بعد از درگذشت مرحوم حاج احمد خمینی، افراد و گروه‌هایی خاص كه عقده زیادی نسبت به امام و فرزند عزیزش داشتند، سعی كردند این كینه خود را در قالب شایعه و دروغ به جامعه القا كنند. بعضی‌ها مدعی شدند كه حاج احمد در اواخر عمر از برخی تصمیمات خود پشیمان شده بود و برخی هم سعی كردند با توجه به انتقادهای حاج احمد خمینی، درگذشت ناگهانی او را به نظام اسلامی نسبت بدهند!

توطئه دسته اول با توجه به متن صریح وصیت‌نامه و رنج‌نامه و شهادت دوستان و نیز شهادت مخالفان او از جمله آقای منتظری و دفتر وی، خنثی شد. چرا كه اگر حاج احمدآقا حقیقتا پشیمان شده بود و اختلافات بین او و آقای منتظری هم حل و فصل شده بود، دیگر نیازی نبود كه آقای منتظری تا آخرین لحظه و دفتر وی هم تا همین الان، از رنجنامه او و خود او كینه به دل داشته باشند!

اما دسته دوم، رد ادعای این جماعت، نیاز به بازخوانی مجدد صحبت‌های آن‌روز حاج احمد خمینی دارد. همچنین باید شرایط زمانی آن روز كشور را در نظر گرفت، چرا كه بدون در نظر گرفتن آن، نمی‌توان به خوبی معنا و مفهوم انتقادها و گلایه‌های حاج احمد خمینی را درك كرد. باید ببینم حاج احمد خمینی چه می‌گفت؟ از چه كسانی گلایه می‌كرد؟ از چه جریانی؟ از چه شرایطی؟ از چه سیاستی؟ و امروز همان جریان كجاست و از چه افرادی حمایت می‌كند؟! از همه مهمتر اینكه ببینیم مدعیان دوستی حاج احمد خمینی، امروز مواضعشان به كدام جریان نزدیك است؟!

بخش زیادی از سخنان سید احمد خمینی برمی‌گردد به فضای كشور در دولت سازندگی. عمده انتقادهای وی متوجه دو مساله است، اول شكایت از عدم تحمل انتقاد توسط مسئولان كشور، دوم گلایه از وضع محرومان و مستضعفان و بازگشت سرمایه‌داران ضدانقلاب كه به طور خلاصه به برخی از این انتقادها اشاره می‌كنم. فرزند امام با توجه به سیاست‌های اقتصادی دولت و برنامه‌ها و شعارهای توسعه، انتقادهای زیادی را نسبت به وضعیت معیشتی محرومان جامعه مطرح می‌كرد:

ما هرگز اجازه نمی‌دهیم سرمایه‌داران زالو صفت كه به خون حزب الله عزیز و محرومان و پابرهنگان تشنه‌اند با در اختیار گرفتن مقدرات اقتصادی در بدنه این نظام مقدس و الهی نفوذ كنند. امروز اردوگاه استكبار برای انحراف انقلاب اسلامی تلاش مضاعفی به كار گرفته است، همه باید هوشیار باشیم و بدانیم كه اقتصاد از سیاست و فرهنگ جدایی ناپذیر است. 70/6/27

