای گوناگون یکی شدند، آنها حساب کار خود را خواهند کرد. وقتی همه یکی شویم هیچ کس جرات دست درازی نمی کند. بنابراین اول باید مشکل داخلی را حل کنیم و به وحدت پیشین برسیم.
یعنی مشخصا باید چه کرد؟
اگر در کشوری منتقدی وجود نداشته باشد کارها به خوبی پیش نمی رود و انسان بدون رقیب نمی تواند موفق باشد زیرا با وجود رقیب عیب ها مشخص میشود و همین مساله موجب می شود که عیب ها شناسایی و برطرف شود.
انتها/
منبع:خبرآنلاین
http://www.khabaronline.ir/news-51670.aspx