متاسفانه امروز هم خون مستضعفین را سرمایه داران بزرگ و كوچك می‌مكند. بعضی خیال می‌كنند به بخش خصوصی بهاء دادن به معنای آزادی عمل سرمایه داران به شكلی است كه هر اندازه خواستند خون مظلومین را در شیشه بكنند. این گونه نمی‌شود. امام راحل از اول گفته‌اند كه روحانیت به خون سرمایه‌داران زالو صفت تشنه است، زیرا آنها نمی‌گذارند مردم مستضعف زندگی عادی و سالمی داشته باشند. مشكل ما تنها این نیست كه دولت‌های غربی با ما مخالف هستند، اگر ما با سرمایه‌داران بزرگ به طور سنجیده‌ای برخورد می‌كردیم آنها نمی‌توانستند در برابر دولت و ملت یك مساله‌ای را ایجاد كنند، از موقعی كه سرمایه‌داران تحت لوای بخش خصوصی به تخریب اقتصادی مشغول هستند، هر روز سنگی در مقابل توان اقتصادی مردم مظلوم و مستضعف انداخته و هر روز سیاست‌های اقتصادی دولت به بازی گرفته می‌شود هرگاه سرنخ این تخریب‌ها دنبال شد، چند نفر سرمایه‌دار بزرگ را در پشت صحنه می‌بینیم. اگر ما با سرمایه‌داران همانند منافقین برخورد می‌كردیم اوضاع كشور به این صورت در نمی‌آمد، یك عده سرمایه دار زالو صفت به این بهانه كه اقتصاد دولتی مضر است، به حال خود رها شده و به جان این ملت افتاده‌اند. كسی منكر این نیست كه اقتصاد دولتی مضراتی دارد اما به این بهانه نباید لجام گسیختگی اقتصاد حاكم شود» 73/7/3

حاج احمد خمینی همچنین با توجه به وضعیت خاص دولت هاشمی و عدم امكان انتقاد سالم مردم از مسئولان، از این وضعیت نیز گلایه می‌كند:
«باید توجه داشت كه طرح آزادانه دیدگاه‌ها و آرای مختلف برای حفظ و بقاء اصول اساس اركان نظام و انقلاب ضروری است. یك روحانی چه امام جمعه چه پیش نماز چه منبری چه مرجع و چه شخصیت حكومتی باید دائما به افراد نزدیك این مساله را گوشزد كند كه آزادی لازمه دین است و اینگونه گمان نكنند كه فلانی شخصیت بزرگی است و هیچ كس نباید بگوید بالای چشم او ابروست!»

با خواندن این سطور آدم‌های بیمار ممكن است فورا نتایج دلخواه خودشان را بگیرند، اما حاج احمد خمینی در ادامه منظور خود را بطور شفاف بیان می‌كند و به ما می‌گوید كه دقیقا منظورش چه كسانی است!:

«بجز رعایت حریم رهبر معظم انقلاب اسلامی كه وظیفه همه است، مسئولیت‌ها هر اندازه بزرگتر باشد مردم باید نسبت به طرح نقطه نظرات و انتقادات خود درباره آنها حساس‌تر باشند!... یكی از گرفتاری‌هایی كه متاسفانه بعضی‌ها به آن دچار شده‌اند این است كه نمی‌توانند نظرات مخالف خود را تحمل كنند. این شیوه عمل منجر به دیكتاتوری می‌شود و با فرهنگ انقلاب و اصول بنیادین نظام اسلام ما مغایرت دارد» 70/8/23

وی در موقعیت‌های مختلف خطر عدم تحمل انتقاد توسط مسئولان را گوشزد می‌كند: «دیدگاهی كه بیان ضعف‌ها را باعث تضعیف نظام می‌داند، دیدگاه اشتباهی است، نقد یك حركت و سیاست بد دقیقا عین حمایت از نظام است و رسانه‌ها و دستگاه‌های خبری كشور باید در این زمینه به نحو احسن ایفای نقش نمایند. متاسفانه بعضی‌ها به غلط معتقدند اگر از سیاستی و یا عملكرد مسئولی در یك گوشه‌ای از كشور انتقاد شود، نظام تضعیف شده است. این تفكر غلط به تدریج كار را به جایی می‌رساند كه مسئولی در منطقه‌ای از كشور عمل خود را عین اسلام و حرف خود را حكم اسلامی دانسته و باورش می‌شود كه اسلام و انقلاب همان است كه من مسئول فكر می كنم. این باورهای غلطی است… اینگونه روحیات و نفوذ آن به جامعه مقدمه دیكتاتوری است و رسالت رسانه‌های خبری و خبرگزاری جمهوری اسلامی این است كه با آن مقابله كنند.»

وی البته باز هم در  همین سخنرانی تصریح می‌كند: «میزان تشخیص حق و باطل و ملاك عمل برای ما رهنمود‌های مقام رهبری به عنوان ولی و پایه اساسی نظام و انقلاب است و حكم ایشان حرف نهایی در همه صحنه‌هاست» 72/3/6

اما شاید یكی از حساس‌ترین و بحث برانگیزترین سخنرانی‌های حاج احمد خمینی، سخنان او در جمع مدیران وزارت اطلاعات در مهرماه سال 73 باشد. وی در این سخنرانی ابتدا كاركنان وزارت اطلاعات را سربازان گمنام امام زمان می‌نامد و ادامه می‌دهد:

باید با گروه‌های آشكار و پنهان كه ثبات و امنیت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را تهدید می‌كنند امام گونه برخورد كنیم و اجازه ندهیم تحت عناوین فریبنده متخصص ولو غیرمتعهد، سرمایه‌داران بزرگ كه مسلما در بین آنها جاسوس‌ها هم هستند، برای گردش چرخ های اقتصاد كشور در بدنه نظام نفوذ كنند. اینجانب چند سال قبل هشدار دادم كه مذاكره با سرمایه‌داران بزرگ برای به گردش درآوردن چرخ اقتصاد كشور خطر بزرگی برای انقلاب است! امروز هم سرمنشا گرانی و اخلال در امور را نفوذ سرمایه‌داران بزرگ در پیكره اقتصاد كشور می‌دانم. ما اگر بخواهیم با كسبه جزء و خرده فروشان برخورد كنیم به بیراهه خواهیم رفت. باید با تروریست‌های اقتصادی و سرمایه‌داران وابسته به خارج به شدت برخورد كنیم. آنها كسانی هستند كه خود و ایادی متخصص‌شان در رشته‌های مختلف در ارگان‌های اقتصادی، فرهنگی و دانشگاهی نفوذ كرده‌اند و در مواردی با نفوذ در دستگاه‌های دولتی عملرد انقلابی نظام و فرزندان امام را زیرسوال می‌برند. در كارخانه‌ها و ادارات همه تلاش خود را می‌كنند تا مردم را نسبت به نظام اسلامی و انقلاب بدبین كنند…

از اول گفتیم كه اینگونه سرمایه‌داران به غیر از منافع شخصی به چیزی معتقد نیستند. چون جو عمومی كشور مذهبی است، با یك ته ریش و تسبیح، خود را مسلمان دوآتشه جا می‌زنند و به كار خودشان مشغول می‌شوند. اینكه در ادارات فساد و رشوه‌خواری است به این علت است كه ما از اول برخورد قاطعی با اینگونه افراد نداشته‌ایم. وقتی می‌بینید عده‌ای بی‌ضابطه و از برخورد آرام نظام سوءاستفاده كرده و وارد كشور می‌شوند، اموالشان را پس می‌گیرند و به راحتی فعالیت‌های گذشته خود را ادامه می‌دهند و كم‌كم به صورت شبكه‌های حرفه‌ای وارد مراكز اقتصادی و تولیدی، ادارات و دانشگاه‌ها می‌شوند، باید انتظار داشت كه جوان‌های انقلابی كه تا دیروز در برابر گلوله‌های دشمن می‌ایستادند امروز بی‌تفاوت شوند!»

وی سپس نكاتی را در خصوص احترام به آزادی بیان مطرح می‌كند و باز بطور شفاف می‌گوید كه منظورش چیست: «حذف حصارهای خودسانسوری لازمه تحقق جامعه سالم است. مردم ما، انقلاب، نظام، امام، رهبر و كشورشان را دوست دارند. بنابراین لازم است در كمال آزادی حرفشان را بزنند. این جوی كه الان درسته كرده‌اند و مردم را از دستگاه اطلاعات می‌ترسانند به مصلحت انقلاب و نظام نیست. نباید این جو باشد. چرا مطبوعات و نمایندگان مجلس بعد از موضع رییس محترم جمهوری جرات پیدا می‌كنند و حرف دلشان را بیان می‌كنند! همین حرف‌ها را كه قبل از سخنرانی رییس جمهور می‌دانستند، چرا نمی‌گفتند؟»  73/7/18

خاطرات دكتر علی لاریجانی از آن روزها و بازتاب این انتقادها خواندنی است:

«در اخبار داخلی، موضعگیری و انتقاد شدیدالحن حجت الاسلام آقای حاج سید احمد خمینی خبر مهمی بود. سخنان ایشان در رسانه‌های داخلی و خارجی انعكاس گسترده‌ای داشت. رسانه‌های خارجی این سخنان را مخالفت با سیاست‌های دولت آقای هاشمی تلقی كرده و روی آن داستان سرایی كرده اند. هرچند ظاهر این مطالب مخالفت با سیاست‌های دولت آقای هاشمی است، ولی نه آن طور كه در رسانه‌های خارجی بزرگ شد!» سه شنبه 73/7/5

«آقای هاشمی قدری گرفته به نظر می‌رسید. احتمال می‌دهم به دلیل نوع موضعگیری‌هایی كه این روزها برخی شخصیت‌ها و روزنامه‌ها درباره كارنامه دولت داشته‌اند، خوشحال نیست!» چهارشنبه 73/7/6

البته ذكر این نكته ضروری است كه ما هرگز این انتقادهای حاج احمد خمینی را از دولت، به منزله دشمنی و مخالفت او با هاشمی تلقی نمی‌كنیم، اما به هر حال نباید فراموش كرد كه حاج احمد از سیاست‌های فرهنگی و اقتصادی دولت هاشمی و عدم توجه كافی به آزادی بیان و رفع محرومیت‌ها گلایه داشت. البته خود آن مرحوم در سخنان دیگری به این شبهه‌ی مخالفت پاسخ می‌دهد:

بعضی‌ها ایجاد شبهه می‌كنند كه من با آقای هاشمی اختلاف نظر دارم، اما حقیقت مطلب اینگونه نیست و ما در اصول كلی وحدت رویه داریم و اصلا هیچ اختلافی در میان ما وجود ندارد. 72/4/26

فشارهای اقتصادی نباید ما را مایوس كند. كسی منكر فشار و مشكلات اقتصادی نیست… البته ممكن است بعضی از سیاست‌ها و برنامه‌ها غلط باشد، اما بی‌انصافی است كه بخاطر چند تا اشتباه كارهای زیربنایی بزرگی را انجام شده منكر شویم و آنها را نادیده بگیریم. 73/12/4

به هرحال مجموعه‌ای از عوامل مختلف از جمله سیاست‌های اشتباه دولت بویژه در بخش‌های اجتماعی و اقتصادی و عدم توجه كافی به عدالت اجتماعی و شیوع اشرافی‌گری و نیز عدم تحمل صدای مخالف، علت بسیاری از انتقادهای فرزند امام بودند. البته این انتقادها تنها مختص به حاج سید احمد آقا نبود و بسیاری از مردم و حزب‌اللهی‌ها و حتی رهبری انقلاب هم نسبت به این وضعیت گله و شكایت داشتند. اما متاسفانه شرایطی در كشور حاكم بود كه هرگونه انتقادی را به منزله مخالفت با نظام تلقی می‌كرد! برای درك این مساله، باید وضعیت آن سالها را به خاطر آورد.

این مساله گاه باعث رواج شایعات مختلف درباره افراد مختلف می‌شد. (درست در همان زمان، شایعاتی درباره برخورد با حاج صادق آهنگران به علت مداحی معروف «شیعه علی» ورد زبان‌ها شد. «شیعه علی» مجموعه اشعاری بود از مرحوم آقاسی كه آهنگران با سوز خاصی درباره وضعیت روز جامعه و اشرافی‌گری مسئولان خوانده بود)

همان طوری كه نوشتم، عده‌ای از آدم‌های مریض بعد از درگذشت حاج احمد شایعاتی را درباره علت فوت او مطرح كردند. این افراد حتی سعی كردند سید احمد خمینی را شخصیتی مخالف با رهبری معرفی كنند! این تلاش مزبوحانه در سالها و مخصوصا ماه‌های اخیر مجددا زنده شد، اما باز هم نگاهی به گذشته، همه این درو‌غ‌ها را خنثی می‌كند. با مروری بر مواضع آن روز رهبر انقلاب متوجه می‌شویم كه مواضع حاج سید احمد خمینی تا چه میزان به رهبری نزدیك است. فراموش نكنیم كه اولین منتقد آن وضعیت، شخص رهبری بودند كه بارها درباره اشرافی‌گری و عدم توجه كافی به بحث عدالت اجتماعی به مسئولان مخصوصا دولت تذكر داده بودند:

جامعه اسلامی با عدل و قسط است كه قوام پیدا می‌كند. بدون عدل ممكن نیست. ولو همه ارزشهای مادی و ظاهری و دنیایی فراهم شود، اگر عدالت نباشد، در حقیقت هیچ كاری نشده است. 71/3/30

هدف اصلی در كشور ما و در نظام جمهوری اسلامی عبارت از تامین عدالت است و رونق اقتصادی تلاش سازندگی مقدمه آن است. ما نمی‌خواهیم سازندگی كنیم كه نتیجه‌ی این سازندگی یا نتیجه رونق اقتصادی این باشد كه عده‌ای از تمكن بیشتری برخوردار شوند و عده‌ای فقیرتر شوند. این به هیچ وجه مورد رضای الهی و رضای اسلام و مورد قبول ما نیست. 72/1/1

آنچه كه عمومی است – مثل فرصت‌ها و امكانات- متعلق به همه كشور است و باید در اینها تبعیضی وجود نداشته باشد. معنی ندارد كه یك نفر پای خود را بگذارد روی دوش مامورین دولتی و با ترفند و خدای نكرده با اعمال روش‌های غلط امتیاز بگیرد. رشد افسانه‌ای بكند و بعد بگوید آقا من ثروت را خودم به دست آورده‌ام. 72/5/12

آنچه كه در این بین بایستی با وسواس و دقت دنبال آن باشید مساله عدالت اجتماعی است كه با رشد و توسعه هم سازگار است. بعضی اینطور تصور می‌كردند – شاید حالا هم تصور كنند- كه ما بایستی دوره‌ای را صرف رشد و توسعه كنیم و وقتی كه به آن نقطه مطلوب رسیدیم ، به تامین عدالت اجتماعی می‌پردازیم. این فكر اسلامی نیست. عدالت هدف است و رشد و توسعه، مقدمه عدالت است. آن روزی كه در كشور عدالت اجتماعی نباشد، اگر بتوانیم، باید آن روز را تحمل نكنیم. 74/6/8

اینكه چرا با وجود همه این انتقاد‌ها، باز هم عدالت اجتماعی چندان جدی گرفته نشد، بحث دیگری است كه باید در جای خود بحث شود، اما نتیجه گیری:

نتیجه اینكه با مروری بر مواضع و انتقادهای آن روز حاج احمد خمینی دقیقا مشخص می‌شود كه وی از چه شرایطی و از چه وضعیتی گلایه داشت و عاملان و مسببان آن وضعیت هم چه كسانی بودند؟!‌ اما سوال اینجاست كه آن جریان و آن كارگزاران، در دولت اصلاحات كه مدعی دوستی با حاج احمد خمینی هستند، چه می‌كردند؟! ضمنا امروز آن آدم‌ها و آن جریان كه روزی مورد نقد و شكایت حاج احمد خمینی بودند، كجا هستند؟ كارگزاران و تئوری‌پردازان توسعه و سیاست‌های اقتصادی دولت وقت، امروز پشت سر چه جریانی قرار دارند؟!

 

منابع:كتاب دیدگاهها مرحوم سید احمدآقا خمینی - موسسه تنظیم ونشر آثار امام خمینی

كتاب هوای تازه-خاطرات ده سال مدیریت صدا وسیما دكتر علی لاریجانی-جلداول سال 73-دفتر نشر فرهنگ اسلامی